اعضاي يك باند سازمان يافته كه مجرمان حرفه‌اي بودند به كمين طعمه‌هايشان از بين تبهكاران ساده‌لوح مي‌نشستند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  اين گروه در نقش داديار و افسر آگاهي و در حالي كه مدارك جعلي ويژه‌اي در اختيار داشتند به اجراي توطئه‌هايشان مي‌پرداختند.

روز سوم مردادماه سال‌جاري مردجواني با مراجعه به دادسراي ناحيه بعثت از 2 مرد شياد كه از وي 20 ميليون تومان كلاهبرداري كرده بودند شكايت كرد.
 

اين مرد پيش روي بازپرس شعبه چهارم ايستاد و گفت: من سابقه‌دار قديمي هستم و چندين بار به دليل كيف‌قاپي، زورگيري و سرقت به زندان رفته‌ام، سال پيش پس از آزادي، دوباره فعاليت‌هاي مجرمانه‌ام را آغاز كردم و تحت تعقيب مراجع قضايي و پليس قرار گرفتم، چندمدتي از خانه و محله‌ام فراري بودم تا اين كه از طريق يكي از دوستان قديمي‌ام كه در زندان بود با مردي به نام «محمد» آشنا شدم كه خود را داديار زندان معرفي مي‌كرد، هنگامي كه براي حل مشكلاتم پيش وي رفتم، اين مرد ادعا كرد كه مي‌تواند با همكاري مرد ديگري به نام «احمد» كه سرهنگ پليس آگاهي تهران است با دريافت 20 ميليون تومان پرونده‌ام را مختومه كند و من كه چاره‌اي جز قبول پيشنهاد وي نداشتم در چند مرحله پول را پرداختم و منتظر ماندم كه خبري از سوي آنان برسد ولي پس از گذشت يك ماه خبري نشد و هر چقدر به موبايل آنان زنگ زدم جوابگو نبودند بعد از اين كه خودم را به پليس معرفي كردم و در دادسرا با سپردن وثيقه به صورت موقت آزاد شدم به اينجا آمدم تا شكايت كنم.

با ادعاي اين مرد، بازپرس پرونده به تيمي از پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران مأموريت داد تا مردان كلاهبردار را كه به كارچاق‌كني دست مي‌زنند دستگير كنند كه كارآگاهان تحت فرماندهي سرهنگ استقامتي و با راهنمايي تبهكار ساده‌لوح و تعقيب و مراقبت شبانه‌روزي و در 2عمليات همزمان در روز 4 مردادماه 2 مرد شياد در خانه‌هايشان در خيابان مقدس اردبيلي و ستارخان دستگير شدند.

كارآگاهان در بازرسي از خانه «محمد» كه خود را داديار زندان معرفي كرده بود، موفق شدند كارت شناسايي جعلي داديار زندان، تعداد بسياري مهرهاي برجسته مراجع قضايي مانند مهرهاي دادياري، بازپرسي، اجراي احكام، دادگاه‌ها، مهرهاي پليس، مهرهاي چندين شركت بازرگاني، مهرهاي دادگستري، دفاتر اسناد رسمي، ثبت اسناد و املاك، برگ‌هاي جعلي پايان كار شهرداري‌ها، سربرگ‌هاي دادگستري، 50 سند مالكيت جعلي به همراه برگه‌هاي استعلام از اداره ثبت اسناد و كارت‌هاي شناسايي متعلق به افراد ديگر را به دست آوردند.
 
همچنين از خانه احمد نيز تعداد زيادي اسناد مالكيت، تصاوير زندانيان و پرونده‌هاي قضايي جعلي در رابطه با آزادي آنان به دست آمد.
 

زنداني ساده‌لوح كه داريوش نام دارد و در دام گروهي حرفه‌اي افتاده است، پس از دستگيري مردان كلاهبردار به پليس گفت: پس از اين‌كه به احمد زنگ زدم، وي ادعا كرد به دليل رابطه خوبي كه در دادسراها دارد، مي‌تواند كارم را انجام دهد، بنابراين در 3 نوبت از من پول گرفت و به همراه سرهنگ قلابي پيگير كارهايم بود، ولي بعد از يك‌ماه آنان ديگر تماس‌هاي مرا جواب نمي‌دادند و حتي تهديدم كردند كه مرا دستگير و روانه زندان خواهند كرد. احمد كه همان داديار قلابي است، در بازجويي‌ها ادعاي بي‌گناهي كرد و اظهار داشت مرد تبهكار با پاپوش دوختن قصد دارد مرا گناهكار جلوه دهد، ولي اين‌چنين نيست!

وي در ادامه افزود: مهرهاي تقلبي و جعلي و اموالي كه از خانه‌ام پيدا شده متعلق به مردي به نام فرهاد است كه نزد من به امانت گذاشته بود و چندين بار نيز از وي خواسته بودم كه آنها را از خانه‌ام ببرد.

 
كارآگاهان در ادامه سوابق 2 مرد شياد را تحت تجسس قرار دادند و متوجه شدند محمد داراي 2سابقه جعل، كلاهبرداري و سرقت است و احمد نيز داراي بيش از 10 سابقه كلاهبرداري و جعل است و چندين‌بار نيز در سال‌هاي پيش روانه زندان شده بود.

بررسي‌هاي ديگر پليس براي دستگيري فرهاد نشان مي‌داد وي يكي از سابقه‌داران بسيار حرفه‌اي در زمينه جعل است و سال گذشته پس از گرفتن مرخصي از زندان ديگر به آنجا بازنگشته و فراري است. كارآگاهان با رديابي‌هاي ويژه موفق شدند مخفيگاه اين مرد در جنت‌آباد را شناسايي كنند و در عمليات غافلگيرانه وي را كه در حال جعل بود دستگير كنند و در بازرسي از مخفيگاهش چندين مهر جعلي، شناسنامه‌هاي پيش از انقلاب مربوط به افرادي كه ساكن ايران نبودند، به دست آمد.

با اين سرنخ مرد ديگري به نام «رضا» كه وي نيز از سابقه‌داران جعل و كلاهبرداري بود از سوي پليس دستگير شد و چندين شناسنامه جعلي از مخفيگاهش كشف شد.

كارآگاهان كه با يك باند سازمان‌يافته جعل، كلاهبرداري، اخاذي و كارچاق‌كني روبه‌رو بودند براي مشخص شدن فعاليت‌هاي هر يك از تبهكاران تحقيقات ويژه خود را آغاز كرده و متوجه شدند پسر «احمد» به جرم جعل و كلاهبرداري در زندان است و با معرفي وي به عنوان داديار زندان و «محمد» به عنوان سرهنگ پليس آگاهي سفارش‌هايي را براي آزادي غيرقانوني از زندان مي‌پذيرفت.

او زندانياني كه نيازمند به ضامن يا سند مالكيت براي آزادي از زندان بودند را به پدرش معرفي مي‌كرد و خانواده زندانيان نيز با مراجعه به «احمد» و «محمد» و پرداخت پول ميليوني سعي در آزادي زنداني خود داشتند كه مردان شياد نيز با استفاده از اسناد جعلي كه «فرهاد» در اختيارشان قرار مي‌داد به دادسراها مي‌رفتند و با آن زندانيان را آزاد مي‌كردند و گاهي نيز با وعده‌هاي دروغين و با دريافت پول ديگر جوابگوي تماس‌هاي خانواده‌هاي زندانيان نبودند.

تجسس‌هاي ديگر نيز حاكي از آن بود «رضا» و «فرهاد» با شناسايي خانه، املاك و زمين‌هايي كه صاحبان آنان در خارج از كشور به سر مي‌بردند يا از دنيا رفته بودند با استفاده از شناسنامه‌هاي جعلي پيش از انقلاب و جا زدن خود به عنوان فرزند مالک اقدام به تصاحب يا فروش آنها مي‌كردند و پول‌هاي ميليوني به جيب مي‌زدند.

ایران نوشت: در ادامه تحقيقات زني جوان با مراجعه به دادسرا به بازپرس پرونده گفت: شوهرم به خاطر بدهي به زندان افتاده بود و قرار وثيقه وي 500 ميليون تومان بود. زماني كه به دادسرا رفته بودم با «احمد» كه خود را بازنشسته مراجع قضايي معرفي مي‌كرد آشنا شدم و وي ادعا كرد كه در ازاي 15 ميليون تومان حاضر است سند 500 ميليوني براي شوهرم بگذارد. بنابراين در چند مرحله 10 ميليون پرداخت كردم ولي بعد از چند هفته تلفن وي خاموش شد تا اينكه متوجه شدم وي دستگير شده است.

با توجه به فعاليت گسترده اين باند در سپردن وثيقه‌هاي جعلي، كار چاق‌كني، جعل و تصاحب زمين‌ها و خانه‌هاي مالكان بي‌اطلاع، اخاذي و آزادي زندانيان تبهكار تلاش پليس و مراجع قضايي براي شناسايي ساير طعمه‌هاي آنان و شناسايي فعاليت‌هاي تبهكارانه‌شان همچنان ادامه دارد.

بنابراين گزارش تاكنون 5 طعمه اين باند در پايگاه هشتم پليس آگاهي اين شيادان را شناسايي كرده‌اند و با توجه به پرونده‌هاي مشابه ديگر در اداره 13 پليس آگاهي، 70 تن نيز آنان را تحت شناسايي قرار داده‌اند.
 
 
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار