به گزارش خبرنگار
سياست خارجي باشگاه خبرنگاران،
پس از گذشت یک سال از تجزیه سودان تنشها و اختلافات این دو کشور رو به
افزایش است و آنطور که از شواهد و قرائن پیدا است اسرائیل سهم به سزایی در
دامن زدن به این تنشها داشته و از اختلافات موجود بین دو کشور سود بسياري
برده است.
* نقش اسرائیل در بحران های جنوب سودان و دارفور
رژیم صهیونیستی موجودیت خود را در آفریقا در معرض نفوذ جنبشهای عربی
اسلامی میبیند از این رو قبل از اینکه زمینههای مساعد این جنبشها تقویت
شود با ورود به هر یک از تنشهای منطقه ای برای بهره جستن از آنها از هیچ
اقدامی رویگردان نیست.
تسفی مازال قائم مقام مدیر کل امور آفریقا در
وزارت خارجه رژیم صهیونیستی می گوید« جهان کوچک و بسته است و هر اتفاقی که
در گوشه ای از آن رخ دهد بر گوشه های دیگر تاثیر می گذارد به ویژدر آفریقا
که از ناحیه جغرافیایی آن را همسایه اسرائیل می دانیم، چنانچه اسلام در
آفریقابسط و گسترش یابد رژیم صهیونیستی بسیار ضرر خواهد کرد.
همانطور که
میدانید سودان از حامیان جنبشهای آزادیبخش، مخالفان سیاستهای
امپریالیستی و نیز روند (به اصطلاح) صلح خاورمیانه است. این مسئله خود در
تلاشهای رژیم صهیونیستی و متحدان غربیاش برای بحرانی کردن این کشور موثر
است در این باره حتی غرب در پیامهای خود پیشنهاد کرده است چنانچه سودان
رژیم صهیونیستی رابه رسمیت بشناسد، تحریمهای این کشور که از سوی غرب در سال
1997 به اجرا درآمد لغو شود و کمکهای خارجی به سودان سرازیر خواهد شد.
اما وزیر اطلاع رسانی سودان با رد پیشنهاد غربیها اعلام کرد سودان حاضر
نیست در قبال لغو تحریمها و دریافت کمکها، رژیم صهیونیستی را به رسمیت
بشناسد.
جنوب سودان منطقهای است که ثروتهای مهم نفتی را در خود جای داده
است این درحالی است که برای فروش نفت جنوب در بازار جهانی باید از مرکز و
شمال سودان عبور کرد و به دریای سرخ رسید.چنانچه قدرت مرکزی اجازه عبور
نفت بین ذخایر زیرزمینی جنوب و دریای سرخ را ندهد از دیدیگاه شرکت چند ملیتی
اسرائیل یا آمریکایی استخراج آن بیهوده به نظر میرسد، بنابراین این
اندیشه شکل ميگيرد كه سرنگونی رژیم الزامی است و استفاده از چریکهای جنوب میتواند رژیم را ناتوان كند.
از این رو رژیم صهیونیستی از
دیر باز برای تقویت نفوذ خود در منطقه در نیل،توجه ویژه ای به برقراری
روابط با قبائل و گروه های جنوب سودان داشت قبائلی که با دولت مرکزی در حال
جنگ بودند. به همین منظور رژیم صهیونیستی با قبیله دینکا در جنوب سودان
روابط سنتی داشت و از رهگذر همین روابط توانست نقش خود را در مسائل سودان
به ویژه بحران جنوب سودان توسعه دهد.
رژیم صهیونیستی سیاست سلاح در مقابل تسهیلات نفتی در جنوب سودان را اتخاذ کرد و از این رهگذر امتیازات نفتی از کارانگ گرفت
ایلعاز
رادلشتاین ، استاد علوم سیاسی دانشگاه باریلان، در کتاب خود «سلح های
اسرائیل در جهان» اسنادی را فاش کرده است.
بر اساس این اسناد؛ موساد در
مذاکرات با رهبران جنبش آزادی بخش سودان به رهبری کارانگ به این نتیجه
رسیده است که رژیم صهیونیستی در برابر دریافت امتیازات و تسهیلات کشف و
استخراج نفت در جنوب سودان به این گروه مسلح تجهیزات و کمکهای نظامی و
لجستیکی بدهد.
ژنرال شاوول دهان دبیر کل وزارت رژیم صهیونیستی در اکتبر
2001 در مذاکرات خود با رهبران شورشیا ن جنوب سودان موفق به گرفتن امتیازات
نفتی در منطقه جنوب سودان برای شرکت نفتی مشترک رژیم صهیونیستی و چین (
میدیرونیفت)در مقابل فروش اسلحه و تجهیزات به این گروه ها شود.
با آغاز
بحران دارفور، برخی از سران قبائل این منطقه به تحریک رژیم صهیونیستی و
برخی از کشورهای غربی، شورش ها و آشوب هایی را ترتیب دادند و خواستار
استقلال این منطقه شدند.از زمان شروع بحران رژیم صهیونیستی تلاش کرده است
تا با برانگیختن ایادی و عوامل خود و پرداخت رشوه های کلان به رهبران شورشی
دارفور و حمایت از آنها به اهداف خود در سودان برسد.
*نقش آمريكا در تجزیه سودانهمه
پرسی جنوب سودان که بر اساس توافق نامه نیواشا یا همان پیمان صلح همه
جانبه در روز 9 ژانویه 2011 برگزار شد. طبق آمار 38/98 درصد مردم جنوب
سودان به جدایی جنوب از شمال رای دادند و با پذیرش این رفراندوم از سوی
کشور مادر جمهوری سودان جنوبی به عنوان پنجاه و پنجمین کشور در قاره آفریقا
یکصد و نود و ششمین و یکصد و نود و سومین کشور سازمان ملل متولد شد .
در
مورد نقش آمریکا در تجزیه سودان میتوان گفت ایالات متحده آمریکا از تمامی
ابزارهای ممکن برای تجزیه سودان کمک گرفته است.
اقداماتی از قبیل تحریمهای ضد سودانی و احتمال لغو آنها در قبال برگزاری رفراندوم جنوب تا تسلیح
شورشیان و استفاده از تمامی شیوههای جنگ نرم به ابتکار هالیوود مانند
ارائه فیلمهای مستند،ارسال ماهواره به فضا، بهره گیری از موسیقی، کلیپهای
تصویری و کمپینهای دانشگاهیاز مهمترين راهكارها به حساب ميآيد.
بارزترین این اقدامات ارسال ماهواره
جستوجوگر نگهبان با هزینه جرج کلونی و طراحی شرکت گوگل به فضا است که تا
پیش از برگزاری رفراندوم سودان بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشد. کلونی
پیشتر هم مامور جنگ نرم امریکا علیه کشورهای دیگر بوده است. ایفاگری نقش
خنثی کننده بمب هسته ای ادعایی ذرباره ایران به همراه نیکول کیدمن در فیلم
صلح طلب از جمله اقدامات وی در این زمینه است.
وي همچنین در نقش معترض
فعال نسبت به سیاستهای حمایتی چین از دولت سودان، کمپینی ضد سودانی در
آمریکا برگزار کرد. دفاع ازجدایی طلبان تبت نیز بخش دیگری از فعالیتهای
این سرباز ناشناس سیا بوده است.
ورود کلونی بازیگر سوپر استار هالیوود به
سودان آن هم در اوج مسایل سیاسی این کشور، از سوی ناظران به عنوان دیپلماسی
هالیوودی آمریکا برای تاثیرگذاری بر یک همه پرسی آفریقایی نام گرفته است.
با
نزدیک شدن به زمان برگزاری همه پرسی مقامات آمریکایی رفت و آمدهای خود را
به منطقه افزایش دادند به گونه ای که طی یک ماه جان کری رئیس کمیته روابط
خارجی سنای آمریکا دو بار به سودان و جنوب این کشور سفر کرد و از نقشه راه
آمریکا برای سودان در صورت برگزاری آزاد همه پرسی خبر داد. بر اساس این
نقشه راه و در صورت اجرای درست همه پرسی برخی از تحریم های آمریکا علیه
سودان لغو خواهد شد.
باراك اوباما، رئيسجمهور امريكا در مقالهيي در
روزنامه نيويورك تايمز نوشت كه اگر دولت خارطوم به تعهداتش تحت توافقنامه
صلح سال 2005 جامه عمل بپوشاند ممكن است از ليست كشورهاي حامي تروريسم خارج
شود. اوباما در اين مقاله نوشت: «اكنون دنيا در حال مشاهده اين رويداد است
و جامعه جهاني در عزم خود براي تضمين اينكه تمام طرفها در سودان به
تعهداتشان عمل ميكنند، متحد هستند. همچنانكه روند برگزاري همهپرسي در
جنوب سودان روبه جلو حركت ميكند بايد به رايدهندگان اجازه داده شود تا به
حوزههاي رايگيري دسترسي پيدا كنند. آنها بايد بدون ترس و فشار راي خود
را در صندوقهاي رايگيري بيندازند.»
اوباما همچنين در اين مقاله عنوان
كرد كه دولت عمرالبشير به دنبال برگزاري اين همهپرسي و جلوگيري از بروز
خشونت ميتواند انتظار بسته مشوق از سوي امريكا را داشته باشد.
*نقش اسرائیل در تجزیه سودان همه
پرسی تعیین سرنوشت جنوب سودان به مدت یک هفته انجام شد؛ امری که دخالت
عوامل خارجی در بروز آن مشهود است. از ميان مداخلهگران خارجی میتوان به رژیم
صهیونیستی اشاره کرد که در ادامه به بررسی بخشی دیگر از اقدامات فتنه گرانه
صهیونیستها در جنوب سودان میپردازیم.
در چارچوب تحرکات صهیونیستها در
جنوب سودان، تل آویو 15 میلیون دلار به عنوان حقوق فرماندهان وجنگجویان
این جنبش اختصاص داده که این کمک علاوه بر دوبرابر شدن حجم سلاحهای ارسالی
از طریق اوگاندا و زئیر به سودان است.
در گزارشهایی که تسفی رویتر
فرمانده شعبه ارسال این کمکها وابسته به وزارت جنگ صهیونیستی تهیه و تقدیم
مراجع مافوق شده از میان جنگ افزارهای ارسالی میتوان به موارد ذیل اشاره
کرد:
- 6 هزار قبضه تفنگ از انواع کلاشینکف، ام 16، گالیلی ومسلسلهای یوزی
- 1000 قبضه مسلسل سبک از انواع دیکرنوف، سمینوف وبراونینگ
- 600 موشک انداز آر پی جی
- 150 خمپاره انداز 80 و120 میلیمتری
- 40 عراده توپهای ضدی هوایی (یک و دولول)
- تعدادی از موشک اندازهای کاتیوشا وموشکهای ضد هوایی از نوع استریلا
همچنين موشه
فرجی در کتاب خود درباره حضور موساد در آفریقا به اسنادی در رابطه با
روابط شخصی که از آن زمان بین ماموران موساد ورهبران جنبش جنوب سودان
برقرار شد اشاره کرده است. رژیم صهیونیستی در چارچوب این هدفگذاری خود به
هریک از ماموران خود ماموریت داد که در یکی از ابعاد سیاسی، نظامی،
اطلاعاتی روابط خود را با رهبران جنبش گسترش دهند.
به طور مثال در بعد
سیاسی، یوری لوبرانی ودیوید کمحی دو مامور ویژه موساد به همراه مرد عملیات
ویژه یوسی میوحاس برای این عرصه انتخاب شدند.
در عرصه نظامی، فرماندهان
نظامی بارزی که از ارتش رژیم صهیونیستی خارج شده بوده و وارد فعالیتهای
اطلاعاتی شدند به عنوان نمایندگان رژیم صهیوینستی به آفریقا اعزام شدند تا
در کنار فعالیتهای اقتصادی خود از جمله فروش سلاح و دلالی برای شرکتهای
تسلیحاتی صهیونیستی در کشورهای آفریقایی، روابط ویژهای هم در چارچوب اهداف
این رژیم با رهبران این منطقه از جمله رهبران جنبش جنوب سودان برقرار
کنند. در میان این افراد میتوان به نامهایی همچون ژنرال یاموس بن جال،
ژنرال ساموئل جونین ونیز سرهنگ موشه فرجی اشاره کرد.
در بعد امنیتی
واطلاعاتی هم گروهی به رهبری بن الیاهو از سازمان امنیت عمومی رژیم
صهیونیستی (شاباک) و یسرائیل مئیری از شعبه ضد اطلاعات ارتش وسرگرد ساموئل
کیدری حضور پر رنگی داشتند.
*اهداف تجزیه سودانبسیاری از
ناظران سیاسی و اقتصادی وجود 85 درصد از منابع انرژی و نفت در مناطق جنوبی
سودان را از دلایل اصلی تجزیه این کشور میدانند. سیاست استعمار منابع نفتی
و زیرزمینی در بسیاری از کشورهای آفریقایی اجرا میشود و جنوب سودان نیز
به همین دلیل از سایر بخشهای این کشور جدا شده است. غرب تلاش دارد منابع
انرژی را از خاورمیانه و مناطق نزدیک به روسیه، به آفریقا سوق دهد تا با
هزینه کمتر منابع بیشتری کسب کند.
اما تجزیه جهان اسلام هم از اهداف
همیشگی استعمار، تفرقه افکنی و تجزیه کشورهای اسلامی یا همان پروژه
بالکانیزه کردن کشورهای اسلامی است تا مانع وحدت کشورهای اسلامی شوند.
ناظران
سیاسی هدف بعدی غرب پس از تجزیه سودان را تجزیه کشورهای اسلامی مانند
سومالی، الجزیره و...میدانند. تقسیم کشورهای اسلامی به حامیان و مخالفان
تجزیه سودان نیز از دیگر اهداف بانیان طرح است. تبلیغات رسانهای برای
سرپوش نهادن بر ماهیت اسلامی سودان برای کم اهمیت جلوه دادن تجزیه آن
متاسفانه سکوت کشورهای اسلامی در برابر این تجزیه را به همراه داشت.
نكته ديگر سلطه بر آفریقا و جلوگیری از بازیگری فعال آن در معادلات
جهانی از اهداف استعمار بوده است. اکنون نیز این پروژه با ایجاد جنگهای
داخلی و منطقهای و نیز تجزیه کشورها اجرا میشود. سودان نمونه بارزی از
این طرح است که در تمام ابعاد درگیر و در نهایت جنوب آن تجزیه شد.
ایجاد
تفرقه میان کشورها و نیز سوق دادن آنها به تقابلهای منطقهای به جای
بازیگری جهانی اهداف این سناریو را تشکیل میدهد. این سیاست اکنون در
سومالی، نیجریه، تونس، الجزایر اجرا میشود وحدت سراسری آفریقا با فروپاشی
مواجه شود. غرب تلاش دارد تا با این اقدامات از یک سو مانع توسعه این
کشورها شود و از سوی دیگر، نقش آفریقا را در معادلات جهانی کمرنگ کند.
بحران در آفریقا منافع کشورهایی مانند چین و برزیل که رقیب غرب هستند را
نیز در آفریقا تاثیر قرار میدهد.
مساله بعدي اين كه آفریقا در
چند دهه گذشته همواره مورد تهاجم صهیونیستها قرار گرفته است که با ادعاهای
مختلف صورت میگیرد.
صهیونیستها در کنار دستیابی به منابع و انرژی کشورها
برآنند تا عدم مشروعیت بینالمللی خود را با چپاول این کشورها پنهان
سازند. تجزیه کشورهای اسلامی و ایجاد سرزمینهای جدید اشغالی از اهداف دیگر
آنهاست. نکته اساسی طرح صهیونیستها برای سلطه بر دریای سرخ، رود نیل و
منابع آبی آفریقا و خاورمیانه و مدیترانه است. اسناد نشان میدهد
صهیونیستها طرح تجزیه و سلطه بر تمام کشورهای حاضر در کنار ورود نیل و
شاهراه دریای سرخ، تنگه باب المندب، خلیج عدن، اقیانوس هند، دریای عرب،
دریای عمان تا خلیج فارس را در دستور کار دارند. آنها برآنند تا محور
ترانزیت دریایی شده و سایر کشورها را به روابط اجباری با تلآویو وادار
سازند.
براساس اين گزارش؛ هر چند اوباما رئیسجمهور آمریکا ادعای
صلح سر داده، اما روند تحولات از استمرار سیاستهای دوران بوش در دوران وی
حکایت دارد. تحرکات گسترده آمریکا برای حضور در آفریقا شدت بیشتری یافته و
آمریکا طرح تاسیس 12 پایگاه نظامی در آفریقا و سلطه بر منابع این مناطق را
اجرا میکند. براساس طرح پنتاگون ورود به آفریقا از ضروریات طرح آمریکاست.
آنها دو اصل مبارزه با تروریسم و اجرای کمکهای بشر دوستانه را محور
مداخلات خود در این قاره قرار دادهاند که نمود آن را در سودان و سومالی
میتوان مشاهده کرد، در حالی که هدف نهایی آن سلطه و تجزیه کشورهاست. اکنون
سودان را میتوان قربانی بزرگ سیاستهای آمریکا دانست که در لوای همه پرسی
به دنبال تحقق اهداف خود در آفریقاست.
"انتهاي پيام"/پ3