امروز خبرنگاران آمده بودندتا ضمن تجدید میثاقشان با شهدا و آرمان های انقلاب، ترانه هایی بسرایند که عاشقانه شکل می گرفت.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران از کرمان :

گامهاست که در پی گام ها برداشته می شود و گلها که روی قبور گذاشته می شود، زمزمه ها بلند است ، همه آمده اند با شهدا تجدید میثاق ببندند.

اینجا آتشفشانیست از احساس ها که ناگاه فعال می شود و فوران می کند ، آنقدر فوران که گدازه هایش تا کیلومترها پرتاب می شوند.

اینجا آخر دنیاست ، آنجا که شهیدان در مقابلت صف می کشند و از تو می پرسند، چه کرده ای ؟

و من اکنون یک خبرنگارم در مقابل لشکری از شهیدان ، شهیدانی که خوشبختی دیروزشان را فدای خوشبختیِ امروزِ من کردند.

من امروز آمده ام تا بگویم دیرزمانیست برای خدمت به خلقی گام بر می دارم که روزگاری بهترین گلهایشان را برای حفظ این نظام فدا کردند.

من آمده ام تا بگویم سالهاست دیو غرور و دروغگویی را در درون خود کشته ام ، آمده ام تا بگویم عمریست به دنبال حقیقتم .

جمعیت است در پس جمعیت ، دوربین ها به دوش ، خودکارها به دست ، همه آمده اند لحظات این تجدید میثاق را ثبت کنند.

قدم ها اما لرزان ، نفس ها در سینه حبس ، دل ها ترسان ، همچنان گام بر می دارند.

لرزان از آنکه آیا گامهایمان توان حرکت در مقابل این لاله ها گلگون کفن را خواهد داشت؟ ، حبس نفس ها از آن جهت که آیا شهدا از ما راضیند؟ ، ترسان از آنکه مبادا شرمنده ی رویشان شویم.

و اکنون هیاهوست در پی هیاهو ، جمعیت جمع می شود و افق نگاهش را به سنگ قبری می دوزد که روزگاری همانند آنان ، عاشقانه برای میهنش خدمت می کرد.

شهید غلامرضا نامدار محمدی ، مسئول ، خبرنگار و عکاس مجله ی اطلاعات که در 12 خرداد سال 63 در عملیات بدر در شرق دجله دیدار حق را لبیک گفته بود و به درجه ی رفیع شهادت نائل گشته بود.

و اکنون ما مانده ایم و وظیفه ای که او و دیگران بر عهده یمان گذاشته اند ، اکنون ما مانده ایم و راهی که پیش رو داریم ، اکنون ما مانده ایم و نگاههایی که دورادور ما را زیر نظر دارند تا ببینند در غیابشان چه می کنیم؟/س

گزارش از : مریم بهادری

برچسب ها: تجدید ، میثاق ، شهدا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.