چه روز باشد، چه شب، مهم نیست؛ زندگی، کار، خبر و ... ادامه‌ دارد و پر است از هم‌بستگی. این جا همه هستند. چه باشند و چه نه!





به گزارش گروه استان هاي باشگاه خبرنگاران ، نمی‌دانم اسمش را شغل بنامم یا علاقه؟ طبق تعریف شغل در نگاه بین المللی، برایم شغل نمی‌شود چون در لیست بیمه شدگان تامین اجتماعی قرار ندارم و کسی که در این لیست نیست شاغل نیست.

اما خبرنگارم؛ خبرنگار خبرنگار است حتی اگر نامش در لیست بیمه تامین اجتماعی نباشد. حتی اگر کد کاربری تعریف نشود و کارت شناسایی هم نداشته باشد؛ حتی اگر در سامانه سمان هم پرونده نداشته باشد.

روز خبرنگار بازهم فرا‌رسید و تکاپویی جدی در ادارات و دستگاه‌ها برای تجلیل و تقدیر از زحمات این قشر تلاشگر و زحمتکش آغاز ‌شد. امسال هم که مراسم به ماه رمضان عجین شده بازار افطاری دادن هم برپاست. لوح‌های سپاس، قاب‌های مختلف و انواع و اقسام فولدرها و پیام تبریک‌ها، همه و همه برای این است که بگویند قدردان خبرنگاران و اصحاب رسانه هستیم.

آری یک روز سال هم به خبرنگاران اختصاص یافته و در این روز به رسم همه ساله شاهد تعریف و تمجید و تجلیل هستیم. هر کس تعابیری نو به کار می‌برد و تلاش می‌کند از همه قشنگ‌تر بگوید خبرنگار چیست و کیست؟

اما به راستی در جامعه ما تا چه حد به خبرنگاران ارزش و بها داده می‌شود؟ آیا خبرنگاری که همه دنیا آن را در صدر مشاغل سخت و زیان‌آور می‌دانند، حقیقتا" سخت است؟ مگر چند خبر نوشتن و ویرایش کردن چه دشواری دارد که آن را جزو مشاغل سخت می‌دانند؟

آنجا  مشکلی هست که همراه با دست‌های پینه بسته کارگر کوره‌های آجرپزی و معادن باید سختی کار را لمس کند و آنگاه که اشک‌های کودک یتیم و بی‌سرپرست را که برای تامین کمترین هزینه زندگی حقیرترین کارهای اجتماعی را برخود پذیرفته، می‌بیند، باید خود را جای او بگذارد.

می‌گویند گودال را هرچه بکنی چاه و چاه‌تر می‌شود و به همان نسبت کندن و پیمودنش و بیرون آمدن از آن نیز دشوارتر و این حکایت تو است. تویی که گاه چنان درد مردم را لمس می‌کنی که می‌شود درد خودت. که وقتی می‌شنوی نوشته‌ات دردی را دوا کرده، دلی را شاد کرده حس شوق‌انگیز غریبی در تو ایجاد می‌شود و آن روز  می‌خندی. انگار که دردی از خودت دوا شده باشد!

بگذریم از افرادی که به ناچار یا برای اهدافی دیگر به میدان رسانه آمده‌اند و سوار بر اسب مراد می‌تازند و از قضا در همین بزرگداشت‌ها و دریافت هدایای روز خبرنگار هم صدها قدم از خبرنگاران واقعی جلوتر حرکت می‌کنند. میان صادقانه نوشتن و صادقانه عمل کردن فاصله بسیار است....

*مراسمی که برگزار نشد

روز خبرنگار روز جالبی‌ست، خودمان برای خودمان جشن می‌گیریم و به مصداق خود گویی و خود خندی...

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان به عنوان متولی رسانه‌ها و مطبوعات چند سالی است که از برگزاری مراسمی آبرومندانه و در خور شان خبرنگاران استان جا مانده است. امسال نیز در سکوت، مقدمات این برنامه مهیا و لیست گلچین شده‌ها آماده شد.

دو روز است که دعوت نامه‌ها صبح با فاکس به رسانه‌ها ارسال می‌شود  اما هنوز ظهر نشده در پی نمابری دیگر لغو برنامه اطلاع رسانی می‌شود. "سالی که نکوست از بهارش پیداست" این عمل خبر از بی برنامگی و بی نظمی در برنامه می‌دهد.

شنیده شده که این مراسم به هفته آینده موکول شده است. بله یک هفته پس از مناسبت روز خبرنگار، مراسم تجلیل برگزار می‌شود. انگار یکسال برای برنامه‌ریزی این روز کم بود و یک هفته دیگر مهلت می‌خواهند.

*پشت درهای بسته

"روابط عمومی استانداری حمایت از خبرنگاران پر تلاش و خستگی ناپذیر استان را همواره وظیفه خود دانسته و می‌کوشد تا سطح این ارتباطات را روز به روز تقویت کنند". این جمله‌ای بود که چندی پیش مدیر روابط عمومی استانداری خوزستان بیان کرده بود. این گفته امسال عملی شد اما برعکس.

از ابتدای امسال، حضور خبرنگار در جلسات استانداری ممنوع شد و این عمل مصداق واقعی تقویت سطح ارتباطات بود.

*امروز روز توست...

آن‌قدر قلم را در دست تو دیده‌ام که انگار شده انگشت ششم تو؛ چه‌قدر می‌نویسی بر پهنای کاغذها؟! می‌دانم، تو عاشقی؛ عاشق قیام در برابر زشتی‌ها.

این روز را به همه همکاران تلاشگر در خبرگزاری‌ها، روزنامه‌های سراسری، هفته‌نامه‌ها و روزنامه‌های محلی، سایت‌های خبری و اطلاع‌رسانی و صدا و سیما تبریک می‌گویم./ج1

برچسب ها: خوزستان ، درد دل ، خبرنگار
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.