آیت الله بهجت رحمةالله علیه، در پاسخ به سۆالی فرمودند: برخی گمان میکنند که دعا، کار پیرزنها و پیرمردها و عجزه [ناتوانان] است، آنها که نمیتوانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم میشود مسئله از این بالاتر است.
در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له»، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب میشود.
ایشان در ادامه میفرمایند: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، که دعای ما فقط به زبان و لقلقهی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متقین و دل شکستهای میخواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونهای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم و یا حداقل به ما وعدهی استجابت آن را بدهد، ولو بعد از چهل سال، همچنان که درباره حضرت یعقوب علیهالسلام ظاهر دارد [محقق شد].
بنابراین فرموده آیتالله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعا کننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متقین و دل شکسته میخواهد. (کتاب پرسشهای شما و پاسخهای آیتالله بهجت، جلد دوم)
در حدیث قدسی آمده است که چون موسی (علیه السلام) از خدا پرسید در کجا بیشتر میتوان یافت؟ در جواب آمد : «انی عند القلوب المنکسره و القبور المندرسه؛ من در دلهای شکسته و نزد قبرهای کهنهام.»
یکی از مهمترین نکات در پاسخ دهی به این سۆال این است که ترس و تردید در آن به خوبی روشن است. چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در کودکی خود را به مادر میسپردید و جز او کس دیگری را نمیشناختید و عشق او را با تمام و جود احساس میکردید.
یا ایهاالذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم؛ ای اهل ایمان دعوت خدا و رسول را اجابت کنید، آنگاه که به سوی آنچه زنده تان میکند، فرا میخوانند.
بسیاری از مردم که میتوان گفت عموم انسانها، وقتی گرفتار میشوند دست به دامن دعا میشوند و هر کدام با لحن مخصوص به خود دستها را بالا میبرند و از معبود خود التماس دعا دارند.
اگر این لحظات پرشکوه را به یک باره نظاره گر باشی اوقات بسیار با شکوهی را تشکیل میدهد که هر بیننده را به وجد آورده ناگزیر او را به تعظیم در مقابل آن معبودی قرار میدهد که این خیل عظیم در پیشگاه او سر تسلیم و خشوع آوردهاند. از اینجا است که میتوان به سرّ این آیه پی برد که میفرماید: و لقد ارسلنا الیامم من قبلک فاخذنهم بالبأساءوالضّراءلعلّهم یتضرّعون؛ و به تحقیق فرستادیم پیغمبرانی به سوی امتهایی که قبل از تو میزیستند. پس آنان را به سختیها و گرفتاریهای گوناگون دچار ساختیم تا شاید روی تضرّع به درگاه ما آورند.
این صحنه با شکوه وقتی برای نوع بشر جذّاب و هیجان انگیز باشد به طریق اولی برای خالق بی بدیع بسیار جذابتر خواهد بود. امّا بسیار دیده شده است که مۆمنین طلب حاجتی را از حضرت حق دارند، لکن آن دعا مشخصاً آن گونه که مورد نظر آنهاست اجابت نمیشود. گلهمند هستند ولو در دل، که آن را اظهار نمیکنند یا اگر هم به زبان میآورند بسیار با احتیاط، غالباً هم خود را مقصّر و نا لایق معرفی میکنند. که همه اینها به نوعی بوی یأس میدهد.
حال اگر با توجه به آیات و روایات این مسئله را بررسی نماییم میبینیم که خداوند متعال هر دعا را اجابت مینماید منتهی با توجه به حکمت بالغه خود نه دقیقاً آن گونه که مورد نظر بنده میباشد.
لذا باید دانست که دعا شرایط خاص خود را دارد و لذا اگر بنده در صدد کسب آن شرایط باشد آن موقع دیگر شاهد هیچگونه گله، شکایت، یأس و نا امیدی نخواهد بود و ته دل همه ملتمسین به دعا نوعی رضایتمندی و خشنودی را میبینیم.
بنده مضطر وقتی گرفتاری به او روی میآورد بلافاصله دست به دامن دعا میشود و چه بسیار دیده و شنیده شده است که اصرار فراوان دارد به درخواست خود از حضرت حق تعالی ولی هرگز در صدد تغییر شیوه درخواست خود بر نمیآیند این مثل آن میماند که در یک بازی گروهی وقتی در یک نقطه ای بن بست وجود دارد بازیکنان یک تیم تمام همّ خود را مصروف همان نقطه میکنند. که اگر تغییر تاکتیک میدادند با صرف انرژی کمتری میتوانستند آن مانع را دور بزنند و به هدف خود برسند نظیر همین امر در زمینه دعا میباشد.
بنده اگر درخواست مشروعی از خداوند دارد ولی به هدف اجابت نمیرسد باید از کانال دیگر وارد شود یک نمونه از کتاب ارزشمند تذکره اولیاء شیخ عطار نیشابوری را نقل به کلام میکنم.
روزی از روزگاری شخصی الاغ خود را گم کرده بود هر چه گشت نتوانست آن را پیدا کند. راهی نیشابور شد از افرادی که در مرکز شهر جمع شده بودند سۆال کرد در بین شما نیشابوریان آبرودار کیست؟ همه شیخ ابوالحسن بوشنجی را معرفی کردند. یک راست سراغ او رفت و او را در حال عبادت یافت. یقه او را گرفت و گفت الاغ مرا بده. او غافلگیر شده با حالت تعجب گفت الاغ شما نزد من چه میکند؟ گفت من نمیدانم باید الاغ من را بدهی، از او اصرار و از شیخ انکار تا کار به جایی رسید که شخص فریاد زد ای مردم به داد من برسید الاغ مرا از شیخ گرفته به من بازگردانید.
در این هنگام شیخ دست به آسمان برداشت و گفت بار خدایا مرا از دست این شخص نجات بده، در این هنگام آن مرد را صدا زدند که فلانی، بیا الاغ شما پیدا شد مرد در حالی که یقه شیخ را رها کرده و از او جدا میشد گفت ای شیخ من میدانستم که الاغم نزد شما نیست لکن چون خودم در نزد خدا صاحب آبرو نبودم گشتم و شما آبرودار را پیدا کردم تا شاید شما نفسی بزنی و دعای من درگیر شود.
با توجه به این تذکر و با توجه به آیه شریفه : یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله وابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلّکم تفلحون؛ ای اهل ایمان از خدا بترسید و به وسیله ایمان و پیروی از اولیای حق به خدا توسّل جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.
مۆمنین اگر دیدند پس از چند بار دعا کردن دعای آنان اجابت نمیشود باید در صدد پیدا کردن صاحب نفسی باشند. این توهم پیدا نشود که اینان در نزد درگاه حق تعالی آبرو ندارند بلکه گاهی حکمت الهی این چنین اقتضاء میکند که دعای شما به نحو خاصی اجابت بشود.