به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، بعد از چند روز فرار وقتي دستگير شد، براي اولين بار او را در شعبه 10 پليس آگاهي ديدم. جوان 21 سالهاي كه سوابق كيفري او نشان ميداد تاكنون هشت بار به اتهام سرقت، شرارت، نزاع و... دستگير و مدتي را در زندان تحمل كيفر كرده است.
در همان نگاه اول رفتارهايش به گونهاي است كه ظاهرا مرگ دختر دانشجو برايش اهميت چنداني ندارد. در كنار او دو نفر از دوستانش نيز حضور دارند كه يكي از آنها موهايش را مانند بوكسورهاي آمريكايي آرايش كرده و چند خط روي موهاي بالاي گوش خود كشيده كه نميدانم اين خطها نماد چيست؟
وقتي از او در ارتباط با جنايتي كه مرتكب شده ميپرسم ميگويد: نميخواستم او را زير بگيرم، راستش با دختري كه از چندي پيش با او در ارتباط هستم دوست بودم و به دنبال خودرويي بودم تا با او به تفريح بروم، تا اين كه دختر دانشجو را ديدم كه قصد پارك كردن خودرواش را داشت. به يكباره فكري به سرم زد به او نزديك شده و با ادعاي اين كه خودرو پشت سري متعلق به من است و هنگام پارك خودرو بايد مراقب باشد تا آسيب نبيند، او را مجاب كردم تا اجازه دهد من خودرواش را پارك كنم و بعد هم تصور نميكردم او پشت خودرو ايستاده است و...
ميگويد مادرم پزشك متخصص است؛ اما افسر پرونده عنوان ميكند، دروغ ميگويد و او مجرمي است كه بارها دستگير شده و اكنون نيز مرگ يك همنوع برايش چندان مهم به نظر نميرسد!
خودش را دارا معرفي ميكند و ميگويد: 21 سال دارم، وقتي 16 سال داشتم براي اولين بار به اتهام سرقت دستگير شدم و بعد هم زندان پشت سر زندان و اكنون نيز به اتهام قتل دستگير شدهام.
او همچنان واژهها را يكي پس از ديگري به دنبال هم رديف ميكند تا شايد مرگ دختر جوان را توجيه كند!
غروب آن روز او را به محل بازسازي صحنه جنايت آوردند با خونسردي تمام صحنه قتل دختر دانشجويي كه والدينش با هزاران اميد و آرزو او را بزرگ كرده بودند را بازسازي ميكند.
برخي از دوستان و همكلاسيهاي دختر دانشجو و حتي شاهدان ماجرا كه از نزديك مرگ دختر دانشجو را به چشم ديده بودند، بيمحابا اشك ميريزند.
يكي از شاهدان به ماموران آگاهي گفت: قاتل وقتي دختر جوان را زير گرفت، كساني كه شاهد حادثه بودند او را تعقيب كردند، اما او با سرعت سعي ميكرد هر مانعي را از سر راهش بردارد. آن روز اگر او متوقف ميشد به طور يقين به دست مردم عصباني كه شاهد جان باختن دختر دانشجو بودند كشته ميشد و...
جمعيت زيادي آمدهاند، رئيس پليس آگاهي كه پس از اين جنايت چند روز در پليس آگاهي شبانهروز حضور پيدا كرده بود تا به هر طريق ممكن قاتل دستگير شود، تنها سري به تاسف تكان ميدهد و ميگويد: او قاتل بيرحمي است كه پس از قتل يك انسان با خودروي دختر جوان و همراه با دختري كه با او در ارتباط بوده از يك عابر عبوري نيز سرقت كرده و پس از تفريح خودرو را در حوالي يوسفآباد رها كرده بود.
دارا (جوان متهم به قتل) صحنه قتل را زير نگاه خشمگين مردم بازسازي ميكند، پاهايش با زنجير به هم قفل شده است و به فاصله كمي از او والدين دختر دانشجو به شدت ميگريند.
متهم جرات نگاه كردن به آنها را ندارد. يكي از ميان جمعيت فرياد ميزند،او را در اين محل مجازات كنيد تا درس عبرت ديگران شود. صداي او در ميان شلوغي جمعيت گم ميشود خودرو پليس آگاهي با سوار كردن متهم آژيركشان محل را ترك ميكند. جوان متهم مرگ را در يك قدمي خويش احساس ميكند. زير لب زمزمه ميكند، ديگر همه چيز تمام شد.