گزارش خبرنگار سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران حاکيست؛
تاریخچه
اسکندر مقدونی پیش از مرگ نابهنگام خود در سال ۳۲۳ (پیش از میلاد)، قصد داشت عربستان را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان بطالسه مصر تا حدودی بر ینبع چیره شدند. ولی نبطیان از چیرگی آنها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگهای چیرهجویانهی حبشیها و ایرانیان قرار گرفت. در سدهی پنجم پس از میلاد، مکه از نظر اهمیت جایگزین شهر پترا در دورهی نبطیان شده بود.
عربها، پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیلههای عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند، در جستجوی آب و چراگاه از جایی به جایی کوچ میکردند. کمبود آب و چراگاه باعث بروز رقابت و در پایان جنگ و درگیری بین قبیلهها میگردید. بر اساس گفته ی قرآن، این سرزمین از زمان ساخته شدن خانهی خدا به دست ابراهیم، مورد توجه خداپرستان بودهاست. در دوران بتپرستی نیز بتهای بزرگی در آن نگهداری میشدهاست. با ظهور محمد(ص)، عربستان مرکز پایهگذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی محمد(ص)، نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین اسلام در زمان زندگانی او تقریباً در همهی عربستان رواج یافت. پس از مرگ محمد(ص)، خلافت توسط ابوبکر، عمر، عثمان و علی ادامه یافت. در این زمان، حکومتی همراه با قانونها و مقررات بوجود آمده بود که رونق آن در سراسر جهان شهرت یافت.
حکومت عربستان سعودی در سال ۱۷۵۰ (میلادی) به وسیله محمد بن سعود پایهریزی شد. پس از وی عبدالعزیز بن سعود با پشتیبانی شیخ محمد بن عبدالوهاب، شهر ریاض را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، عسیر، تهامه، حجاز، عمان، احساء، قطیف، زیاره، بحرین، وادی الدّواسر، خرج، محمل، وشم، سُدَیر، قصیم، شمّر، مجمعه، منیح، بیشه، رنیّه و ترابه تحت تصرف وهابیان درآمد. سعود بن عبدالعزیز کشورگشاییهای وهابیان را در شبه جزیره تا خلیج فارس ادامه داد. در زمان ابراهیم بن سعود، عربستان از مصر شکست خورد و طوسون پاشا، فرماندهی سپاه مصر، مکّه را فتح کرد امّا نتوانست در مدینه پیشروی کند و به قاهره بازگشت. پس از طوسون پاشا، برادرش، ابراهیم پاشا، نجد را گرفت و خود را به درعیّه رسانده؛ پایتخت آل سعود را به محاصره درآورد و مقاومت وهابیان را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی عبدالله بن سعود، اوج نفوذ فرهنگ اروپا در عربستان بود تا این که عبدالله بن سعود، شکست خورده، به دستور ابراهیم پاشا، محکوم به اعدام شد.
نخستین تلاش در زمینهی برپایی دوبارهی فرمانروایی آل سعود توسط مشاری بن سعود بود. پس از وی ترکی بن عبدالله، ریاض را اشغال کرد. فیصل بن ترکی ایجاد فرمانروایی دوم آل سعود را اعلام نمود. خالد بن سعود به فرمانروایی نجد منصوب شد اما عربها بر وی شوریده، او را از ریاض بیرون کردند. در دوران فرمانروایی عبدالله بن ثنیان، مصر ارتش خود را از عربستان فراخواند. عبدالله بن فیصل با همدستی قبیلهی عجمان و سعود، به بخش احساء حمله کرد. سعود بن فیصل، قطیف را دوباره به سرزمینهای سعودی افزود. عبدالرحمن بن فیصل به درگیری با فرمانروایی آل رشید پرداخت و سرانجام از آنها شکست خورد و فرمانروایی دوم سعودی نیز از بین رفت. فرمانروایی سوم سعودی را عبدالعزیز بن عبدالرحمن بنیان نهاد. پس از مرگ عبدالعزیز، سه پسر دیگرش با نامهای ملک فیصل و ملک خالد و ملک عبدالله در چند دوره به پادشاهی رسیدند. با مرگ خالد، برادرش فهد، به طور رسمی پادشاه عربستان شد و لقب خادم الحرمین الشریفین را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین وهابیت کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با باختر ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش عبدالله بن عبدالعزیز به پادشاهی عربستان برگزیده شد. ولیعهد عبدالله برادرش سلمان بن عبدالعزیز می باشد.
آب و هوا
عربستان سعودی دارای آب و هوای گرم و خشک صحرایی است. دمای هوا در روزهای تابستان بطور متوسط ۴۵ درجه و در شب با اختلاف دمای زیاد نسبت به روز است. در بعضی مناطق کوهستانی حاشیه دریای سرخ و استان اصیر آب و هوا در ۸ ماه از سال نسبتا مناسب است اما سرما بندرت به زیر صفر درجه می رسد.
منابع طبیعی
این کشور از نظر منابع طبیعی چون طلا و مس، نفت، گاز و آهن غنی است. هر چند از نظر جنگل و مناطق جنگلی، کشتزار دایمی و زراعت با فقر روبهروست. مخاطرات طبیعی چون طوفانهای شن بسیار روی میدهد. بیشتر گیاهان در واحهها میرویند. شتر در زندگی سنتی عربستان نقش مهمی بازی میکند. جانوران اهلی از جمله شتر، گوسفند و بز بیش از دیگر جانوران دیده میشوند. روباه، خرگوش، موش صحرایی، جوجهتیغی، عقاب، کرکس و جغد در عربستان دیده میشوند اما نسل شترمرغ و شیر آفریقایی در آن جا از بین رفتهاست. فلامینگو، پلیکان، حواصیل و پرندگان آبزی در بخشهای ساحلی عربستان باشنده هستند. مارهای کشندهی بیابانی از جمله مار کبری و افعی شاخدار در بعضی بخشها فراوانند.
تقسیمات کشوری
کشور عربستان سعودی ساخته از ۱۳ استان میباشد:
باحه
مرزهای شمالی
جوف - مدینه - قصیم - ریاض
استان شرقی
عسیر - حائل - جیزان - مکه - نجران - تبوک
شهرها
ابها · احساء · الجبیل · الخبر · الرس · المذنب · باحه · بریده · بکیریه · بیشه · تبوک · تیماء · جیزان · جوف · جده · حائل · خمیس مشیط · خیبر · دمام · رابغ · رأس تنوره · ریاض (پایتخت) · سفانیه · شهر اقتصادی ملک عبدالله · طائف · طریف · ظهران · عنیزه · قطیف · قنفذه · قیصومه · مدینه · مکه · میسان · نجران · هفوف · الوجه · ینبع
اقتصاد
اقتصاد عربستان، موفق و مبتنی بر نفت است. دولت بر فعالیتهای عمدهی اقتصادی کنترل دقیق دارد. حدود ۳۵ درصد محصولات عمدهی داخلی به بخش خصوصی تعلق دارد. تقریباً ۴ میلیون کارگر خارجی در اقتصاد عربستان، به خصوص در بخش نفت و خدمات، نقش مهمی دارند. کاهش شدید قیمت نفت در سال ۱۹۹۸ (میلادی) ضربهی شدیدی بر اقتصاد عربستان زده بود که سبب شد محصولات عمدهی داخلی به میزان ۱۱ درصد کاهش یابد و کمبود بودجه به ۳/۱۲ میلیارد دلار برسد. در سال ۱۹۹۹ (میلادی) به دلیل قیمت کم نفت، دولت برنامههایی را برای کاهش هزینه آگهی کرد و بخش بیشتری را از اقتصاد به بخش خصوصی سپرد. کمبود آب و رشد سریع جمعیت، تلاشهای دولت را برای خوداتکایی در زمینهی کشاورزی محدود کردهاست. عربستان با تورم ۵/۱ درصدی کمترین میزان تورم در خاورمیانه را داراست. عربستان در تولید نفت خام، پالایش نفت، پتروشیمی، سیمان، فولاد، کود شیمیایی و پلاستیک، صنعت موفقی داشتهاست.
بیشترین محصولات کشاورزی عربستان عبارتاند از گندم، جو، گوجه فرنگی، هندوانه، خرما، لیمو، تخم مرغ و شیر. عربستان از بزرگترین قطبهای گردشگری دینی است. به دلیل واقع شدن کعبه در این کشور، بسیاری از مسلمانان جهان، به عربستان سفر میکنند. عمدهترین بازارهای جهانگردی عربستان، اندونزی، مصر، ایران و پاکستان است. واحد پول این کشور ریال سعودی است. هر دلار آمریکا برابر با ۷۴/۳ ریال عربستان است. این نرخ از سال ۱۹۸۵ (میلادی) تا کنون ثابت ماندهاست.
سطح فزاینده بیکاری شهروندان عربستان (حدود ۳۲ درصد) میتواند چالش جدی را برای سازگار شدن اقلیتها با جامعه به وجود آورد. به ویژه گسترش سیاسی بسیار فرتوت و کند این کشور، در حالی که در کشورهایی چون قطر و بحرین، روند رو به رشدی داشته، از سطح انتظارات مردم عربستان عقب است.
سیاست
از سال ۱۹۳۲ (میلادی) که پادشاهی سعودی بنیان نهاده شد، این کشور پادشاهی مطلقه داشتهاست. در این کشور حزب سیاسی، پارلمان و انتخابات وجود ندارد. دین از قدرتمندترین نهادهای جامعهاست و نظام دادرسی وابسته به دولت و نیروی انتظامی (شرطه) آن کشور موظف به اجرای قانونهای امر به معروف و نهی از منکر هستند. خانوادهی پادشاهی خواستار سلطهی کامل سیاسی بر عربستان بودهاند. هماکنون نیز قدرت در عربستان سعودی در دست کبارالعلما و پادشاه متمرکز است.
عربستان به لحاظ نوع کنترل سیستم اجرایی، یک سرزمین مستقل به شمار میآید. این کشور از ۱۳ ایالت یا استان درست شده که در رأس هرکدام از آنها، یکی از شاهزادگان سعودی فرمان میراند که از اختیارات کامل برخوردار است. در عربستان در رأس حکومت مرکزی، پادشاه قرار دارد که ریاست قوهی مجریه، به عنوان اصلیترین قوهی کشور، در دست اوست. میزان کنترل حکومت مرکزی بر همهی سرزمین عربستان به دلیل حضور شاهزادگان سعودی در امیری استانها، یکسان است. در این کشور از فعالیت سیاسی مخالفان به شدت جلوگیری میشود. مطبوعات در این کشور به طور کامل زیر نظر دولت است و آنان در حقیقت، بازگوکنندهی خط فکری و سیاست حاکم بر کشور هستند و خط مشی دولت را تبلیغ میکنند. در رأس نظام سیاسی، خاندان شاهی قرار دارد که جایگاه آن از سال [۱۹۳۲ (میلادی)] با به قدرت رسیدن «ملک فیصل» در نظام جهانی برجسته شد.
عربستان برای بازسازی لبنان در سال ۱۹۹۰ (میلادی)، ۱۰۰ میلیون دلار کمک اقتصادی نمودهاست. همچنین از سال ۱۹۹۳ (میلادی)، ۲۰۸ میلیون دلار را برای کمک به مسلمانان فلسطین اختصاص دادهاست.
فرمانروایی
نوع فرمانروایی در این کشور به صورت پادشاهی در دست خاندان آل سعود است. پادشاه باید برای بیشتر تصمیمهایی که میگیرد، تأیید علما و رهبران دینی کشور را داشته باشد. پادشاه مسؤول پاسداری و نگاهبانی از مسجدالحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه (نامور به حرمین شریفین) است.
در عربستان سعودی بزرگان و آموزگاران پایه نخست دین اسلام، همواره نقش مهمی در کشور بازی کردهاند و قدرت سیاسی بیپایانی دارند. بزرگان عربستان سعودی دربرگیرندهی دانشمندان دینی، قضات، وکلا، مدرسان، و پیشنمازان هستند. در عربستان سعودی، شورای علمای اعظم قدرت عزل و نصب پادشاه را دارند. این گروه به صورت هفتگی با شاه دیدار میکنند. در بسیاری از موارد حکومتی، شاه با علما مشورت میکند. بیشتر بزرگان عربستان سعودی به خاندان بزرگ الشیخ وابسته هستند که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار فرقهی وهابیت میباشند. این بزرگان، با خانوادهی شاهی پیوند نزدیکی دارند.
خاندان آلسعود
دودمان آلسعود که قدرت را از سال ۱۹۳۲ (میلادی) میلادی در کشور عربستان در دست دارد، نام کشور را منصوب به نام دودمان خود کردهاست. در عربستان ۷ هزار عضو از دودمان سلطنتی آلسعود، به تمامی کشور و بیش از ۲۵ میلیون ساکن آن حکمرانی میکنند. این گروه علاوه بر در دستداشتن تمامی امور حساس کشور، ثروتهای نجومی حاصل از فروش نفت و گاز و تمامی امور کشور را بدون حضور هر گونه نهاد انتخابی و یا نظارت مردمی در اختیار خود گرفتهاند.
نظامی
شرکت تولید تجهیزات نظامی MIC متعلق به دولت عربستان سلاحهای آلمانی موسوم به G-36 را با حمایت شرکت هکلر و کخ آلمان و تحت لیسانس این شرکت تولید می کند. این در حالی است که همکاری نظامی آلمان با عربستان از سوی برخی سیاستمداران این کشور مورد انتقاد قرار گرفته است. همچنین فروش ۲۰۰ تانک مدل لئوپارد ساخت آلمان به عربستان بحثهای زیادی را در این کشور به راه انداخت.
فرهنگ
قانونهای حقوقی
قانونهای حقوقی عربستان برگرفته از تفسیر احمد حنبل از احکام قرآن است. مردان مجاز به ازدواج با چهار زن هستند، طلاق دادن زنان بسیار ساده انجام میگیرد. مجازات زنا در کشور سعودی، سنگسار است.
بحران هویت
پس از چندین دهه بررسی و به دنبال به وجود آمدن مشکلات مربوط به هویت، وزارت کشور عربستان در آوریل ۲۰۰۵ (میلادی) با حق زنان سعودی برای داشتن کارت شناسایی در صورت درخواست خود آنها موافقت کرد. بسیاری از زنان تصمیم گرفتند از داشتن کارت شناسایی صرف نظر کنند؛ نه به این دلیل که آنها نمیخواستند کارت شناسایی داشته باشند، بلکه این محرومیت به این دلیل بود که پدر، همسر یا برادر آنها به دلیل چاپ عکس زنان بر روی کارت شناسایی، با دادن کارت شناسایی به زنان مخالفت میکردند. این مخالفت با تکیه بر این اصل اسلامی که مردان سرپرست زنان هستند و در نتیجه آنها به داشتن هویت رسمی نیاز ندارند، توجیه میشد. در هر حال، امروزه زنان بسیاری دارای کارت شناسایی هستند. واقعیت این است که بخشهای دولتی بسیاری وجود دارند که کارت شناسایی را نمیپذیرند. این ادارات دولتی برای شناسایی فرد (زنان) کارت شناسایی خانوادگی یا دو شاهد برای تأیید هویت زنان درخواست میکنند. در واقع، یکی از بخشهایی که گفته میشود با کارت شناسایی زنان مخالفت میکند، دستگاه دادرسی است.
رانندگی
رانندگی زنان در عربستان سعودی ممنوع است و با وجود برخی تلاشهای انجام شده برای برداشتن این ممنوعیت، به دلیل مخالفت مقامهای دینی این کشور، این تلاشها به نتیجه نرسیده است. در ۲۴ اوت ۲۰۰۶ (میلادی) طرح یکی از نمایندگان مجلس مشورتی عربستان در مورد دادن حق رانندگی به زنان این کشور رد شد. رییس مجلس این کشور در این مورد گفت: موضوع رانندگی زنان بر اساس فتوای مقامات مذهبی کشور ممنوع است و مجلس حق دخالت در این مورد را ندارد. آل زلفه، نمایندهای که موضوع لزوم دادن حق رانندگی به زنان را مطرح کرده بود، میگوید: چنانچه زنان حق رانندگی داشته باشند، مجبور به بهکارگیری مردان بیگانه به عنوان راننده نیستند و این مسئله افزون بر حل مشکلات اجتماعی، به اقتصاد خانواده نیز کمک میکند. در سال ۱۹۹۰ (میلادی)، چهار زن آلمانیالاصل مقیم سعودی، با نادیده گرفتن این ممنوعیت، اقدام به رانندگی در سطح شهر ریاض کردند که بلافاصله توسط پلیس دستگیر شدند. روزنامههای محلی نوشتهی توهین آمیزی علیه آنان پخش کردند و خواستار اخراج آنها از شهر شدند. بزرگان عربستان نیز بر حرام بودن رانندگی زنان به دلیل ایجاد فساد و آسیب رساندن به عفت، پا فشاری کردند. از سوی دیگر، سازمان رانندگی عربستان آگاهی داد که علت ممنوعیت رانندگی زنان این است که زنان اگر روبند را نگه دارند، به سختی میتوانند رانندگی کنند و این احتمال تصادفات را افزایش خواهد داد.
حق رأی
دولت عربستان اعلام کرده که زنان نمیتوانند در نخستین رأیگیری سراسری این کشور که گزینش شورای شهر است، رأی دهند. علما این تصمیم دولت را تأیید و رأی دادن زنان را موجب فساد و خلاف عفت دانستند. عمر هیاج الزین به عنوان رییس دولت اعلام کرد که زنان فاقد شایستگی لازم برای گزینش دربارهی نامزدهای رأیگیری هستند. هر چند برخی دیگر اعلام این ممنوعیت را مشکل هویت زنان میدانستند و این که بیشتر زنان کارت شناسایی ندارند.
تحصیلات و آموزش
با این که دولت سعودی دختران را از آموزش منع نکردهاست و حتی آموزش رایگان نیز برای ایشان در نظر گرفتهاست، حضور دختران در آموزشگاهها و مدارس بسیار محدود است. بر اساس آمار رسمی دولت سعودی، ۵۵ درصد دانش آموزان دبستان، ۷۹ درصد دانش آموزان راهنمایی و ۸۱ درصد دانش آموزان دبیرستان پسر هستند. دیدگاههای سنتی در عربستان باعث شدهاست که بسیاری از دختران در سنین پایین مدرسه را ترک میگویند. در عربستان، مدارس و دانشگاههای متفاوت برای دختران و پسران وجود دارد و هیچ مدرسهی مختلطی در آن جا یافت نمیشود. با این حال بسیاری بر این باورند که مدرسهها و دانشگاههای مربوط به زنان از کیفیت آموزشی پایینتری برخوردارند. تحصیل زنان در همهی رشتههای فنی و مهندسی، و نیز رشتهی حقوق ممنوع میباشد.
فعالیت اقتصادی
در قوانین سعودی، اشتغال زنان به هر کاری جز آموزش و پرستاری ممنوع گشتهاست. آموزش برای زنان بسته به کلاسهای دختران میشود و آنها حق آموزش برای پسران را ندارند. با این حال باز هم شرکت زنان در کارها بسیار بسته است و برای این کارها نیز اجازهی رسمی شوهر یا ولی شرط محسوب میشود. علما گماردن زن به هر کاری که باعث همکاری و ارتباط با مردان نامحرم میشود، را حرام اعلام کردهاند.
حضور در اجتماع
ورود زنان بدون همراهمی محرم به بسیاری از مکانهای عمومی سعودی از جمله بانکها، رستورانها و فروشگاهها ممنوع است. رستورانهای سعودی معمولاً دو بخش جدا برای مجردها و خانوادهها دارند. بخش خانوادگی رستورانها به غرفههای کوچک تقسیم شدهاست که زنان میتوانند در آن نقاب را برداشته و غذا بخورند بدون این که مرد نامحرمی وارد شود. شرکت زنان در مجامع عمومی حتی در مسجد بسیار کم است. از زنان سعودی انتظار میرود هنگام بیرون آمدن از خانه، حتماً با مرد محرم همراه باشند.
حق سفر
علمای حنبلی سفر زنان را بدون همراهی مردی از محارمش ممنوع میدانند. در عربستان سعودی این قانون به دقت اجرا میشود و به زنانی که محرمی به همراه ندارند، اجازهی بیرون شدن داده نمیشود. این قانون هم در سفرهای درون کشور و هم در سفرهای برون کشوری انجام میشود.
حجاب
برداشت علمای سعودی از حجاب اسلامی، پوشاندن تمام بدن از جمله چهره و دستهاست. پلیس دینی عربستان همواره بر این نوع پوشش زنان پافشاری داشته و زنانی را که چهرهی خود را در دیدگان مردم میگشودند، به زندان و تازیانه محکوم میکردهاست. قانون حجاب از علل محدود کنندهی زنان سعودی است.
پوشاندن دستها و چهره برای تمام دخترانی که به بلوغ رسیدهاند، اجباری است. آموزشگاههای سعودی همهی دخترانی را که بیش از ده سال سن دارند، مجبور به پوشیدن روبنده میکنند. از زنان و دختران انتظار میرود هنگام بیرون آمدن از خانه، چهره و دستهای خود را به طور کامل بپوشانند. پلیس مذهبی عربستان که مطوعین نام دارد، بر رعایت حجاب نظارت دقیق دارد. نیروهای مطوعین در مرکزهای خرید، رستورانها، فروشگاهها، معابر و گذرگاهها گشت میزنند و زنانی را که حجاب موافق مقررات شرعی ندارند، دستگیر مینمایند. در سال ۲۰۰۳ (میلادی)، پافشاری پلیس دینی عربستان دربارهی رعایت روبند، به مرگ پانزده دختر نوجوان در آتش سوزی یک مدرسهی راهنمایی دخترانه در مکّه انجامید. نیروهای وابسته به دولت ریاض، در این سانحه، مانع از آن شدند که دخترانی که صورت خود را نپوشانده بودند، از کام آتش بگریزند. روزنامهنگارهای عربستان در بیرون کشور از این کار نیروهای مطوعین ابراز نفرت و انزجار کردند. مرگ این دختران جنجال بزرگی در عربستان سعودی به راه انداخت و مقامهای سعودی را بر آن داشت تا کنترل کامل آموزشگاههای دخترانه را دوباره بازپس بگیرند. از یک سو این رویداد باعث انتقاد اصلاحطلبان به سیاستهای دینی کشور عربستان شد، عبدالکریم قلعاد گفت که اجبار زن برای پوشاندن چهرهاش در دین نیست. با این حال این انتقادات، تأثیر ویژهای نداشتهاست و حاکمیت دینی عربستان مخالفت خود را با هر گونه آزادی بیشتر زنان اعلام نمودهاست. پلیس دینی تا به حال برخی از زنان سعودی درسخواندهی بیرون کشور را برای جرایمی چون نداشتن پوشش کامل به تازیانه محکوم کردهاست. در پایان سال ۲۰۰۴ (میلادی)، زنان که تاکنون شناسنامه مستقل نداشتند، و تنها نامشان در شناسنامهی پدر آورده میشد، دارای شناسنامهی مستقل گردیدند، اما عبدالعزیز الشیخ با پافشاری بر حرام بودن گشودن چهرهی زنان، مخالفت خود را با عکسدار کردن شناسنامهها اعلام کرد.
فرهنگ روبند
پوشش زنان سعودی در مجامع عمومی، چادر سیاه گشادی است که از سر تا پا را در بر میگیرد و عبایه گفته میشود. پوششی که چهرهی زنان سعودی را فرامی گیرد، نقاب (روبنده) نام دارد. نقابها در عربستان به سه شکل هستند. نقاب کامل که معمولاً به وسیلهی یک یا چند پردهی نیمهشفاف یا مشبّک، چشمهای زن را هم میپوشاند، نقاب درزدار یا نقاب مُشِقّ که یک یا دو شکاف برای چشمها در آن در نظر گرفته شدهاست، گونهی سوم نیم نقاب است که علاوه بر چشمها، پیشانی و ابروی زن را نیز نمایان میکند. (علما این نوع روبند را حرام دانستهاند)
علمای عربستان سعودی از جمله شیخ ابن عثیمین، شیخ ابن باز، شیخ صالح المنجّد و عبدالعزیز الشیخ که از آیین حنبلی و دعوت محمد بن عبدالوهاب، مشهور به سلفیه، پیروی میکنند، اجماعاً باور به واجب بودن پوشانیدن چهره (به جز چشمها) هستند.
ورزش زنان
محافظهکاران مذهبی در عربستان معتقدند که قوانین اسلام ورزش زنان در ملاءعام را حرام کردهاست. سازمان دیدهبان حقوق بشر در گزارشی به تاریخ فوریه ۲۰۱۲ میلادی، مدعی شد که مقامات سعودی رفتاری تبعیضآمیزی نسبت به ورزش زنان در آن کشور دارند. گفتنی است که تا به حال عربستان سعودی هیچ زنی را برای شرکت در رقابتهای المپیک اعزام نکردهاست.
آیین
اسلام تنها دین رسمی در عربستان سعودی است. ساخت عبادتگاهی به غیر از مسجد در عربستان سعودی ممنوع است. آیین رسمی کشور عربستان وهابیت میباشد که خود مشتق شده از آیین حنبلی از آیینهای اهل سنت می باشد . آیینهای دیگر اهل تسنن و مذهب شیعه نیز در عربستان رواج دارند. احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی، فرهنگ و سیاست را تحت تأثیر قرار میدهد.
اقلیتهای دینی
حدود شصت درصد جمعیت ۲۲ میلیونی عربستان را عربهای بومی با آیین حنبلی (از آیینهای اهل سنت) که دین رسمی کشور است، تشکیل میدهند. شمار بسیار اندکی از بومیان این کشور دارای دینهای یهودی و مسیحی هستند. از عربستان، حدود ده درصد از جمعیت ۲۲ میلیون نفری این کشور به شیعیان اختصاص دارد و بیش از چهار میلیون نفر شیعه (دوازده امامی، زیدی و اسماعیلی) هستند که این مردم بیشتر از جمعیت شیعی کشورهای کویت، قطر، یمن، عمان و امارت متحدهی عربی است. با وجود در اقلیت بودن شیعیان در عربستان، سکونت آنان در ناحیه استراتژیک و میادین نفتی قوار، قطیف و احساء جایگاه برتری به آنان دادهاست.
دیگر دانستنیها
فروش سگ و گربه در این کشور ممنوع است. ورود غیرمسلمان بنا به حرمت مکانهای اسلامی، به بخشهای حجاز (شهرهای مکه و مدینه) ممنوع است. سازندهی بهترین هتل مکه (هتل هیلتون) که غیرمسلمان است، مجبور شد از راه دوربین و بر روی یکی از تپههای دور شهر پروژه ساخت هتل را دیدهبانی و پیگیری کند. سالن سینما در عربستان وجود ندارد. عکسبرداری در بیشتر جاهای عمومی ممنوع است. جادوگران گردن زده میشوند. بعضی از دانشمندان دینی عربستان خواهان قانونی شدن بردهداری هستند. در جاهای عمومی و غذاخوریها جداسازی جنسیتی به شدت اجرا میشود. بر اثر فشار بیش از حد بر روی زنان، آمار خودکشی زنان بالاست. در عربستان، مجازات اسلامی اجرا میشود که در بر گیرندهی حدود و قانونهای تعزیراتی است برای نمونه، چهار انگشت فرد دزد بریده میشود. همچنین در بعضی موردها و برای قصاص اندام دیگر بدن نیز بریده میشود. در این کشور افراد بزهکار در ملأ عام گردن زده میشوند. تاکنون میلیونها کتاب دینی اقلیتهای دینی توقیف و آتش زده شدهاست. حکومت سعودی معاهده حقوق بشر سازمان ملل را خلاف اسلام میداند و تاکنون حاضر به امضای آن نشده است. از این رو، خود را ملزم به رعایت مفاد آن نمیداند و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز مبنایی برای برخورد با موارد نقض حقوق بشر در این کشور ندارد. مردان مجاز هستند ۴ همسر قانونی داشته باشند، و داشتن بیشتر از ۴ همسر بر خلاف قانون اسلامی به حساب می آید./م