به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، شاید تحلیل جایگاه امروز یک بازیگر را باید با بازگشتی به عقب و یافتن نقاطی که مسیر امروز او از آن نقطه آغاز شد ،پی گرفت. برای کشف نقطههای آغاز جایگاه بازیگری اکبر عبدی باید به کدام نقطه برگشت؟ شاید یکی از این نقطهها مجموعههای تلویزیونی «محله برو بیا» و «محله بهداشت»، از برنامههای کودک خاطرهانگیز دهه ۶۰ تلویزیون باشد که بسیاری از هنرمندان صاحب نام این روزهای سینما، تئاتر و تلویزیون در آن به ایفای نقش پرداختهاند. برنامهای که عبدی در آن با کسانی مثل آتیلا پسیانی، حمید جبلی، رضا ژیان و خیلیهای دیگر هم بازی بود.
کارگردان این کارها داریوش مودبیان بود که بعدها همکاریهای او با عبدی ادامه افت. عبدی در مجموعه باجناقهای این کارگردان و هر دو فیلمیکه او ساخت نقش اصلی را بهعهده گرفت. بازیهای متفاوت عبدی خصوصا در کمدی از همان جاها آغاز شد - به بهانه اکران فیلم «خوابم میآد» و نقش متفاوتی که این بازیگر به کارنامه بازیگری خود اضافه کرده به سراغ کارگردان پیشکسوت ،داریوش مودبیان رفتیم تا از خاطره آن روزها بگوید و اکبر عبدی. هر چند صحبتهای ما به دنیای سینما و کمدی هم کشیده شد.
همکاری شما با آقای عبدی در مجموعه محله بروبیا که در دهه 60 کارگردانی کردید چطور پیش آمد؟ من پیش از آن اکبر عبدی را در تئاتر دیده و بسیار پسندیده بودم. استعداد او کاملا دیده میشد. وقتی قرار شد محله بروبیا ساخته شود آقای نیکخواه و زندهياد رسام این کار را به من و آقای بیرنگ پیشنهاد دادند.
طرحی را آماده و شروع به نوشتن کردیم. در جایی قرار شد کارها را تقسیم کنیم و کارگردانی به من سپرده شد و نوشتن به بیژن بیرنگ. هر چند تمرکزمان اینگونه تقسیم شد اما با هم کار را پیش میبردیم. قرار شد بازیگرانی که در آن سالها در تئاتر دیده بودیم را دعوت کنیم.
اینطور بود که محله برو بیا را در سال 61 شروع کردیم که اکبر عبدی بود و زندهياد ژیان و آتیلا پسیانی و محمود جعفری و خانم معتمدآریا و... بعد هم سال 62 محله بهداشت را در شکلی گستردهتر تولید کردیم با آیتمهای بیشتر و طراحی صحنه بهتر و... شخصیتها گسترش پیدا کرد و داستان و...
چطور بعد از این دو کار همکاری شما با آقای عبدی ادامه پیدا کرد؟
کار محله بهداشت که متوقف شد به سوی ساختن مجموعه ای رفتم که بتوانم بخشی از گروه مثل آقای عبدی و فردوس کاویانی و جبلی و... را حفظ کنم و این شد که مجموعه طنزآوران جهان نمایش یا شکل دیگر خندیدن را ساختیم تا کمدی فاخر را معرفی کنیم و در این راه آقای عبدی و دوستان دیگر به من کمک کردند.
بعد از 8 قسمت کار متوقف شد چون متنها فرنگی بود و ... من یک تک نمایش ایرانی کار کردم به اسم باجناقها که تلقی من از تئاتر تلویزیونی بود و آنجا هم عبدی حضور داشت. آن کار تلاش من بود برای اینکه دادههای هنری را به تلویزیون بیاورم و همه از جمله عبدی سنگ تمام گذاشتند. سالهاي 72 و 73 هم فرصت شد دو کار سینمایی بسازم که اتفاقا در هر دو نقش اصلی هم برای اکبر عبدی اصلا نوشته شده بود.
چطور؟
من در نگارش فیلمنامهها شرکت داشتم و در دو فیلم سفر بخیر و رویای نیمه شب تابستان اگر اکبر عبدی در آنها بازی نمیکرد تقریبا ساخته شدنشان غیرممکن بود. همان طور که سال 67 روز با شکوه را با آقای ثقفی نوشتیم و وقتی قرار شد آقای عیاری کارگردانی کند و اکبر عبدی هم نتوانست در کار باشد آقای عبدی آن را بازنویسی کرد و فیلم تبدیل به نگاهی دیگر با بازیگر دیگری شد که آن هم خیلی خوب بود.
در این سالها که اکبر عبدی از نقش بچه تا پیرزن را بازی کرده، کارهای او را دنبال میکردید؟ بهنظرتان مهمترین دلیل این همه استعداد در عبدی چیست؟
من حق دارم هر کاری را تایید نکنم و کسی هم مرا نمیتواند مجبور کند کار هر کارگردانی را ببینم. من رابطه ام با سینما 12 سال است خواسته يا ناخواسته قطع شده و در این مدت طرف سینما هم نرفته ام. من عبدی را از تئاتر میشناختم و بعد از آنکه او به سینما رفت هم کار او را در تئاتر و در کار آقای ژیان به اسم دوستان با وفا دیدم. با حمید جبلی نقشهای اصلی را داشتند.
آن کار را هم پسندیدم. من امشب هم یک کار تئاتر دیدم و جوانهای با استعدادی را هم روی صحنه دیدم اما بگذارید بگویم برای کشف و بروز استعداد شرایط لازم است. خیلیها قابلیتهای زیادی دارند اما کارگردانی باید آنها را به عمل در آورد.
بله عبدی بسیار بااستعداد است. او از قابلیتهایش خیلی خوب استفاده میکند. من امروز در بقالی هم که میروم شیر بخرم او را میبینم. همهاش جلوی چشمم است. اما یکی از مشکلات من با سینمای امروز این است که جایش در بقالی نیست. سینما نباید مصرفی باشد. قابلیتها سر جای خود. اکبر عبدی بیش از همه آن را دارد. شاید او شانس داشته سر جای خودش بماند.
بهنظرتان شروع کار یک بازیگر در یک مسیر درست چقدر تضمینکننده آینده حرفهای اوست؟مثلا همین شروعی مثل محله برو بیا در تصویر.
خیلی زیاد. ما زمانی که محله برو بیا را میساختیم وقت زیادی داشتیم تا صرف آن کنيم. خواستگاه همه ما تئاتر بود و پرورش تئاتری داشتیم. از حمید جبلی تا فردوس کاویانی و بعدها حتی حسین پناهی هم به ما اضافه شد. ما وقت بسیار برای گفتوگو با هم میگذاشتیم. همه به هم توصیه میکردند.
وی به تهران امروز می گوید: این را هم بگویم بعضی اشخاص خود خالق هستند. اکبر عبدی یک کمیک به تمام معناست، یعنی پیش از آنکه يک چارچوب نوشتاری وجود داشته باشد او میتواند خلق کند و سرآغاز خنده را برود. نسل او مثل جبلی و پسیانی و ... یک جستوجوگر بودند، یعنی علاوه بر استعداد آنها همیشه سعی در جستوجو داشتند. من و عبدی قرابتهای فکری زیادی داشتیم.
او در همکاریهایمان با اشاره ای درمييابد چه میخواهم. من به او میگفتم تو مسیر خودت را برو فقط هر جا که گفتم نه بايست و مسیر را تغییر بده و او عموما همینگونه بود.
شما عموما در مسیر کمدی به عنوان کارگردان تجربه داشتید اما خودتان شخصی پژوهشگر و جدی هستید. به نظرتان مرز کمدی فاخر و مبتذل کجاست؟
من آدم خیلی خندهرویی نیستم . همسرم گاهی میپرسد تو که زیاد اهل خنده نیستی چرا به بعضیها خیلی میخندی. چون من میبینم سرمنشا خنده از کجا میآید و به کجا میرود. عبدی میتواند خنده بیافریند حالا اینکه این خنده به کدام جهت باشد و چرخه خنده و اندیشه آیا درست انجام میشود دست بازیگر نیست.
اما من اعتقاد دارم گاه اندیشه باعث خنده و گاه خنده باعث اندیشه میشود و این کمدی درست است. عرصه کمدی بسیار خطرناک است. چون لبههای تیزی دارد میان ابتذال و فاخر بودن. بهقول سعدی: سخن را چونان باید گفت که عوام را خوش آید و خواص را مورد قبول افتد.
برای مشاهده مجله شبانه
اینجا کلیک کنید