به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از راشا تودي؛ فعاليت هاي مخفيانه و غيرقانوني جنگنده هاي بدون سرنشين آمريكا در دوران بوش، داراي محدوديت هايي بوده و هرگز بعنوان يكي از راهكارهاي اساسي در سياست هاي جنگي كاخ سفيد محسوب نمي شده است.
اوباما رسما استفاده گسترش از جنگنده هاي بدون سرنشين را عليه كشورهاي مخالف واشنگتن دكترين خود در امور نظامي و سياسي خوانده و آنرا يكي از روشهاي اصلي امنيتي و دفاعي ايالات متحده، معرفي كرده است.
اين جنگنده ها در بمباران هاي منطقه اي خود، تعداد فراواني از غيرنظاميان و مناطق مسكوني را نيز مورد حمله قرار مي دهند.
روزنامه نيويورك تايمز در گزارش اخير خود در اين باره آورده است؛ اوباما براي تامين اهداف امنيتي و اطلاعاتي خود، دست به هر كاري مي زند حتي اگر اقدامات وي موجب نفرت جهان از ايالات متحده شود.
ارتش و رسانه ها كاملا در خدمت رئيس جمهوري بوده و در راستاي دستورات وي عمل مي كنند.
دكترين جنگي اوباما تنها به تجاوزات نظامي وي محدود نشده؛ بلكه ابعاد گسترده و مختلفي زيرمجموعه هاي اين سياست بشمار مي آيند.
كنترل بر فضاي سايبري و توطئه ومداخله در امور كشورها در دنياي مجازي، تحريم وترور، اعزام جاسوس براي درازمدت و كمك به حكومت ها و كشورهاي مخالف با دشمنان آنها، بخصوص ايران، روسيه، لبنان و سوريه بخشي از ساير جنبه هاي پروژه جنگي اوباما محسوب مي شود. اين دكترين توسط آمريكا به هم پيمانان اروپايي آن نيز القاء و اجرا مي گردد.
در اين مسير، رسانه ها نقش كليدي و موثر را براي پيشبرد اهداف مقامات واشنگتن ايفا مي كنند. اشتباه خواندن قتل هزاران انسان بيگناه بر اثر بمباران هاي جنگنده هاي بدون سرنشين، توسط اين رسانه ها در راستاي سياست هاي فرمايشي اربابان دولتي آنهاست.
بديهي است كه هر جنگ يا تجاوزي، نيازمند علتي قانع كننده براي اذهان عمومي جهان است. كاخ سفيد سالهاست گسترش صلح و دمكراسي در سراسر دنيا را دستمايه استعمارگري خود در داخل و خارج از آمريكا قرار داده اند.
صلح آمريكايي جز با تجاوز به كشورها، كشتار شهروندان و غيرنظاميان و بمباران هاي گسترده مناطق مسكوني تحقق نمي يابد و براي تامين امنيت اسرائيل، آمريكا و ساير كشورهاي غربي، هر جنايت و كشتاري مجاز مي گردد.
اورويليان نيوزپيك، كارشناس آمريكايي در توصيف خود از جنگ هاي به رهبري آمريكا از سال 1945 تاكنون، اظهار داشته است: ليستي كه آمريكا، انگليس و اسرائيل براي اهداف جنگي خود تهيه كرده اند، بسيار طولاني است.
كره، ويتنام، پاناما، جمهوري دومينيكن، فلسطين، مصر، عراق، ايران، افغانستان، ليبي، آفريقا، آمريكاي جنوبي، كلمبيا، كوبا، صربستان و لائوس، تنها تعداد اندكي از ليست مزبورهستند.
بسياري از اين كشورها تجربه تجاوزات مستقيم و غير مستقيم ايالات متحده و هم پيمانانش را داشته و هزاران و ميليونها تن از شهروندان خود را در اين مسير، از دست داده اند.
با گذشت بيش از 10 سال از حادثه 11 سپتامبر و آغاز سياست هاي ضد اسلامي و ضد خاورميانه در كاخ سفيد، هنوز نه تنها هيچيك از اهداف آنان تامين نشده؛ بلكه اوضاع عمومي غرب در جهان، روز به روز وخيم تر مي شود.
بسياري از مردم آمريكا اقتصاد بيمار كشور خود را تابع مستقيمي از جنگ هاي بي پايان دولت و سياست هاي هزينه بر و خصمانه عليه ساير كشورها مي دانند.
تمامي هزينه ها و بودجه هاي مورد نياز براي اقدامات واشنگتن در خارج از كشور از منبع مالياتي مردم آمريكا تامين مي گردد، اين در حالي است كه چنانچه تعدادي از برنامه هاي توطئه گرايانه عليه سايركشورها حذف گردد، كمك مالي قابل توجهي به بودجه كشور خواهد شد.
در انتهاي اين گزارش آمده است؛ دكترين جنگي اوباما شعار تغيير وي را با تشديد بحران مالي، امنيتي و سياسي ايالات متحده محقق نمود. در سياست جنگي غرب، جنايت، كشتار، تجاوز، دروغگويي، اتهام، تحريم و تهديد اگر در راستاي تامين منافع و امنيت آنان باشد، جاده دمكراسي بشمار رفته و مي تواند در هر منطقه اي از دنيا بكار برده شود.