به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران، در سال 1357 این کانون مجددا تشکیل می شود اما این بار تحقق اهداف آن با مشکل مواجه می شود، زیرا با گذشت زمان و ایجاد وقفه باعث از دست دادن مسؤولان مجرب و تعلیم دیده می گردد و از طرفی دیگر سازماندهی درست و اصولی نیز وجود نداشت.
با توجه به اینکه 70درصد نوجوانان در کانون، شهرستانی هستند و از طرفی چنین کانونهایی فقط در شهرهای محدود و انگشت شماری تشکیل شده است لازم است که مسؤولین توجهات بیشتری را نه فقط برای اصلاح مجرم بلکه برای اصلاح جامعه مبذول دارند. کانون اصلاح مرکزی است جهت نگهداری، اصلاح و تربیت و تهذیب اطفال بزهکار غیر بالغ و بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از 18 سال تمام سن داشته باشند .
مرکز مراقبتهای بعد از خروج از سال 1372 در کانون ایجاد شده بود. در این مرکز بچه هایی که آزاد می شدند و فاقد سرپناه و خانواده ای بودند برای جلوگیری از ارتکاب مجدد جرم مورد مراقبت ویژه قرار می گرفتند، مثلاً ایجاد شغل و جلوگیری از فرار آنها. پس از مدتی به دلایلی این مرکز بسته شد زیرا چنین استدلال می کردند که وقتی طبق قانون دوران محکومیت مجرمین به پایان رسید دیگر دلایلی برای نگهداری آنها وجود ندارد؛ هر چند ضرورت ایجاد چنین مراکزی به سادگی قابل درک است به خصوص در مورد اطفال محکوم به ولگردی و تکدی، زیرا این نوع متهمین پس از گذراندن مدت محکومیت خود ـ که مدت آن چندان هم طولانی نمی باشد دوباره به همان محیط برگشته و مجددا مرتکب جرم می شوند با این تفاوت که در اثر همنشینی با دیگر بزهکاران جرایم دیگر را هم آموخته و شاید بتوان گفت که این بار حرفه ای تر عمل می کنند؛ علاوه بر اینکه ابهت و ترس از مجازات و زندان برای آنها هم از بین رفته است. ضرورت ایجاد چنین مرکزی ایجاب می کند که مسؤولین مربوطه ذی ربط توجهات بیشتری را مبذول دارند.
مسئله ديگري كه درباره فرزندان كانون اصلاح و تربيت مطرح ميشود، بحث اين است كه آيا اين زندانيان ميتوانند به زندگي عادي برگردند يا اينكه بعد از برگشت به بستر جامعه باز هم درگير مسائل بزهكاري ميشوند؟
بازگشت زندانيان 7 تا 12 درصد است. اگرچه رئيس كانون اصلاح و تربيت تهران از عدم بازگشت 88 درصدي نوجوانان بزهكار خبر ميدهد اما هنوز آماري وجود ندارد كه نشان دهد اين تعداد واقعا اصلاح شدهاند يا به دليل افزايش سن تنها به اين كانون باز نميگردند.
اما با توجه به افزایش روز افزون مشکلات نوجوانان و جوانان و شرایطی که بستر جرم خیزی را فراهم می کند، جمع شدن افرادی که بزه کار شده اند در کنار هم با توجه به مشکلاتی که جامعه برای آنها بوجود آورده و در نهایت آنها را از خود طرد کرده است زمینه را برای اینکه این نوجوانان و جوانان با استفاده از تجربیات هم سالان خود در سایر بزه کاری ها، به راه های جدیدی در بزهکاری می رسند و کانون تنها ظاهرا کانون اصلاح است و در باطن نوعی آموزشگاه رایگان است که گروه هدف بعد از خروج از آنها بخاطر نداشتن آینده ای امیدوار کننده و روشن خود را باز هم به دست سرنوشتی می سپارند که برای فردای آنها نقشه ای ندارد. کانون ها تنها به کلاس های درس بزه تبدیل شده اند و بهتر بود اگر به جای گذاشتن کلاسهای اجباری و موعضه هایی که نوجوانان و جوانان از آن فراری هستند نقش پر رنگ تری را در نوع زندگی آنها ایفا کند.
این درحالی است که در اروپا و حتی آمریکا برای جلوگیری از بازگشت نوجوانان بزهکار به اعمال مجرمانه، محل هایی با کارایی و ویژگیهایی خاص این افراد راه اندازی کرده اند که بستری مناسب برای زندگی عادی در کنار سایر مردم را برای آنها فراهم می کنند که این در کنار تعلق گرفتن حقوق اجتماعی است.
پیماننامهها و معاهدههای بینالمللی همچون پیماننامه حقوق کودک، پیماننامه ریاض، حداقل مقررات رفتار با کودک معارض با قانون، مقررات پـکـن درخصوص کـلیت اسـتانداردهای دادرسی ویژه نوجوانان، رهنمودهای ریاض برای پیشگیری از بزهکاری نوجوانان، مقررات سازمان ملل درخصوص حمایت از کودکان و نوجوانان محروم از آزادی به عنوان استانداردهای بینالمللی مطرح میباشند. یکسری ضوابط داخلی هم در کانون وجود دارد و آییننامه سابق کانون اصلاح و تربیت نیز هنوز دارای اعتبار است. سال گذشته سازمان ملل شاخصی را تحت عنوان شاخصهای ارزیابی دادرسی کودکان و نوجوانان تدوین کرد که در آن 15 شاخص تعریف شده است.کشورها براساس این شاخص ارزیابی میشوند. جایی هم که مشکلاتی به وجود میآید، در تعریف کودک است. قانون ایران سن 15 سال را برای پسر و 9 سال را برای دختر سن مسئولیت کیفری میداند؛ در حالی که قوانین بـیـنالمللی سن 18 سال را سن کودک تعریف کردهاند. مشکلات دیگری هم در این راستا وجود دارد و چنانچه لوایحی که به مجلس ارسال شده به تصویب برسند، در حل این مشکلات بسیار کارساز خواهند بود. ریشه برخی تعارضات موجود بین قوانین داخلی و قوانین بین المللی در حوزه ســیـــاســـتگـــذاری اســـت. شـــایـــان ذکــر اســت روانشناسان کودک را 18 سال تعریف میکنند. ملاک در اینجا رشد اجتماعی است که با بلوغ فیزیولوژی و شرعی تفاوت دارد./ز
گزارش از محمد سياح