دنیایی که صاحبنظران معتقدند در بهره بردن از آن باید احتیاط لازم را داشت چه برای کودکان چه نوجوانان و چه پدر و مادرها. فضای مجازی همچون جادوگر آدمها را سحر میکند و به جایی که دوست دارد میبرد؛ دنیای صفر و یکی که در کنار مزایایی که از آن گفته میشود، دامی است برای همگان.
در تعریف از این دنیا اصطلاح صفر و یک به کار برده میشود، اگرچه در ظاهر هم تنوع دارد و هم جذابیت تا آدمهای جادو شده را به دنبال خود بکشد و به هر جایی که میخواهد ببرد. دنیای مجازی از نبود فرهنگسازی و آموزش به نفع خود بهره برده و تا جایی پیش رفته که روابط زناشویی را هدف قرار داده است. در واقع فضای مجازی و دسترسی همگان به آن سبب شده روابط اجتماعی تازهای از نوع مجازیاش شکل بگیرد.
رابطه پنهانی راهکار اشتباه مقابله با چالشها
زندگی زناشویی پر از موقعیتهای مختلف و چالشبرانگیز است، بهطوری که گاهی همسران به انتخابهای غیرمتعارف رویمیآورند. یکی ازپژوهشگران اجتماعی به جامجم میگوید: «یکی ازاین تصمیمگیریها درمقابله با چالشها در موقعیتهای مختلف، درگیر شدن در یک رابطه پنهانی است.»
به گفته مصطفی آبروشن، این روابط ناپایدار شامل اقدام به روابط عاطفی با فرد دیگری به دور از اطلاع همسر است. این رفتار با این هدف مشخص صورت میپذیرد که در کارکردی پنهان به حفظ و استمرار ازدواج دائمی کمک میکند.
به زعم آبروشن، این نوع ارتباطات مکمل که از پدیدههای نوظهور در دنیای مدرن است، معمولا در شکلهای مختلفی بروز پیدا میکند: «از منظر کسانی که درگیر ارتباطات خارج از مدار زناشویی هستند، انتخاب شریک جنسی و عاطفی عاملی است که ضعف عملکردی ازدواج یا کافی نبودن همسر نادیده گرفته میشود. به عبارتی، از دید آنها خیانت به همسر کمک میکند زندگی زناشویی با وجود کاستیهای عاطفی و جنسی همچنان استمرار پیدا کرده و متقاعدکننده بهنظر برسد.»
به اعتقاد این آسیبشناس اجتماعی، این دسته از افراد به دلایلی همچون کاهش تنش در خانواده و پایان دادن به خستگیهای عاطفی، به ارتباطات پنهانی پناه میبرند تا شاید فرصتی برای کم کردن استرسها و تجربه احساسات مثبت در زندگی را به وجود بیاورند.
نسبینگری و فروپاشی نظام خانوادگی
خیانت به همسر یک موضوع جدی و پیچیده است که نه فقط تحتتأثیر عوامل فردی بلکه متاثر از جوامعی است که روح پستمدرن در آن دمیده شدهاست و البته فضای مجازی هم به این مسأله دامن میزند؛ فضایی که تصاویر و روایتهایی از زندگی رویایی را تبلیغ میکند که بیشک سنخیتی با زندگی واقعی و مشکلاتش ندارد.
مصطفی آبروشن، پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه این تفکر از آن حکایت دارد که اخلاق و ارزشهای انسانی اموری کاملا نسبی بوده و به مرور زمان و در محیطهای مختلف تغییر میکنند، میگوید: «این طرز تلقی به انتقال از ارزشهای سنتی بهسوی ارزشهای نسبی کمک کرده و به عنوان موج موافق، انسانها را به سمت نادیده گرفتن قوانین اخلاقی و تشویق به ارتباطات جنسی متنوع ترغیب میکند.» این جامعهشناس ادامه میدهد: «در واقع تسری این اندیشه، تأثیر منفی بر تعهد به روابط زناشویی و وفاداری به همسر میگذارد، طوری که اگر فردی در رابطه رسمی توجه کمتری از همسر خود دریافت کند، بهراحتی به دنبال جلب توجه از طریق روابط پنهانی میرود؛ زیرا نسبینگری آنها را متقاعد میکند ازدواج ناموفق و وفاداری به همسر نمیتواند در کنار هم قرار گرفته و بهعنوان یک ارزش تلقی شود.»
به اعتقاد این آسیبشناس اجتماعی، شاید استفاده از روابط پنهانی به عنوان یک راهحل کوتاهمدت، تضعیف بنیان خانواده را به تعویق بیندازد، اما در بلندمدت به تشدید مشکلات و فروپاشی نظام خانوادگی منجر میشود.
فروپاشی اعتماد و روابط زناشویی
بهنظر میرسد درخواست طلاق و خروج از ارتباطی که نظر زوجین را تامین نمیکند، بهتر از ادامه زندگی به شکل خیانتآمیز است. البته برخی از زن وشوهرها به شکل ضمنی، زندگی در سایه خیانت را به طلاق ترجیح میدهند؛ زیرا از منظر آنان ارتباطات خارج از مدار زناشویی یک راهحل موثر برای حفظ کانون خانواده است.
به گفته آبروشن، همانگونه که بیان شد خیانت با هر زمینهای که شکل گیرد، ساختار ازدواج را در کوتاهمدت حفظ میکند، اما در نهایت به فروپاشی اعتماد و روابط زناشویی منجر میشود؛ زیرا یک رفتار ناسالم و غیراخلاقی است. حفظ کانون خانواده توجه به نیازها و احساسات همسر و رسیدگی به مشکلات بهصورت کاملا صادقانه است. این جامعهشناس ادامه میدهد: «ارتباطات زناشویی ممکن است دشواریها و چالشهای مخصوص به خود را داشته باشد، اما به جای رفتارهای پنهانی، بهتر است با همکاری و تلاش مشترک، به حل مشکلات و تقویت ارتباطات خانوادگی پرداخته شود؛ زیرا نقص ارتباطی در ازدواج، احتمال خیانت به همسر را افزایش میدهد.»
منبع: جام جم