سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بلا به جان بلوط‌های زاگرس افتاد؛ این بار نه آتش بلکه آفت

تابستان هر سال آتش به جان بلوط‌ها و جنگل زاگرس می‌افتاد، اما امسال آفتی به جان برگ درختان افتاده، که باید دید آیا اصلا زیان بار است؟

آفت بلوط خوار که به جان درختان در کوه‌های کهگیلویه و بویر احمد افتاده حالا به دیگر نقاط کشور از جمله خوزستان و فارس نیز سرایت کرده و هزاران هکتار از جنگل‌های زاگرس را درگیر خود کرده.

گیاه بلوط به صورت خودکار و طی هزاران سال به لطف برخی جانداران در سراسر کوه‌های زاگرس روییده تا علاوه بر گستراندن سایه خود روی کاشانه مردم محلی و حیوانات، منبع درآمدی نیز برای آنان باشد.

طی چند سال گذشته آتش‌های پی در پی حیات درختان و جانداران بخش‌هایی از زاگرس را در خطر نابودی قرار داد؛ هزاران هکتار و هزاران درخت تنومند بلوط که فقط جوانه زدن آن ۴۰ سال زمان می‌برد در آتش سهل انگاری و نبود امکانات کافی سوختند تا طبیعتی که چندین هزار سال از خود نگهداری می‌کرد نشان دهد انسان چگونه می‌تواند آن را به نابودی بکشاند.

همان زمان عمده آتش سوزی‌های رخ داده به برخی افراد نسبت داده شد که به عمد اقدام به سوزاندن بخش‌هایی از این جنگل‌ها کردند؛ بر اساس ماده ۴۷ قانون خاص حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع مصوب سال ۱۳۴۶ «هر کس در جنگل عمداً آتش‌سوزی ایجاد کند، به حبس از ۳ تا ۱۰ سال محکوم خواهد شد و در صورتی که مرتکب، مأمور جنگلبانی باشد به حداکثر مجازات مذکور محکوم می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون آنچه از سوی مسئولان گفته شده این بوده که «علل حادثه در دست بررسی است» یا «عاملان آتش سوزی دستگیر شده اند»، اما اگر از همین مسئولان بپرسید دلیل این آتش سوزی چیست، احتمالا هیچ کدام جواب درست را نمی‌دانند.

یا در خصوص عمل به قانون و مجازات عاملان تاکنون اقدام عملی از سوی قوه قضاییه صورت نپذیرفته و حتی یک نفر هم در این خصوص مجازات نشده یا دستکم خبر تنبیه آن رسانه‌ای نشد.

بی توجهی مقامات؛ زخم عمیق بر جان زاگرس

معلوم نیست چرا هر سال یک بلا به جان درختان زاگرس می‌افتد و عجیب‌تر آنکه هیچوقت دلایل آن نیز مشخص نمی‌شود، اما معلوم است محیط زیست همچنان در نگاه برخی مسئولان موضوعی «فانتزی» است که پرداختن به آن چندان اهمیتی ندارد.

حال آنکه محیط زیست مسئله است، مسئله‌ای بزرگ که بی توجهی به آن همواره رخداد‌های جبران ناپذیری را برای بشریت به وجود آورده؛ از استفاده کشور‌های غربی در زمینه سوخت‌های فسیلی برای رشد و توسعه که گرمایش جهانی پدید آمده تا بهره گیری وسیع از پلاسیتک که معضلات متعدد زیست محیطی برای جنگل و دریا در پی داشت.

اگر که به محیط زیست اهمیت داده شود، اقتصاد هم شکل بهتری به خود می گیرد و شاید نیاز نباشد برخی صنایع در برخی مناطق احداث شوند و مرهمی باشد بر زخم عمیق جنگل‌های زاگرس که فریادش گوش فلک را کر کرده، اما گوش مسئولان همچنان بدهکار نیست.

اگرچه منابع طبیعی خوزستان می‌گوید که شیوع این آفت در جنگل‌های استان به اندازه کهگیلویه و بویراحمد نیست و مقابله با آن نیز از مدت‌ها پیش شروع شده بود.

به اعتقاد مدیرکل منابع طبیعی خوزستان توالی اکوسیستم و خشکسالی‌های چند سال اخیر از مهمترین عواملی است که باعث شده ریزش آفت پروانه برگ خوار سفید بلوط در جنگل‌های زاگرس رخ دهد و شرایطی به وجود آورد که باعث نگرانی گردد.

سید محمد تقی سجادی گفت: از پارسال و در حالی که هنوز شرایط آفت مانند اکنون نبوده اعتباراتی به منظور مبارزه با بیماری‌های زاگرس اختصاص یافت و از حدود ۵ ماه پیش نیز در ۹ هزار هکتار از جنگل‌های زاگرس این اقدام در حال انجام است.

به گفته او اکنون در ۱۲ شهرستان حوزه جنگلی زاگرس محلول پاشی برای مبارزه با آفت پروانه برگ خوار سفید بلوط در حال انجام است و انتظار می‌رود که این افت کنترل شود.

البته آقای سجادی به این نکته نیز اشاره کرد که محلول پاشی در نقاطی صورت می‌پذیرد که دسترسی به آن‌ها وجود دارد و در دیگر کانون‌های غیر قابل دسترس مبارزه با این آفت دشوار است.

مبارزه بیولوژیک بهتر از سمپاشی

یک فعال محیط زیست نیز در این مورد می گوید که منابع طبیعی باید به اقدامات پیشگیرانه روی آورد که به مراتب برای مبارزه با آفت مناسب تر و بهتر است زیرا در سمپاشی علیه یک گونه می تواند خطراتی برای سایر گونه های مفید نیز در پی داشته باشد.

هژیر کیانی مثال زد که کفش دوزک بزرگ ترین دشمن «شته» (نوعی آفت گیاهان که شیره را می مکند) در مزارع است که اگر با سم پاشی از بین بروند نه تنها موجب بی کیفیت شدن محصولات کشاورزی می شود، بلکه خطراتی را نیز برای بدن انسان خواهد داشت که بهتر است به جای محلول پاشی از دشمن بیولوژیک شته یعنی کفش دوزک استفاده و جمعیت آن را در یک مزرعه افزایش داد.

 این آفت جدید چیست؟ منشاء آن کجاست و آیا سمپاشی راه حل آن است؟

یک متخصص اکولوژی حشرات و کنترل بیولوژیک آفات گیاهی پاسخ می‌دهد: مدتی است هجوم یک گونه پروانه مهاجم در قسمت‌های جنوبی جنگل‌های زاگرس نگرانی‌هایی را در محیط‌های علمی و افکار عمومی موجب شده است.

این عامل خسارت زا، پروانه برگ خوار سفید بلوط، با نام علمی Leucoma wiltshire است که منحصراً از درختان بلوط تغذیه نموده و به عنوان یک آفت تخصصی، سازگاری بالایی با درختان بلوط دارد، موضوعی که کنترل آن را دشوار می‌کند.

آرش راسخ در خصوص پیدایش اولیه این آفت گفت: این پروانه نخستین بار در کشور در سال ۱۳۵۱ از کرمانشاه گزارش شده، سپس به سمت جنوب کشور و استان فارس حرکت نموده و پس از آن در جنگل‌های شمال خوزستان از جمله ایذه و شمال دزفول گزارش شده.

او ادامه می‌دهد که پروانه برگ خوار سفید بلوط در ادامه پراکندگی و گسترش خود را دنبال کرده تا این‌که در سال ۱۳۸۳ در استان لرستان طغیانی از این آفت مشاهده شد؛ ۲ سال پیش نیز طغیانی از این آفت از دره شهر (استان لرستان) گزارش شد و در حال حاضر نیز در مناطقی از استان خوزستان و همچنین استان‌های فارس و کهگیلویه و بویر احمد این پروانه به صورت طغیانی ظهور کرده و آسیب‌هایی را به درختان بلوط موجب شده.

پروانه برگ خوار سفید بلوط همانند سایر پروانه‌ها شامل مراحل رشدی تخم، لارو یا کرم، شفیره و حشره کامل است که لارو‌ها مرحله خسارت زا و مرگبار هستند که از برگ‌های درختان بلوط تغذیه کرده و خسارت می‌زنند؛ این پروانه ۲ و نیم نسل در سال داشته و در مناطق با دمای بالاتر، تا ۳ نسل نیز از آن گزارش شده است.

کمبود منابع آبی عامل بر هم خوردن تعادل بین آفت و گیاه

به گفته آقای راسخ در عرصه طبیعی به طور عمده تعادلی بین آفت و گیاه میزبان وجود دارد و وقتی این تعادل به نفع آفت بهم بخورد، خسارت قابل توجهی به میزبان وارد می‌شود؛ در این جهت، تغییر شرایط اقلیمی یا کم شدن منابع آبی که منجر به ایجاد تنش در جنگل و درختان می‌شود، موجب طغیان برخی آفات می‌گردد.

برای مثال در برخی از درختان از جمله درختان بلوط، برای کاهش خسارت برگ‌خوارها، ترکیبات ضد هضم (تانن‌ها) در برگ ترشح می‌کنند و برای لارو آفاتی از جمله پروانه برگ خوار سفید بلوط سوء هاضمه ایجاد می‌کنند؛ وقتی که گیاه در معرض اضطراب‌های محیطی (افزایش دما و کاهش میزان آب در دسترس) منابع مورد نظر خود را دریافت نکند، مجبور می‌شود که هزینه‌های دفاعی را کاهش دهد و این مسئله برگ را برای آفت تبدیل به خوراکی مناسب‌تر می‌کند و در نتیجه جمعیت آفت به شکل چشمگیری افزایش می‌یابد.

استاد تمام گروه گیاه‌پزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز از دیگر عوامل مهم موجب طغیان یک آفت را ورود یک آفت جدید عنوان کرد و توضیح داد که وقتی آفتی جدید وارد جنگل می‌شود، دشمنان طبیعی آن برای استقرار و کنترل موثر آفت نیاز به زمان دارند، پدیده‌ای که معمولاً در طبیعت به کندی اتفاق می‌افتد؛ البته مجموعه فعالیت‌هایی از جمله شناسایی دشمنان طبیعی، پرورش انبوه و رهاسازی آن‌ها در طبیعت می‌تواند در سرعت بخشیدن به کنترل طبیعی آفت، بسیار موثر باشد.

پروانه برگخوار سفید بلوط تاکنون فقط در کشور‌های ترکیه، ایران و عراق گزارش شده و تحقیقات انجام شده روی این آفت محدود به مطالعات محققین این کشور‌ها است، از این رو تاکنون گزارش و تحقیقاتی وسیع برای شناسایی دشمنان طبیعی آن انجام نشده و تعداد محدودی از تحقیقات انجام شده جامع نبوده و اطلاعات کاملی از دشمنان طبیعی این حشره وجود ندارد.

اگر هیچ کاری نشود، محیط زیست چه می‌کند؟

در حال حاضر نگرانی‌های به جایی در خصوص خسارت این آفت وجود دارد، اما جنگل یک اکوسیستم کاملا پایدار است و چالش‌های زیستی متعددی را پشت سر گذاشته و معمولاً اگر دخالتی در آن نشود، به حالت اولیه و تعادل اکوسیستمی خود بازمی گردد.

در این ارتباط، دخل و تصرف غیر کارشناسی حتی ممکن است منجر به بروز مشکلات دیگر و حتی بزرگتری شود و تعادل را در اکوسیستم جنگل به طور جدی به خطر بیندازد؛ موردی که اخیرا مطرح شده است استفاده از یک آفت‌کش زیستی به نام بی تی (B.t.) است.

این ترکیب یک باکتری با نام علمی Bacillus thuringiensis بوده که توسط لارو پروانه‌ها، همراه با تغذیه از برگ‌های گیاهان، بلعید شده و منجر به مرگ لارو‌های پروانه‌ها می‌شود، اگرچه استفاده از این آفت‌کش زیستی در مزارع کشاورزی جهت کنترل پروانه‌های برگخوار، از جهت کاهش مصرف آفت‌کش‌های شیمیایی می‌تواند مفید و دوستدار طبیعت باشد، اما استفاده از بی تی در عرصه منابع طبیعی و جنگل‌ها آن هم به صورت وسیع، به هیچ وجه توصیه نمی‌شود.

چرا که این آفت‌کش زیستی انتخابی نبوده و صرفا منجر به مرگ لارو‌های پروانه برگ خوار سفید بلوط نشده و به طیف وسیعی از پروانه‌ها آسیب میزند و خود موجب بروز و مشکلات عمده و چه بسا بزرگتری خواهد شد و تعادل محیط زیست را بر هم خواهد زد.

این متخصص اکولوژی حشرات توصیه می‌کند بهترین راه برای کنترل این آفت فراهم شدن شرایط و حمایت از پژوهشگران در مناطقی از جمله شمال خوزستان و کرمانشاه است که نمونه برداری‌های لازم را انجام دهند و دشمنان طبیعی آن را شناسایی و با تحقیقات آزمایشگاهی، شرایط پرورش انبوه دشمنان طبیعی آن را در انسکتاریوم‌ها مهیا نمایند.

به اعتقاد آرش راسخ با این روش، جمعیت قابل توجهی از دشمنان طبیعی تولید و در جنگل رهاسازی خواهد شد و همچنین انتظار می رود که گونه‌های پارازیتوئید (انگل) و پرداتور (شکارگر) مناسبی قابل شناسایی و پرورش باشد و کنترل طبیعی آفت، بدون هیچ گونه آسیبی به محیط زیست جمع آوری گردد.

تحت فشار عمومی اقدامات هیجانی انجام نشود

این استاد تمام دانشگاه شهید چمران اهواز در پایان توصیه کرد که تحت شرایط احساسی و فشار عمومی با استفاده از آفت‌کش‌ها حتی از نوع زیستی و ظاهرا بی ضرر، دست به اقدامی برای مبارزه با این آفت نشود و اجازه داده شود که با تعادل بین آفت و درختان بلوط با حمایت از دشمنان طبیعی، مسیر کاهش طبیعی جمعیت پروانه برگخوار سفید بلوط طی شود.

اگرچه به نظر می رسید که این آفت مضرات فراوانی برای طبیعت و محیط زیست زاگرس داشته باشد، اما به اعتقاد متخصصان آفت شناسی این موضوع نه تنها نگران کننده نیست، بلکه روند طبیعی جنگل است و اکوسیستم آرام آرام می تواند شرایط را به حالت عادی بازگرداند.

آنچه اکنون اهمیت دارد و می تواند محیط زیست این مناطق را به خطر اندازد، سمپاشی گسترده و از بین بردن گونه های جانوری است که برای گیاهان ارزشمند هم هستند؛ بنابراین انتظار می رود منابع طبیعی بدون نظر کارشناسان دست به اقداماتی نزند که بعدا مشکلات دیگری را ایجاد کنند.

گزارش از ساسان ناصری زاده

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۰:۵۹ ۰۱ مرداد ۱۴۰۱
اصولا تجربه نشون داده هیچ مشکلی در این کشور حل نمیشه وقتی یک مشکلی پیدا میشه
ناشناس
۱۰:۴۲ ۰۱ مرداد ۱۴۰۱
کی به محیط زیست اصلا اهمیت می ده
جان به لب
۰۹:۳۰ ۰۱ مرداد ۱۴۰۱
بعد از دو ماه تازه یاد زاگرس افتادید،به این میگن تفاوت در نگاه و فرق گذاشتن،آدم دق میکنه از این همه بی توجهی،ما هم خدایی داریم.