به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ازقم،تاثیر چشم و نیروهای مرموز آن از دیر زمان مورد توجه بشر بوده است. شاید نتوان تاریخ دقیقی برای شروع آن یافت، اما آنچه مسلَم است انسانها در اثر تجربیات روزمره و برخی نقلهای تاریخی و دینی به آن اعتقاد پیدا کرده بودند، هر چند که در این بین خرافاتی نیز راه یافته است که نیازمند اصلاح و پالایش است.
چشم زخم، نیروی مرموزی است که در چشم برخی افراد وجود دارد که ممکن است با یک نگاه مخصوص، طرف مقابل را بیمار یا هلاک کند.
به نظر میرسد در قرآن، آیهای که به صراحت از «چشم زخم» سخن گفته باشد وجود ندارد، اما آیاتی وجود دارد که در مورد «چشم زخم» به آن استناد شده است، از جمله:
۱. قرآن کریم در سوره قلم آیه ۵۱ میفرماید:
«وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»؛ «و مسلماً نزدیک بود کسانی که کفر ورزیدند هنگامی که آگاهکننده (= قرآن) را شنیدند با چشمانشان تو را بلغزانند و می گویند: «قطعاً او دیوانه است.»
مفسران برای آیه فوق دو شأن نزول ذکر کردهاند:
الف. برخی مفسران در شان نزول این آیه نقل کردهاند که در مورد گفتار برخی مخالفان ولایت علی در روز غدیر خُم بوده است که به پیامبر (ص) ـ در هنگامی که دست علی (ع) را برای امامت بالا برد ـ نگاه کردند و گفتند: به چشمان او نگاه کنید مثل چشم دیوانگان میچرخد. در آن هنگام جبرئیل آیه فوق را نازل کرد.
ب. بعضی مفسران نقل کردهاند که در قبیله بنی اسد افرادی بودند که قدرت چشمزخم داشتند و برخی از آنها میخواستند پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را چشم زخم بزنند که آیه فوق به این مناسبت نازل شد.
با توجه به سیاق و لحن آیه که میفرماید: «نزدیک است که کافران با چشم، تو را بلغزانند» میتوان از میان اقوال، این قول را پذیرفت که: «این آیه کنایه از نگاههای بسیار غضب آلود است مثل اینکه میگوییم فلان کس آنچنان بد به من نگاه کرد که گویی میخواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد» و آیه در مقام بیان نوعی نگاه خشم آلود، و چشم غرّه رفتن است به طوری که طرف مقابل را بترساند و از جای خود بلغزاند و از میدان بِدَر کند.
۲. در سوره یوسف آیه ۶۷ آمده است:
«وَقَالَ یَا بَنِیَّ لاَتَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ...»؛ [۴]در آیه شریفه آمده که حضرت یعقوب (علیه السّلام) از فرزندش میخواهد که از یک در وارد نشوند، بلکه از چند در وارد شوند، علت این امر چیست؟
گروهی از مفسّران گفتهاند: علت این بوده که برادران یوسف از جمال کافی بهرهمند بودند (اگرچه یوسف نبودند، ولی برادران او بودند) و هم قامتهای رشید داشتند و پدر نگران بود که جمعیت یازده نفری که قیافههای آنان نشان میداد از یک کشور به مصر آمدهاند، توجه مردم را به خود جلب کنند، او نمیخواست از این راه چشم زخمی به آنها برسد.
بخشی از این چشم زخم، حق است و از نظر علمی نیز به وسیله سیاله مغناطیسی مخصوصی که از چشم بیرون میپرد، قابل توجیه است، هر چند عوام الناس آنرا با مقدار زیادی از خرافات آمیختهاند.
اثر عمیق چشم در دیگران که موجب هلاکت یا بیماری شود از نظر عقلی محال نیست. چه اینکه بسیاری از دانشمندان معتقدند در بعضی از چشمها، نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد حتی با تمرین و ممارست، میتوان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمهاست.
در دنیایی که «اشعه لیزر» که با شعاعی نامریی، میتواند کاری کند که از برخی سلاحهای مخرب ساخته نیست؛ پذیرش وجود نیرویی در بعضی از چشمها، که از طریق امواج مخصوص در طرفِ مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود و بسیاری نقل کردهاند که افرادی دارای این نیروی مرموز چشم بودهاند،بنابراین، چشم زخم از نظر عقل و علم ممکن است.
در نهجالبلاغه میخوانیم: «العین حق والرقی حق»؛ [۷]«چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است»
در برخی روایات از امام صادق(ع) نقل شده که برای جلوگیری از چشم زخم (خود انسان) یا چشم خوردن سه مرتبه بگویند: «ما شاء الله لاقوة الا بالله العلی العظیم» و در برخی روایات دیگر نقل شده که ذکر خدا را بگوید کافی است.
در قرآن کریم به صراحت از «چشم زخم» سخنی به میان نیامده است، ولی در روایات اشاراتی به این نیروی مرموز چشم شده است، و از نظر عقل و علم نیز مانعی جهت پذیرش «چشمزخم» نداریم، اما باید توجه داشت که این مطالب به معنای پذیرفتن همه خرافاتی که در این زمینه رایج است، نیست.
به عبارتی انسان نمیتواند کسی را متهم به داشتن «چشم زخم» (چشم شوری) کند؛ و از طرف دیگر برای نجات از «چشم زخم» نمیتوان هر راه حل خرافی را پذیرفت و دنبال کرد.
منبع:خبر حوزه
انتهای پیام/ش