به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، گاهی این سوال برای ما پیش میآید که تفاوت بین فناوریهای بومی و ملی ما با فناوریهای بینالمللی در چیست؟ و چرا عمدتا فناوریهای ملی که از طرف دولت در کشور ما حمایت میشوند، شکست میخورند؟ این موضوع روز کشور ماست. چندسالی است اصطلاحاتی مثل سیستمعامل ملی، جستوجوگر ملی، ایمیل ملی و در این اواخر پیامرسان ملی را میشنویم اما هیچکدام از اینها نتوانستهاند با اقبال و استقبال مردم روبهرو شوند. اما دلایل چنین اتفاقی چیست؟
بیشتربخوانید : مهمترین دغدغه فعالان ایدههای نوآورانه/ استقرار شتاب دهنده در مراکز نوآور
نکته نخست در اینباره این است که اغلب این پروژههای ملی متولیان دولتی دارند، یعنی به جای اینکه یک بخش خصوصی بخواهد پروژهای را راهاندازی کند، بدنه دولتی بر آن اصرار کرده و بخشی را حمایت میکند و همینطور پروژه جلو میرود. چنین اتفاقاتی مشکلاتی را پیشروی پروژهها قرار میدهد. معمولا در پروژههایی از این دست ما مدل درآمد درست را نمیبینیم، یعنی یک اتفاق و یک پروژه ملی در قالب پیامرسان، جستوجوگر و... شکل میگیرد اما وقتی ما با مدیران آنها صحبت میکنیم میبینیم هیچ جنبه استفاده مالی و درآمدی برای آن پیشبینی نکردهاند. دلیل آن هم اینکه اغلب آنها حمایتهای مالی کلان از سوی دولت میشوند. از آنجا که بقای آنها به دست خودشان نیست و میتوانند سرمایهها را به راحتی جذب کنند، به مشتری فکر نمیکنند و همین باعث میشود مشتریمداری در آنها از بین برود. نکته دوم اینکه این پروژهها نوعا نوآوری ندارند، نگاهشان به سمت مشتری نیست بلکه دنبال گرفتن یکسری امتیازات از بدنه دولتی هستند تا از این طریق بتوانند کار را جلو ببرند. بنابراین نوآوری در آنها به حداقل میرسد و حداکثر کاری که میتوانند انجام دهند، کپیبرداری از نمونههای مشابه خارجی است.
نکته دیگری که باید به آنها توجه شود، زیرساختهای فنی و سختافزاری است. خیلی از پروژههای بینالمللی به حدی رسیدهاند که میتوانند به لحاظ فنی زیرساختهای لازم را حتی در کشورهای دیگر هم ارائه کنند ولی ما در ارائه خدمت داخلی آن هم به چند میلیوننفر نمیتوانیم به لحاظ فنی خدمات ارائه کنیم. یعنی ما هنوز به لحاظ سختافزاری هم به جایی نرسیدهایم که بتوانیم یک پروژه ملی تعریف کنیم. فیسبوک دومیلیارد جمعیت را پشتیبانی میکند، بدون اینکه یک روز قطع شود اما پیامرسانهای داخلی ما با افزایش 100هزار نفری کاربران تا چند روز دچار اختلال میشوند.
نکته بعدی اینکه مدیران این پروژهها معمولا در بحث آموزش و توسعه منابع انسانی ضعیف عمل میکنند، چون انتخاب و صلاحیت افراد در پروژهها براساس تخصصشان نیست. بنابراین گاهی اوقات ممکن است افرادی انتخاب شوند ولی ملاک انتخابشان تخصص نباشد، چون نهاد بالادست اعلام میکند چه کسی در چه سمتی قرار گیرد؛ حالا این تخصص ممکن است از تخصص مدیریت باشد تا نیروی انسانی موردنیاز برای زیرساختهای فنی و سایر حوزهها.
نکته دیگری که منجر به عملکرد ضعیف پروژههای ملی میشود و درنتیجه باعث میشود آنها مورداقبال عمومی قرار نگیرند، بحث قوانین و مقررات است. ما گاهی اوقات قوانین درستی نداریم که این امر سبب سرگرمی مردم در استفاده از آن میشود. مثلا اگر دچار مشکل برای استفاده از آن فناوری شوند، نمیدانند به کجا مراجعه کنند. ولی شرکتهای بزرگ اگرچه مقرشان در ایران هم نیست اما پاسخگوییها و پیگیریهای مناسبی دارند و به هرحال راهکاری را جلوی پای مخاطب قرار میدهند.
یکیدیگر از مواردی که اقبال مردم را در استفاده از این فناوریها کم میکند، تبلیغات نادرست است، یعنی حمایتهای نادرست رسانهای پروژهها. گاهی اوقات مدیران و رسانهها فکر میکنند با آسیبزدن به رقیب مردم به سمت آنها میآیند، در صورتی که فرهنگسازی باید به نحوی باشد که خود مردم انتخاب کنند. اصرار بر توسعه سریع و استقبال سریع اشتباه است، چراکه مقولههایی از این دست نیاز به زمان و اقبال مردم دارد.
موضوعی که وجود دارد این است که متاسفانه برخی مردم به محصولات تکنولوژیکی داخلی که جنبه ملی میگیرد، خیلی اعتماد ندارند.
حالا چنین مواردی باعث میشود که بگوییم محصول تکنولوژیک داخلی بد است؟ نه محصول داخلی خوب است اما باید اصلاح شود. مگر همین حالا ما از بسیاری از خدمات فناورانه در حوزه حملونقل و انتشار محتوا استفاده نمیکنیم. دلیل اقبال مردم نسبت به آنها این است که آنها متولیان دولتی نداشتند و با اصرار نخواستند که مردم به سمتشان بیایند. آنها شرکتهای خصوصی هستند و مجبورند کیفیت را بالا ببرند، نوآوری داشته باشند و رضایت مردم را جلب کنند.
بنابراین اگر نگاه خصوصی باشد و با حمایتهای درست همراه شود، این شرکتها میتوانند دریکبازه زمانی به بازار متناسب خودشان دست پیدا کنند. ما نمیتوانیم توقع داشته باشیم شرکتی به یکباره 20 میلیون کاربر داشته باشد. این موارد سبب میشود که متاسفانه پروژههای ملی حوزه فناوریمان مورد استقبال عموم قرار نگیرد، درصورتی که ما متخصصان توانمند زیادی داریم که با همین کار به آنها هم آسیب میزنیم.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/