در این مطلب آمده است رئیس جمهور آمریکا قدس اشغالی را به عنوان پایتخت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به رسمیت شناخت و دستور داد سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس اشغالی منتقل شود. این تصمیم ترامپ از بسیاری جهات اقدامی نسنجیده بود، اما تقریباً در همه تصمیماتی که آمریکا در مورد خاورمیانه (غرب آسیا) می گیرد این مسئله را می توان مشاهده کرد. اگر همه این سیاست ها نوعی شکست محسوب می شوند پس همه نیات واشنگتن اکنون برای همه آشکار شده است.
نخستین نیت ترامپ، بیانگر دل‌مشغولی واشنگتن به ظهور ایران به عنوان یک قدرت در منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) ارتباط دارد - شایان ذکر است که با توجه به علاقه آشکار تهران به ثبات و امنیت منطقه ای، این مسئله غیرقابل اجتناب و اقدامی مثبت است. ایران یکی از دو چالش جدید برای نفوذ دیرینه واشنگتن در منطقه خاورمیانه است. روسیه چالش دیگر آمریکا در این منطقه است؛ هر دو کشور نقش حیاتی در نابودی (گروه وهابی صهیونیستی) داعش در عراق و سوریه ایفا کرده اند.
دولت ترامپ با به رسمیت شناختن قدس اشغالی به عنوان پایتخت اسرائیل (رژیم صهیونیستی)، جایگاه خود را در ائتلاف رو به تثبیت پادشاهی‌های سنی ملی‌گرا به رهبری عربستان سعودی مستحکم کرد؛ پادشاهی‌هایی که با اسرائیل برای مهار ایران هم‌داستان هستند.
در حالی که راه حل مناقشه اسرائیل-فلسطین در حال حاضر فوریت کمتری نسبت به گذشته دارد، اما این مسئله برای آمریکا و رژیم صهیونیستی همچنان یک چالش است. حال پس از دهه ها تلاش غیرصادقانه، ترامپ (اگر نگوییم همه تشکیلات واشنگتن) نوعی بخت به حساب می آید که فلسطینی ها را مجبور به پذیرفتن یک راه حل نهایی می کند؛ راه حلی که فلسطینی ها را بدون کشور رها می کند.
این گزارش می‌افزاید کنگره آمریکا در اواسط دهه 1990 قانونی را وضع کرد و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی را مجاز دانست. این قانون دست دونالد ترامپ را باز گذاشت. وی خشم حامیان سیاسی و مالی خود را با به رسمیت شناختن قدس اشغالی به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی فرونشاند.
انتهای پیام/