جادوگری که دست به اقداماتی در فوتبال ما زده گفت: جادوگری تنها در فوتبال نیست و میتواند در هر علمی باشد. من فقط در فوتبال گاهی پول میگیرم. کارهای مردمی من هیچ کدام پولی نیست یعنی نمیتوانم پول بگیرم و اصلا این کار را نمیکنم.
او ادامه داد: برای من فرقی نمیکند چه در ایران و یا چه در آمریکا، اگر قبول کردم که برایشان برد بگیرم به طور حتم با دقایق گل برایشان برد میگیرم. برای ۲ بازی به یکی از آقایان در فوتبال برنامه دادم و حتی برنامه ۲ بازی را هم با دقایق گل به او تحویل دادم. به طور حتم میتوانید از او بپرسید تا او به شما اعلام کند. داخل ایران هم با خیلی ها کار کردم. در جام جهانی 2006 آلمان هم کار کردم حتی برای خود کشور آلمان و حتی برای وسترن سیتی هم کار کرده ام.
او افزود: برق شیراز را هم میتوانیم قهرمان کنیم البته با فاصله، چون میدانم که با این علم به محض اینکه تیم را در دست بگیرد میتواند این تیم قهرمان شود. البته شما اگر با لیگ برتر هم بخواهید با برق شیراز در همین لیگ یک بازی کنید باید بدانید هر تیمی نمیتواند برق شیراز را شکست دهد مگر اینکه تیم منچستر یونایند بخواهد بیاید که برق شیراز را شکست دهد که البته آن تیم هم نمیتواند شکست دهد مگر اینکه یک تساوی از برق بگیرد.
این جادوگر بیان کرد: اگر قرار باشد امروز که شنبه است و شما در روز پنج شنبه یک گل بخورید من آن بازی را طبق اصول خودم پیش میبرم و اجازه نمیدهم با لطف خدا گل بخورید. اگر خواستید ببینید که آن گل را میخوردید برایتان در بازی نشان میدهم. به طور مثال میگویم نگاه کنید دقیه ۴۰ یا ۴۲ هنگام توقف و زمان خطر گل را نگاه کنید که در این صحنه قرار بوده گل بخورید. باید از ۱۰ بازی حداقل ۹ برد داشته باشید. البته یک بازی هم شاید باختید بالاخره منم آدمیزاد هستم و ممکن است اشتباه کنم. زمانی هست شما نزد فرگوسن هم بروید او اعلام میکند که در نظر دارد طبق استاندارد برایتان کار کند، اما او تلاش میکند تمام بازی هایتان را ببرید و در این میان بازیهایی هست که مد نظر دارید ببازید و هم مساوی میشود.
فرد جادوگر به صحبتهای خود این چنین ادامه داد: به طور مثال اکنون سیاه جامگان کجای جدول است. این تیم از انتهای جدول فاصله گرفته است. آقای x با y ، نیم فصل دوم سال گذشته از من خواهش کردند یک بار بروم و در آخرین بازی که با پرسپولیس در مشهد داشتند برایشان کار کنم. به هر ترتیب سیاه جامگان از تمامی تیمها خورده بود و حریف آخرش هم پرسپولیس بود آن هم در مشهد که در واقع این تیم جدا از اینکه باید پرسپولیس را میبرد بلکه همزمان باید صبا هم ۲ گل میخورد. در هر صورت من بازی را قبول کردم و ۲ بازی همزمان را انجام دادم. یعنی ۲ گل به نام استقلال خوزستان و یک گل هم برای سیاه جامگان که پرسپولیس را ببرد. همان موقع اعلام کردند ۱۰۰ میلیون تومان میدهیم که من گفتم سنگ بزرگ دستتان نگیرید، همان ۳۰ میلیون تومان را بدهید که در این میان ۶ میلیون تومان برای مردم و تنها ۲۴ میلیون تومان برای من است، اما باز هم در آخر از سهم خودم برای مردم میگذارم. من بازی را برای آنها در آوردم و حتی دقایق گل را نیز برایشان فرستادم. به جان بچه ام اگر شما چیزی از آقای x دیده باشید منم دیدم.
او بیان کرد: به هر ترتیب علیه سیاه جامگان خواهم ایستاد. من این تیم را به روز سیاه نشانده ام و هر روز هم برایش پیام میدهم. هفته دیگر هم این تیم با استقلال بازی دارد و پای همه چیز ایستاده ام و هفتههای دیگر نیز پای همه چیز خواهم ایستاد. ۵ سال پیش نیز ۲ بازی کره جنوبی را من انجام دادم و رفت و برگشت بازیها بر عهده من بود.
او در مورد کار کردن با تیم ملی گفت: نه اصلا و ابدا کادر فنی در جریان نبود. فقط فردی در روابط عمومی فدراسیون بود. برای تلفن او آن موقع هم فرستادم که بازی مساوی است و من در دقیقه ۶۰ میتوانم برایت گل در بیاورم. یازده ژوئیه یا چهاردهم ژوئیه هم فینال جام جهانی بود که آلمان تا دقیقه ۱۱۳،۱۱۴ قهرمان جهان شد. اگر کسی در مخابرات باشد متوجه میشود من آن کار را کردم و میتوان اطلاعات لازم را در بیاورد.
او ادامه داد: در موردی که مطرح کردم برنامه را به یکی از این حامیان دادم. جالب است که در اخبار اعلام میکنند جادوگر! در تلویزیون میگویند جادوگر و این موارد را در حالی مطرح میکنند که اصلا نمیدانند جادوگری یعنی چه! خندم میگیرد وقتی اسم جادوگر را میگذارند روی من، واقعا خنده ام میگیرد(خنده). من یک کارشناس هستم و وقتی میگویم قرارداد را بنویس یعنی در یک فصل برای تیم ۴۰ امتیاز میگیرم، اما وقتی فرد مورد نظر در تلویزیون قیافه میگیرد به خوبی میداند که من ۲ بازی تیم ملی را انجام دادم و به خوبی این مساله را میدانند. بنابراین حداقل اعلام کنند که آقا سید ما ۱۰ میلیارد تومان پیش افتاده ایم و این ۱۰۰ میلیون تومان هم به خانواده ات بده و ۵۰ میلیون تومان از این پول را هم بین ایتام تقسیم کن. اصلا بهتر است فدراسیون از این مساله استفاده کند. فدراسیون جهانی، فدراسیون آسیا بهتر است از فدراسیون ایران نظر بگیرند. به طور مثال ۲ تیم صدر برای قهرمانی جهان میروند که در این میان آنها اعلام میکنند ما حاضر هستیم ۱۰ - ۲۰ یا ۳۰ میلیون دلار به فدراسیون ایران بدهیم تا آن فرد بیاید و برای ما بازی کارشناسی کند. من آرزویم این است که یک روزی این علم را بتوان از تیم پایه در فوتبال استفاده کنم. وقتی یک بازی را که من کارشناسی کردم و شما نظاره گر آن باشید لذت میبرید و خدا را شاکر میشوید.
جادوگر بیان کرد: به هر ترتیب یک مربی برنامه خود را پیاده میکند و من ارنج مورد نظر را تغییر میدهم و به روز بازی نگاه میکنم و به طور مثال در یک بازی شماره ۹ در نوک حمله قرار دارد و پشت سر این بازیکن شماره ۷ قرار دارد. در آن صورت من اعلام میکنم این ۲ شماره را از بازی بردار، چون اگر در بازی باشند شما آن بازی را میبازید. از طرفی سیستم و برنامه را هم تا حدودی تغییر میدهم.
او بیان کرد:از تیم ملی، پرسپولیس، استقلال، پاس همدان، سپاهان، تراکتورسازی، نساجی، خونه به خونه، سیاه جامگان بسیار اذیت شدم. در آن زمان تیمهایی که با من کار میکردند اکنون همه خانه نشین هستند. با استقلال و پرسپولیس کار کردم. پارسال نه، ۲ سال پیش وقتی آقای x بود، من او را انتخاب کردم. با بازیکن خارجی ۲ بازی انجام دادم و در نهایت ۱۰ گل در آوردم. بعد ۱۴ بازی ۱۴ امتیاز که ۲ بازی هم من با بازیکن خارجی انجام دادم. بعد از آخرین بازی که برای فجر سپاسی کار کردم در این میان ۲ بازی هم برای صبا در همین روزهای گذشته انجام دادم. چرا کشوری همچون آلمان نباید به هیئت فوتبال ما التماس کند تا ما ۲ بازی را برایشان کارشناسی کنیم. آنها به ما اعلام کنند تا ما ۲ بازی را کارشناسی کنیم و به همین منظور ۵ میلیون دلار به حساب هیئت فوتبال بریزند.
او افزود:شما یک مربی دارید و اعلام میکنید که ۲۰۰ میلیون تومان میگیرد و در آن صورت من میگویم ۲۰۰ میلیون تومان را نمیخواهم بلکه فقط ۱۵۰ میلیون تومان به من بدید، اما واقعا بدهید و اذیتم نکنید یا حداقل یک آپارتمان در شیراز یا هر جایی دیگری برایم در نظر بگیرید چرا که من برای تیم شما کار میکنم و این خواسته زیادی نیست. دلم میگوید به یک قرار خوب میرسیم حال نمیدانم دلم درست میگوید یا خیر.
در ادامه یک جادوگر دیگر درباره بحث جادوگری در فوتبال گفت: وقتی بازیکنان گل نمیزننند و یا دروازه بان گل میخورد من کاری میکنم تا شرایط خوب شود. از لحاظ روحی و روانی میتوانیم روی بازیکنان کار کنیم. به شخصه وقتی در فوتبال ایران بودم. روحی روانی خوب بود، چون چیزیهایی در بدنم وجود دارد که آن را به بازیکنان انتقال میدهم. انرژی خودم را به بازیکن منتقل میکنم. انرژیای همچون انرژی اتمی را امتحان کردم و جواب هم داده است. یکی از تیمها وقتی مرا دعوت کرد به آنها گفتم من میایم و در نهایا آزمایش میکنم تا ببینم جواب میدهد یا خیر و در نهایت دیدم جواب داد. تیم مورد نظر نتیجه نمیگرفت و گل نمیزند، اما کم کم خدا رحم کرد و بازیها را میبردند. بعد از این داستان برای تیم ملی پا پیش گذاشتیم تا این تیم با گل زدن باعث خوشحالی مردم شود. حال آلمانی اختاپوس میگرفتند و هشت پا داشتن و این موضوعات را در جهان مطرح میکردند، اما ما انسان بودیم. ایرانیها بر عکس تا این موارد را دیدند سریع رمالی و جادوگری را به ما چسباندند و میخواهند این را از بین ببرند.
نحسی را از پسرعموی خود دور کردم
جادوگر در پاسخ به این سوال که آیا پسر عموی شما فوتبالیست هست یا خیر گفت: بله و به او در بحث روحی و روانی کمک کردم و اینکه نحسیها ازش دور میشود و سبکتر میشود.
او درباره ینکه آیا پسر عمویش با این جادوگری بالاخره در یک تیم خوب پا به توپ شد یا خیر گفت: او دیر به فوتبال رفت و این امر میسر نشد. اما اگر دیر به فوتبال نمیرفت میتوانستم با کمک خدا برایش کاری کنم تا به تیمهای خوب برود.
او درباره وضعیت فرزندش در فوتبال ایران بیان کرد: امیدوارم او روزی بهترین دروازه بان ایران و جهان شود و بعد از آن به تیم ملی برسد. شما ببینید چند سال در آسیا قهرمان نشده ایم، اما امیدوارم او بهترین دروازه بان و ما قهرمان آسیا شویم.
جادوگر مورد نظر درباره رسیدن یک دروازه بان به تیم ملی بیان کرد:در هر صورت خودش هم زحمت کشید و دعای ما هم تاثیر داشت. زمانی که به من مراجعه کرد ذخیره بود و به نوعی او قدر خودش را ندانست. دعا دیگر زبانی نیست. فقط نماز میخواندم و نصف شب بلند میشدم و دعا میکردم تا به او روزی بدهد تا من هم ازکنارش چیزی نصبیم شود.
او درباره اینکه حاضر است تیم ملی را برای رقابتهای روسیه کمک کند یا خیر گفت: تیم ملی را کمک میکنم. البته نمیخواهم بگویم که میتوانم یا نه، اما در نهایت به تیم ملی کمک میکنم.
جادوگر مورد نظر گفت: اولین بار یکی از تیمها مدام میباخت. با این اوضاع من را دعوت کردند و باید بگویم در آن تیم خلعتبری و آندو تیموریان هم حضور داشت. اما تیم خوبی بود و تنها شانس با آنها یار نبود. وقتی این تیم ۲ بازی را برد در نهایت به من گقتند آقا شما دیگر برو، اما چشمتان روز بد نبیند آنها ۲ بازی بعد را باختند. بدون اینکه من دعا کنم بازیها را باختند که مجدد همین امر باعث شد تا آنها زنگ بزنند که من بروم. دوباره من فرد مورد نظر را برای آنها فرستادم، اما شخص مورد نظر گفت: چه طوری اعتماد کنم که آن آقا اعلام کرد من چک میدهم. فقط طوری نباشد که برنامه نود برای من حرف درست کند. در نهایت برای بازی پرسپولیس رفتم و همه را بردیم، اما در آخر هزار تومان هم ندادند. برای بازی پرسپولیس و السد هم رفتم که بازی را ۳ بر هیچ بردیم که باز هم به من گفتند نیا که باز هم بازی را باختند. باور کنید من برای تیمهای آسیایی خوب هستم .
انتهای پیام/