نویسنده کتاب «پنجرههای تشنه» که روزنوشتهای انتقال ضریح جدید امام حسین(ع) از قم به کربلا است، درباره چگونگی نگارش این اثر دل نگارانه، گفت: «بعد از انتقال ضریح رسما قافلهای درست شد و همه سعی کردند از آن قافله عقب نمانند. انتقال عجیبی بود و من برنامهریزی جزئی برای این کار کرده بودم. آقای آزادگان که مسئولیت فرهنگی موضوع انتقال را به عهده داشت، قبلا صحبت کرده بود که یک نفر در محل حضور داشته باشد و درباره انتقال بنویسد. باید از ایشان تشکر کرد که آنقدر فهمیده است و قرار گذاشت که به مستندنگاری این اتفاق مهم پرداخته شود. همچنین باید به ایشان تبریک گفت که برخلاف نگاه مرسوم که مستندنگاری را تنها در حد عکاسی و فیلمبرداری میدانند، انجام این کار را به عهده اهل قلم گذاشت. آن چه در گستره انتقال ضریح باقی میماند، همین مستندنگاری است. همان طور که مهمترین مستندنگاری درباره جزیره خارک توسط جلال آل احمد به ثبت درآمد.»
میهمان برنامه «چهل چراغ» با اشاره به اهمیت کتابخوانی برای فهم و درک وقایع و برجستگیاش نسبت به دیگر وجوه آگاهی بخش، از تمرکز مخاطب نسبت به مطالعه کتاب گفت: «در بهترین حالت در سینما که همه امکانات تمرکز را دارد باز هم افرادی پیدا میشوند که مانع تمرکز مخاطب میشوند اما وقتی کتاب میخوانید همه حواستان به آن است. یک خلوتی وجود دارد که منفعل نیست و فعال است. مغز و فکر و بویایی و همه چیز آدمی در حال فعالیت است و اگر کتاب خوبی باشد مخاطب میتواند برای خود تصویرسازی کند. مثلا من درباره انتقال ضریح در اطراف خرمآباد مینویسم و شخصی در خراسان، گِلی شدن مردم را که در کتاب به آن اشاره کردم، بر اساس منطقه خود تصویرسازی میکند.»
محمدرضا شهیدی فرد با اشاره به این که بهترین اعتیاد عالم، «اعتیاد به کتابخوانی» است، از نویسنده شناخته شده ادبیات درباره دلیل فاصله جامعه ایرانی با کتاب پرسید که مهدی قزلی پاسخ داد: «از مسئولین بگویم که چون کتاب نمیخوانند، کتاب را نمیشناسند و همین یکی از مشکلات است. در حالی که در دست گرفتن کتاب هم میتواند شکلی از سبک زندگی ما باشد. درباره آقای نجفی دریابندری گفتند که اگر شبها در کنار بسترش، کتاب نباشد دچار اضطراب میشود. شخص اول مملکت توجه خاصی به کتاب دارد و همیشه درباره کتابخوانی صحبت میکند. اما چرا آموزش و پرورش ما در برنامههایش زنگ کتابخوانی نمیگذارد؟ در مملکت ما که خیلیها علاقه به گزارش و آماردهی دارند، حداقل برای این کار هم که شده چرا زنگ کتابخوانی نمیگذارند؟!»
مهدی قزلی از اراده برخی برای عدم ترویج کتاب در کشور انتقاد کرد و ضمن دعوت مردم به کتابخوانی، عنوان داشت: «الان انواع امکانات برای مطالعه وجود دارد و باید تنها دست دراز کرد. کتاب های صوتی وجود دارد که حتی لازم به ورق زدن کتاب هم نمیباشد و میتوان کتاب را گوش کرد. در این شرایط باز هم میتوان از موانع برای کتابخوانی گفت؟ تنها راه حل مسئله کتابخوانی است. کتابخوانی منجر به ادبیات خوانی میشود. ادبیات خوانی منجر میشود تا سراغ هنر برویم چون با آفرینش رابطه دارد.»
محمدرضا شهیدی فرد با اشاره به مطالعه و کسب آگاهی درست درباره مقوله عاشورا، نویسنده کتاب «پنجرههای تشنه» را دعوت به بیان شرح حال کتاب عاشوراییاش کرد که مهدی قزلی پاسخ داد: «کتابم تنها روایت انتقال ضریح است. من ترس عجیبی برای نگارش این کتاب داشتم. با وجود این که بحث عاشورا بیشترین بده بستان را در ادبیات داشته است. از زمان واقعه عاشورا این اتفاق افتاده و ربطی به حکومتها هم ندارد. اما من از خودم میپرسیدم که کتابم چه میخواهد بکند؟ در انتقال ضریح همه اتفاقات از طریق مردم انجام شد و بهترین هنرمندان مشارکت کردند و من در میان آنها اشتباهی بودم! اول هم به رضا امیرخانی پیشنهاد نوشتن دادند و رضا چون مشغول بود لطف کرد و این کار را به سمت من انتقال داد.»
دبیر اجرایی دهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد ادامه داد: «یک برنامهریزی برای انتقال ضریح امام شده بود اما وسط اتوبان ساوه فهمیدیم که اصلا برنامهریزی در این اتفاق معنایی ندارد هنگامی که اهالی یک روستا جاده را میبندند. من نویسنده لازم دارم که در بند برنامهریزی برای نوشتن نباشم، همان گونه که در گذشته هم این چنین بود. من 21 روز درگیر این مسئله بودم و یک روز هم در عراق بودیم و من میهمان امام حسین(ع) بودم و این خودش حال خوبی به همراه داشت. من 21 روز در جریان لطف امام حسین(ع) بودم و حال خوبی که به دست آمد، با محوریت امام حسین(ع) بود.»
انتهای پیام/