سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

به مناسبت بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی؛

فردوسی؛ دهقان‌زاده‌ای که نگهبان زبان فارسی شد

فردوسی این شاعر بلندآوازه کشورمان به رسم زمانه به سنت‌های نیاکانی خود عشق می‌ورزیده و در پاسداری از آن‌ها کوشا بوده است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بر اساس آنچه که در اشاره‌های گذرای فردوسی آمده چنین برداشت می‌شود که این شاعر بلندآوازه کشورمان که در توس متولد شده، دهقان و دهقان‌زاده بوده‌ که به رسم زمانه به رسوم و سنت‌های نیاکانی خود عشق می‌ورزیده و در پاسداری از آن‌ها کوشا بوده است.

بنابراین گزارش، این شاعر نامور کشورمان در دوران پرورش و بالندگی از راه خواندن و ژرف‌نگری در سروده‌ها و نوشتارهای پیشینیان، سرمایه کلانی اندوخته که بعدها دست‌مایهٔ سرایش شاهنامه شده‌است.

فردوسی در روزگاری زندگی می‌کرد که همه به داستان‌های کهن ایرانی علاقه‌مند بودند. وی زبان و دیوان‌های شاعران عرب آشنا بود اما آنها را با روش‌های رسمی نیاموخته بود.

وی عربی را آموخته ‌بود اما اشراف کاملی به نثر و نظم عرب نداشت. این شاعر بدون تردید بر فرهنگ، تاریخ، آداب و آیین‌های ایران باستان و هم‌چنین زبان پارسی اشراف داشته است اما به این دانش‌ها  که با تار و پود شاهنامه تنیده شده‌اند بهای چندانی داده نمی‌شود.

فردوسی در داستان «جنگ بزرگ کیخسرو» از تهیدستی خود در شصت و پنج سالگی می‌گوید و با توجه به اشاره‌ای که به بر تخت نشستن سلطان محمود غزنوی داشته چنین برداشت می‌شود که وی در زمان سلطنت این پادشاه پنجاه و هشت سال داشته است. بنابراین این شاعر در سال 329 هجری قمری متولد شده است.

شایان ذکر است که تا به امروز به جز شاهنامه، سروده‌های دیگری نیز به فردوسی نسبت داده شده‌اند که بیشترشان بی‌پایه هستند .از این میان می‌توان به مثنوی «یوسف و زلیخا» اشاره کرد.

گفتنی است؛ که افسانه‌های مختلفی نیز در خصوص زندگی فردوسی مطرح شده‌اند که از آن جمله می‌توان به داستان راه‌ یافتن نسخهٔ پهلوی شاهنامه از تیسفون به حجاز و حبشه و هند و سرانجام به ایران آمدنش به‌دست یعقوب لیث، رویارویی فردوسی با سه سرایندهٔ دربار غزنویان  (عنصری، فرخی، و عسجدی) داستان فرار او به بغداد، هند، طبرستان، یا قهستان پس از نوشتن هجونامه، داستان پیشکش کردن شاهنامه به سلطان محمود به ‌سبب نیازمندی و تنگدستی وی در فراهم آوردن جهیزیه برای دخترش، داستان فرستادن پیشکشی که سلطان محمود به فردوسی نوید آن را داده بوده‌است، اشاره کرد.

یادآور می‌شود در این میان اگر چه در خصوص درستی اکثر این داستان‌ها تردید وجود دارد اما از سویی دلیل محکمی هم در رد آن‌ها نیست.

خاطرنشان می‌شود سال مرگ فردوسی تا چهار قرن پس از زمان او در منابع کهن نیامده و «پیشگفتار شاهنامهٔ بایسنقری» به عنوان  نخستین نوشته‌ای که از زمان مرگ این شاعر بلندآوازه کشورمان یاد کرده سال ۴۱۶ ه‍.ق را به عنوان سال درگذشت این شاعر آورده است. این دیباچه که امروزه بی‌پایه بودن نوشتارهای آن آشکار گردیده، از منبع دیگری یاد نکرده‌ است.


انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
فراهانی
۱۰:۰۶ ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶
روح بزرگ مرد پارسی شاد.