به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دورانی که من و همنسلانم مدرسه میرفتیم، کولهپشتیای وجود نداشت. نه این که اصلا وجود نداشت؛ به شکل امروزی نبود. ما بچههایی بودیم که با کیفهای چرم طبیعی یا چرمهای مصنوعی که دو قفل روی در آن بود، به مدرسه میرفتیم. کیفهایمان دسته کوتاهی داشت که در دست میگرفتیم یا یک بند چرمی بلند داشت که روی دوشمان میانداختیم و با آن تا خانه پیاده میرفتیم.
بعدها طراحان این کیفها خلاقیت بیشتری نشان دادند و پشت کیفها سه حلقه فلزی قرار دادند و بند چرمی را از میان آن سه حلقه رد میکردند و میتوانستیم کیف را بر دوش خودمان بیندازیم تا دستهایمان آزاد و راه رفتن و حمل و نقل کیف برایمان راحتتر باشد، اما امروزه میتوانیم نمونههای بسیار متنوعی از کولهپشتیها را روی دوش بچهها ببینیم.
از کولهپشتیهای برزنتی صورتی و سرخ تا چرمیهای سیاه با بندهای بسیار بلند که کولهپشتی را پشت کمر دانشآموز آویخته کند. اکنون کولهپشتی را تقریبا روی دوش همه دانشآموزان و حتی بسیاری از دانشجویان هم میتوان دید. این روزها که سال تحصیلی تازه آغاز شده است، کمپینهای متنوعی را میبینیم که هدفشان جمعآوری کمک هزینه برای خرید یک کولهپشتی و لوازم تحصیلی برای دانشآموزان محروم است.
از اینها که بگذریم، چند وقت پیش طبق معمول در اینترنت به دنبال رویدادهای آموزشی میگشتم که با پدیده جالبی روبهرو شدم: روز ملی اطلاعرسانی درباره کولهپشتیهای مدرسهای. برنامهای که ابتدای پاییز در ایالات متحده برگزار میشود و شعارش سبک بستن کوله و درست حمل کردن آن است: Pack it light ,wear it right. این شعار کوتاه و جذاب به دو نکته خیلی مهم اشاره میکند؛ دونکتهای که تقریبا در هیچ یک از مناطق ایران رعایت نمیشود.
قانونی وجود دارد که حتی برای این قانون هم این روزها شک و تردیدهایی وجود دارد. این قانون ساده این است که حداکثر وزنی که افراد روی دوش و در کوله باید حمل کنند، 10 درصد وزن بدنشان است یعنی اگر کودکی دبستانی وزن بدنش 30 کیلوگرم باشد، حداکثر وزنی که باید با خود حمل کند، 3 کیلوگرم است. البته امروزه همین 10 درصد هم مورد تردید است و مطالعات تازه این عدد را کمتر و در حد 7 تا 9 درصد وزن بدن اعلام میکند، اما یک تجربه ساده نشان میدهد متاسفانه بچهها خیلی بیشتر اینها را با خودشان حمل میکنند.
در مطالعهای که بیش از 2000 دانش آموز ایرانی را دربر گرفته، نشان داده شده، دانشآموزان ایرانی حتی نسبت ده درصدی را هم رعایت نمیکنند. به عبارتی آنها بیش از 12 درصد وزن بدنشان را در کولهپشتیهایشان حمل میکنند و متاسفانه دبستانیها که آسیبپذیرتر هم هستند وزن بیشتری را در مقایسه با دانشآموزان دبیرستانی حمل میکنند. نتیجه این وزن زیاد کولهپشتی، آسیبهای اسکلتی در ناحیه گردن، کمر و زانوها، مشکلات تنفسی و قلبی عروقی است که بسیاری از دانشآموزان ایرانی را در گیر خود کرده است.
از سوی دیگر، وقتی خانوادهها برای خرید کولهپشتی به مغازهها و بازار سر میزنند، متاسفانه درگیر قیمتها هستند یا درگیر ظاهر و زیبایی کولهپشتی. تقریبا هیچ کس یا شاید کمتر کسی به دنبال این است که کولهپشتی مورد نظر آیا برای حمل و نقل مناسب و کارآمد است یا خیر. مثلا آیا کولهپشتی مدرسه، بند روی سینه را دارد؟ و اگر دارد آیا از آن استفاده میکنند؟ آیا بندهای روی شانه قابلیت تنظیم کامل دارد؟ آیا کولهپشتی درست روی لگن و کمر مینشیند؟ اینها نکات مهمی است که باید هنگام خرید و استفاده از کولهپشتی به آنها دقت کنیم.
اگر هنوز کولهپشتی برای فرزندتان یا خودتان نخریدهاید و یا در آینده میخواهید این کار را کنید، توجه کنید که کوله مناسب و استاندارد تهیه کنید. شاید گرانتر از کولهپشتیهای معمول باشد، اما بیشک هزینههای درمان، درد گردن و کمر و ... از قیمت یک کولهپشتی مدرسه استاندارد بهمراتب بیشتر است ضمن این که یادمان باشد، آسیبهای فیزیکیای که در دوران رشد به کودکانمان وارد میشود، بسیار دیرپاست و شاید تا آخر عمر همراه فرزندمان باقی بماند. شاید واقعا لازم نباشد هر روز پنج کتاب درسی و پنج دفتر 200 برگ و کلی لوازم و ابزار آموزشی را همراه دانشآموزان کنیم. بیایید به تجارب جهانی توجه کنیم. ما در دنیای ایزوله خودمان به سر نمیبریم!
منبع: جام جم
انتهای پیام/