به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، اعظم هر شب همه 21 روز شکنجه را در خاطراتش مرور میکند، مرور میکند که چگونه شوهر معتادش توانست او را با چاقو آزار دهد، مرور میکند آن زمان که آب را به زور در دهانش میریخته و دیگر نمیتوانسته نفس بکشد. او هر شب که میخوابد به یاد شبهایی میافتد که درون یک صندوق فلزی دربسته و بدون اکسیژن و پاهایش میسوخته چون شوهرش زیر صندوق آتش روشن میکرده است. اعظم میخواهد بخوابد اما خیال دخترانش نمیگذارد.
او هنگام نفس کشیدن به یاد لحظه می افتد که شوهرش در حال خفه کردن دخترش بود. به یاد شکسته شدن فک هانیه با ضربات وحشیانه شوهرش.
منبع:ایسنا
انتهای پیام/