سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مرتضی حسینی در سین جیم فرهنگی:

پیشنهاد شبکه‌های ماهواره‌ای را رد کردم/ تا 18 سالگی رویای پرواز داشتم

3 سال است از شبکه‌های ماهواره‌ای پیشنهاد برنامه‌ دارم ولی به خاطر مردم و کشورم این پیشنهادها را رد می‌کنم.

حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرتضی حسینی در ششم شهریور سال 1352 در محله شهر ری تهران متولد شد. وی اجرای برنامه‌هایی چون مسیر طلایی، با طراوات و... را در کارنامه خود دارد. گفتگو‌ی ما را با این مجری تلویزیونی می‌خوانید:


سین: دوران کودکیتون چگونه گذشت؟

جیم: سال 1352 در محله شهر ری تهران متولد شدم. 8 برادر و 3 خواهر هستیم. دوران کودکی‌ام بیشتر با برادر‌هایم گذشت. با جوراب‌هایم توپ درست و با آن فوتبال بازی می‌کردیم. دوران بسیار خوب و شیرینی بود.


سین: خاطره‌ای از دوران کودکیتون برامون تعریف کنید؟ 

جیم: ما 8 برادر شیطون بودیم. یادم هست وقتی کوچکتر بودم با برادر‌هایم فوتبال بازی می‌کردیم، توپمان به خانه همسایه افتاد. چون من از آن‌ها کوچکتر بودم، برادر‌هایم طنابی به کمرم بستند که توپ را بیاورم. اما وقتی خواستم توپ را بردارم، آن همسایه به حیاط آمد و برادرهایم ترسیدند و فرار کردند.

من هم با دیدن آن همسایه کلی گریه کردم. همسایه با دیدن اشک‌های من، من را به پیش مادرم برد و قضیه را تعریف و کلی با مادرم خندیدند.


سین: رویای کودکی شما چه بود؟

جیم: من همیشه در رؤیاهام می‌دیدم که پرواز می‌کنم و این رؤیا، تا سن 18 سالگی ادامه داشت و شاید علت آن علاوه بر دوست داشتن پرواز، بلند پرواز‌ی‌هایم است. من از 8 سالگی به اطرافیانم می‌گفتم به تلویزیون می‌روم که این رؤیا تحقق پیدا کرد.


سین: اجرا را از چه زمانی شروع کردین؟

جیم: از سال 1372 با برنامه‌های کوتاه طنز و یک برنامه با نام «نیم نگاه» شروع کردم. اما به طور حرفه‌ای اجرا را در سال 1375 به همراه استاد رسول نجفیان و مرحوم حسین اسکندری و الهام صفوی‌زاده و خانم شفیعی شروع کردم که ما پنج نفر بودیم و من مجری ثابت برنامه بودم و بقیه مجریان متغیر بودند، تهیه‌کننده‌های برنامه فرید نیک‌خواه و نادر کریمان بودند.


سین: بهترین خاطره شما از اجرا؟

جیم: اولین بار در رادیو یک شعر خواندم که این بود: «سلام؛ توپ یأس رو شوتش کن، دریبل کن همه غم‌ها را» وقتی من این شعر رو با آهنگ‌ بندری خواندم، صدابردار هم فکر کرده بود شعر است و صدایم را ضبط کرد. بعد از اتمام کار در راه برگشت به خانه در تاکسی صدای خودم را از رادیو شنیدم به راننده تاکسی گفتم که این صدای من است اما باورش نمی‌شد. وقتی صدایم را از رادیو شنیدم، بسیار ذوق زده شده بودم.


سین: توصیه شما به مجریان جوان؟

جیم: توصیه من به مجریان جوان این است که موقعیت و جایگاه خود را به خوبی بشناسند و بدانند آنتنی که در دست دارند یک اتفاق نادر است و قدر این فرصت را بدانند که می‌توانند از این طریق با مردم صحبت کنند.


سین: شاخصه و ویژگی مجری موفق؟ 

جیم: ویژگی مجری موفق مردمی بودن است و این که در زمینه‌های مختلف مطالعه داشته باشد. وقتی مجری اطلاعات بالایی داشته باشد، بهتر مشکلات را متوجه می‌شود و بهتر می‌تواند نماینده خوبی از طرف مردم در رسانه‌ ملی باشد.


سین: دوست داشتید مجری چه برنامه‌ای باشید که تا به حال نبودید؟

جیم: دوست دارم برنامه‌ای اجرا کنم و در آن میزبان مردمی باشم که دلشکسته، گرفتار و... هستند و آن‌ها را شاد کنم و همچنین مجری برنامه کودک باشم چون این توانایی را در خود می‌بینم که بچه‌ها را شاد کنم.


سین: با اینکه خودتان از مجریان تلویزیون هستید، اجرای کدام یک از همکارانتان را می‌پسندید؟

جیم: من اجرای تمامی همکارانم را دوست دارم. سالیان زیادی است که در تلویزیون اجرا می‌کنم و از هر کدام آن‌ها نکات بسیاری یاد گرفتم.


سین: شما برنامه «باطراوت» را به همراه برادرتان اجرا می‌کنید. حس و حال شما از اجرای این برنامه؟

جیم: حس خوبیه، بعد از مسابقه مسیر طلایی این دومین برنامه‌ای است که به همراه او برنامه اجرا می‌کنم.


سین: اگر مجری نمی‌شدید، دوست داشتید چکاره شوید؟

جیم: معلم


سین: برخورد مردم با شما چگونه است؟

جیم: خیلی خوب، مردم به من و خانواده‌ام خیلی محبت دارند. همیشه به مردم بدهکارم، سه سال است از شبکه‌های ماهواره‌ای پیشنهاد برنامه دارم، ولی به عشق مردم و کشورم این پیشنهاد‌ها را رد می‌کنم.


سین: چند تا بچه دارید؟ آیا دوست دارید حرفه شما را دنبال کنند؟

جیم: یک پسر 11 ساله و یک دختر 6 ماهه دارم. دوست دارم فرزندانم در هر کاری که علاقه‌مند هستند، فعالیت‌ کنند. من همیشه به لذت فرزندانم فکر می‌کنم.


سین: چه چیزی شما  را ناراحت می‌کند؟

جیم: قضاوت‌های بی‌جا. ای کاش یاد بگیریم همدیگر را با هر اشکالی که داریم بپذیریم.


سین: چقدر اهل مطالعه هستید؟

جیم: کتاب‌های مثنوی معنوی مولانا، دیوان حافظ، بوستان و گلستان سعدی برای رشد و تفکر آدمی بسیار بی‌نظیر است.


سین: آشپزی بلدید؟

جیم: آشپزیم خوب نیست. فقط نیمرو می‌توانم درست کنم.


سین: به خوانندگی علاقه دارید؟

جیم: خوانندگی تخصص می‌خواهد که من تخصص این کار را ندارم. من برای شاد کردن مردم در برنامه‌هایم می‌خوانم.


سین: اهل مسافرت هستید؟ دوست دارید به کجای ایران سفر کنید؟

جیم: بله. من به همه جای ایران سفر کرده‌ام.


سین: در شبکه‌های اجتماعی حضور دارید؟

جیم: خیلی کم. چون وقتش را ندارم.


سین: بدترین شایعه‌ای که از خودتون شنیده‌اید؟

جیم: بدترین شایعه‌ای که از من منتشر شده، این بود که  من هم به همراه برادرم محمد از ایران رفته‌ام.


سین: چقدر اهل موسیقی هستید؟ چه سبکی از موسیقی را گوش می‌کنید؟

جیم: سبک سنتی را بیشتر می‌پسندم. من هر روز موسیقی گوش می‌کنم.


سین: کلام پایانی؟

جیم: دل در بر من گمشده  تهمت به که بندم/ غیر از تو کسی راه در این خانه ندارد



گفتگو از: زهرا محرمی


برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.  


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۶:۱۷ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
اشکالی نداره تو رد کردی ولی داداشت رفت تو بغل شبکه های معاند و شده مضحکه دست اونا
ناشناس
۱۵:۰۹ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
از اون روزی که اقای حسینی امده داخل برنامه والیبال ایران همیشه باخت می دههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
ناشناس
۱۳:۳۴ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
من كه شخصا اصلا از صدا و نحوه اجراي ايشون خوشم نمياد
ناشناس
۱۳:۳۱ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
مجری اعصاب خورد كن و رو مخ...
ناشناس
۱۳:۱۵ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
کاش میرفتی همون خارج ، هروقت والیبال تیم ملی بازی داشت میومدی تو ورزشگاه با بلندگو تشویق میکردی رو اعصاب بودی ، تازه هر وقت میگفتی ما حتما میبریم باخت میدادیم از نوع شدید
ناشناس
۱۲:۲۰ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
اگه نباشی دیگه مجری نداریم.یه وقت نریا!!!!!!!!
ناشناس
۱۰:۳۶ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
خبرنگار عزیز مصاحبه جالبی داشتی اما...
ایکاش از برادرش و آیا با هم ارتباط دارن و ناگفته های آن ... جنجالی میشد
ناشناس
۰۹:۵۵ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
پدران ما جان و عمرشان را در ایران گذاشتند و پیر شدند و منتی هم سر هیچ کس ندارند ،برخی از این مجریها و ورزشکارا و هنرمنداندان مدام منت سر مردم میگذارند،اگه ایران میمونید به خاطر دل خودتان بمونید بعد هم به خاطر خودت بمون مردم این قشرها را دوست دارند ولی اگه هم رفتند مردم فقط میگن ای بابا اینم رفت فقط از شهرتش سوء استفاده کرد ،فقط همین
ناشناس
۰۹:۰۰ ۱۰ آبان ۱۳۹۴
سلام اوه چه کلاسی میزاره....لابد مثل داداشت اون یکی حسینی تو هم برو ...ببین از کجا اومدی بالا از تلویزیون ایران دولت ایران نباید بزاره....نه شما البته با احترام ...