پدر و مادرها همه امکانات را برای فرزندان امروز فراهم کردند اما با توجه به اینکه همه چیز برای آنها فراهم است کمتر به حرف پدر و مادر گوش می‌کنند.

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ الهه رضایی یکی از مجریان و گویندگان موفق تلویزیون است که بدون اغراق تمام بچه‌های دهه شصت با او خاطرات شیرینی دارند، مجری توانمندی‌ که کودکان آن دوره را به راحتی پای تلویزیون می‌نشاند و امروز با فعالیت در مهد کودک هم چنان رابطه خود را با کودکان حفظ کرده و با دنیای شیرین کودکان روزگار می‌گذراند.

سین: از دوران کودکی‌تان برایمان بگویید؟

جیم: در دوران کودکی عروسکی با موهای بلوند داشتم که بیشتر با آن بازی می‌کردم زمانی هم که دوره مدرسه شروع می‌شد هم‌کلاس‌هایی داشتم که با تعداد کمی از آنها از اول دبستان تا دبیرستان ارتباط دارم، بچه‌ خیلی خجالتی، قانون‌مند و درس‌خوانی بودم از اون بچه‌های دعوایی که به خاطر شیطنت و بازیگوشی در مدرسه دچار مشکل و تنبیه می‌شوند، نبودم.

سین: شما از 15 سالگی کارتون رو شروع کردید؟

جیم: در 15 سالگی‌ام تازه چند ماه از انقلاب گذشته بود سازمان صدا و سیما برای همکاری با نوجوانان اعلام همکاری کرده بود و این خبر را یکی از دوستانم به من گفت و تصمیم دو نفره ما بر این شد که با هم بریم تست بدیم و در جمعی که برای تست رفته بودیم من پذیرفته شدم.

سین: با دوستتون در ارتباط هستید؟

جیم: تا دوره دبیرستان با هم بودیم بعد از آن دیگر ارتباطی با هم نداریم.

سین: حس و حالتون در زمان اجرای برنامه؟

جیم: واقعیتش در روزهای اول متوجه چیزی نبودم نگرانی‌ و هیجانی نداشتم، خیلی برایم عادی بود و در ماه‌های بعد که جنگ شروع شد و با توجه به حساسیت‌هایی موجود باید مطلبی را  یک مرتبه در برنامه زنده اعلام می‌کردیم و با این موضوع هیجان‌هایی ایجاد می‌شد و اگر مجری تسلط کافی نداشت احتمال تپق زدن در آن بسیار بالا بود.

سین: برنامه شما در زمان جنگ ایران و عراق پخش می‌شد، چه تاثیری برای کودکان آن زمان داشت؟

جیم: میگن خیلی خوب بوده، با توجه به اینکه بینندگان ما هم بچه بودند با بزرگ شدن در این سال‌ها آنها می‌گویند حرف‌های شما خیلی تاثیر داشت و بخشی از زندگی ما را حرف‌های شما ساخته است.

سین: تفاوت‌ بچه‌های دیروز و امروز؟

جیم: بچه‌های دهه 60 اعلام می‌کنند که ما خیلی حرف گوش کن بودیم البته درباره بچه‌های امروز اینو می‌تونم بگم که بخشی از رفتار آنها به خود والدین برمی‌گردد و از طرفی چون در دنیای ارتباطات هستند چیزهایی مختلفی در اطراف خود می‌بینند اما از یک نگاه دیگر پدر و مادرها زمانی که به کارهای خودشون می‌پردازند همه وسایل‌ها را برای فرزندان فراهم می‌کنند تا به کارخودشان مشغول باشند در کل برای تربیت بچه‌های گذشته حساسیت‌ها خیلی بیشتر بود.

سین: تکنولوژی چقدر تاثیرگذار بوده است؟

جیم: تاثیر زیادی داشته است در دهه شصت تکنولوژی خیلی کم بود تلویزیون 2 شبکه بیشتر نداشت الان با برنامه‌های مختلف در سال جدید تاثیر خودش را داشته است.

سین: از دیدن بچه‌های دیروز چه حسی دارید؟

جیم: از اینکه آنها را می‌بینم خیلی خوشحال می‌شوم ازطرفی آنها از دوران کودکی خودشان به خوبی یاد می‌کنند و میگن با وجود سختی‌هایی که ما در زمان کودکی داشتیم ولی لذت‌بخش بود و کودکان امروز با امکانات و پیشرفت‌ها که وجود دارد لذت‌هایی که ما از کودکی داشتیم را تجربه نمی‌کنند.

سین: دلیل ماندگاری برنامه‌های شما؟

جیم: شاد بودن برنامه همچنین طولانی‌تر بودن زمان که دیده شدیم و اینکه حرف‌های خود آن‌ها را به خودشون انتقال می‌دادیم و حرف‌های ما را بچه‌ها لمس می‌کردند.

سین: ویژگی یک مجری؟

جیم: به نظرم یک مجری باید دلنشین باشد تا بچه‌ها حرف‌های او را بپذیرند.

سین: شما نوستالژی بچه‌های دیروز هستید آیا مجریان الان نوستالژی کودکان امروز می‌َشوند؟

جیم: بستگی به نوع کلام، ارتباط، اجرا، گویش و رفتاری که یک مجری از خود نشان می‌دهد و کودکان چقدر با این مجریان ارتباط برقرار کردند، دارد. اینکه به نوستالژی آنها تبدیل می‌شود را نمی‌دانم.

سین: نظرتون درباره برنامه «بچه‌های دیروز»؟

جیم: برنامه «بچه‌های دیروز» پیشنهاد مدیر شبکه‌ بود که حس نوستالژی کسی که برنامه را می‌دید قلقک می‌داد و خود من هم زمان اجرای این برنامه حس خوبی داشتم، همه ما زمانی که به عقب برمی‌گردیم از دغدغه‌های فعلی دور می‌شویم و از دیدن آن زمان لذت می‌بریم.

سین: اتفاق خوب و بد در زندگی شما؟

جیم: بیشتر زمان کار کردن من اتفاق خوبی بوده است سعی کرده‌ام به اتفاقات خوب فکر کنم و به بدی‌ها توجه نمی‌کنم.

سین: اهل سفر هستید؟

جیم: به خاطر مشغله کاری کمتر سفر می‌روم.

سین: آشپز خوبی هستید؟

جیم: میگن بد نیست.

سین: نوستالژی شما؟

جیم: نوستالژی من دوران کودکی‌ام است همچنین در جاده هراز یک منطقه‌ای وجود دارد که در کودکی به آنجا می‌رفتم که خیلی دوستش دارم و گاهی با آنها سر می‌زنم و هر وقت به آرامش نیاز داشته باشم چشم‌هایم را می‌بندم و آنجا را برای خود تصور می‌کنم.

سین: خصلت بارز شما از نگاه اطرافیان؟

جیم: مهربون، نگاه مثبت و صداقت.

سین: چقدر مطالعه می‌کنید؟

جیم: علی‌رغم علاقه داشتن به مطالعه، زمان کمی را به آن اختصاص می‌دهم.

سین: اهل موسیقی هستید؟

جیم: بله، صدای علیرضا قربانی.

سین: دوست دارید در سینما کاری داشته باشید یا پیشنهادی در این زمینه داشتید؟

جیم: تا به حال به طور جدی به آن فکر نکردم، در زمان گذشته پیشنهاداتی داشتم که من قبول نکردم.

سین: مشغول اداره مهد کودک هستید؟

جیم: با توجه به اینکه تحصیلاتم مرتبط با مهد کودک و تلفیقی از روانشناسی و علوم تربیتی است و تربیت بچه‌ها از سن پیش از دبستان صورت می‌گیرد و علاقمندی به بچه‌ها باعث شد به این سمت سوق پیدا کنم.

سین: حرف پایانی؟

جیم: امیدوارم حال همه خوب باشد و همه سعی کنند از زندگی خود لذت ببرند، کارهای مفید انجام دهند و از همه مهمتر برای بچه‌ها طوری وقت بگذاریم که در آینده پشیمان نشویم.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۱۴:۳۸ ۳۰ شهريور ۱۳۹۴
اقا حتما مامانا عکس صدامو نشون بچه ها میدادن به بچه ها میگفتن اگه حرفمو گوش نکنی میگم لولو بخورتت!!!
Netherlands
ناشناس
۰۹:۴۵ ۲۹ شهريور ۱۳۹۹
یاتوخونه میگفتنداگرحرف گوش نکنی یادرانجام کار های خونه کمک نکنی تو مدرسه میام فردابهشون میگم تاناظم یامعلم باخطکش تنبیهت کنه ،ماهم حسابی اطاقهاروتمیزمیکردیم و مرتب جارومی کردیم ما جاروبرقی هم نداشتیم یادش بخیرواقعاچه روز های خوبی بود!