بیش از پانزده اثر از محمودزاده به چاپ رسید که از جمله آثارش می توان به «رقص مرگ»، «سنگرساز بیسنگر»، «بستر آرام هور»، «حماسه هویزه»، «مرثیه حلبچه»، «عقیق»، «سفر سرخ» و ... اشاره کرد.
*آقای محمودزاده چه ویژگی در حوزه دفاع مقدس موجب جذب شما در این حوزه شد؟
جنگ ایران و عراق یکی از جنگهای طولانی در قرن بیستم و از موضع ما یک بحث اعتقادی بود که باعث شکلگیری یکسری رفتارها و نمادها شد طوری که صدام حسین گفت: اگر دو چیز یعنی اول کربلا و بعد امام خمینی را از مردم ایران میگرفتیم سرنوشت جنگ تغییر میکرد و این دو عامل موجب شد حاصل جنگ ایران و عراق هنجارها و الگوهایی باشد که راهکار و راهگشا است به گونهای که دنیا میخواهد بداند کشوری با نیروهای جوان و حتی نوجوان چطور توانست در طی این 8 سال در مقابل چنین دشمنی مقاومت کند، بنابراین یک نویسنده برای تبدیل کردن جنگ به ادبیات باید در مورد آن به خوبی تحقیق کند در این صورت پشتوانه رفتارهای اجتماعی یک جنگ میتواند سرمایه شود.
*روند فعلی داستان نویسی در حوزه دفاع مقدس را چطور ارزیابی میکنید؟
من در روزهای اول جنگ حضور داشتم و آن زمان بیشتر خاطره و گزارش مینوشتیم ولی بعدها کتابهای دیگری از جمله رمانها در این حوزه نگاشته شدند. البته در این حوزه برای رسیدن به سر منزل مقصود راه زیاد است با توجه به نوع جنگ تحمیلی توقع ما از این حوزه بالاتر است و باید ادبیات قویتری از آن بیرون بیاید اما متاسفانه برای خیلی از مسئولین و نویسندهها شناخته شده نیست، علاوه بر آن کارهای تکراری و شعاری به چاپ میرسد که اکثریت آنها قابلیت بحث ندارند و تنها جامعه را به طور ظاهری ارضا میکنند.
*چه موانعی بر سر راه این روند وجود دارد؟
بیاعتقادی مسئولین به ادبیات ماندگار و به این حرکت بلند مدت یکی از موانع محسوب میشود.
*کتابهای 8 سال دفاع مقدس در خارج از کشور نیز مورد استقبال قرار میگیرند؟
خیلی در این زمینه موفق نبودهایم زیرا ابراز آن یک فلسفه و تکنیکی دارد که نتوانستهایم آن راخوب بیان کنیم در واقع ما اصول فروش و بازاریابی را نمیدانم. تجربه به من ثابت کرده که ما فقط خوب صحبت میکنیم، حرفهای بکر و نویی برای زدن داریم ولی به آن عمل نمیکنیم. باید بومی فکر کنیم و بعد جهانی عمل کنیم.
*وضعیت نشر امروز را چگونه می بینید؟
انتشارات در کشور ما متشکل از مثلث نویسنده، ناشر و مشتری است که حلقه مفقودهای بین ناشر، مخاطب و نویسنده داریم. حلقه مفقودهای که باید به طور علمی روی آن کار شود و ضعف میان ناشر، نویسنده و مخاطب را از بین ببرد. یکی از شرطهای من برای همکاری با یک انتشارات این است که بدانم انشتشارات مربوطه در چه جاهایی کتاب را توزیع میکند و چگونه به دست مخاطب میرساند. ارتباط بین نویسنده، ناشر و مخاطب در کشور ما همچنان سنتی است در صورتی که این کار حرفه و علم مختص به خود را میخواهد.
*از نظر شما موضوع جنگ تحمیلی برای نسل امروز جذابیت دارد؟
من با توجه به استقبالی که از کتابهای خودم دیدهام میگویم، بله. چون برخی از جوانها با من تماس میگیرند و از تاثیرات کتاب در زندگیشان میگویند. علاوه بر این ما نباید از شهدا شخصیتهای غیر قابل باوری برای جوانان بسازیم طوری آنها شخصیت شهید را غیر ملموس بدانند این باعث میشود نوجوان فاصلهی زیادی بین خودش و آن شهید ببیند و در نهایت این فاصله بیشتر و بیشتر میشود.
*چه چیزی تخیل نصرتالله محمودزاده را برای نوشتن برمیانگیزد؟
رابطهای که بین واقعیتها و نیاز جامعه است. باید نیاز جامعه آینده و جامعه حال را تشخیص بدهیم و بر مبنای آن مواردی را استخراج کنیم که به این نیاز پاسخ بدهد.
*برای رسیدن به نقطه ایدهآل ادبیات چه باید کرد؟
به اعتقاد من جنگ و جامعه درهر نسلی یک جوهری دارد و به اکثیری میرسد که باید با دنیا همراهی کند نه اینکه از جوامع دیگر کپی کنیم. این اکثیر را باید پیدا و سپس تبدیل به ادبیات کنیم و نکته آرمانی یک نسل در جامعه میتواند پیدا کردن آن اکثیر و تبدیل آن به ادبیات باشد.
*نظرتون در مورد آثاری که تا به امروز در این حوزه به چاپ رسیده است چیست؟
به نظرم آثار خوبی بوده اما دفاع مقدس پیامهای بالاتری را دارد که ما با آنها فاصلهی زیادی داریم بعنوان مثال اگر فتح خرمشهر برای ما یک آرمان است باید بتوانیم آن را تبدیل به یک فرآیند کنیم و بگوییم که اصلا چرا و چطور خرمشهر آزاد شد؛ ولی متاسفانه هیچ کتابی در این خصوص وجود ندارد.
*تعریف شما از اهل قلم چیست؟
جماعتی که اغلب در خلوت خانه خود اما دردل جامعه به موفقیت رسیدند کسانی که دست و یا می زنند ولی به سر منزل مقصود نمیرسند.
انتهای پیام/