ساعت12:25 جمعیتی انبوه که اغلب از کارکنان سازمان صدا و سیما هستند، در محوطه مسجد بلال این سازمان گرد هم آمده اند تا به سه تن از شهدای غواص ادای احترام و در مراسمی که به همین منظور در این مسجد برقرار شده بود شرکت کنند. دود اسفند و عطر گلاب، به فضای معنوی مسجد بلال، رنگی دیگر داده است. دقایقی می گذرد و آمبولانس حامل پیکر شهدا وارد محوطه مسجد می شود. مشتاقان حضور شهدا با ذکر صلوات به استقبال شهدا می روند، پیکر آنها را از آمبولانس بیرون آورده و با ذکر صلوات، یا حسین و یا علی به داخل مسجد میبرند و روی جایگاهی که در جلوی مسجد در نظر گرفته شده است قرار می دهند.
خانم سالمندی که گویا یکی از مادران شهدای گمنام دفاع مقدس بود، با صدای بلند می گوید: «خوش آمدید، خوش آمدید، قدم شما روی چشم ما. از محسن من خبر ندارید؟! محسن من رو ندیدید؟!» از او می پرسیم مادر حرف دلت با شهدا چیست و او در جواب می گوید: «همه اینها بچه های من هستند. فدای همه شون بشم. حرف دلم اینه که خدا خودش به ما توفیق بده بتونیم قدردان شهدا باشیم. ما مدیون شهدا هستیم. ما هر چی داریم از شهداست.»
نزدیک اذن ظهر است. تعداد زیادی به جمعیت داخل مسجد اضافه شده اند. مسئول برنامه اعلام می کند که پس از اقامه نماز، مراسم عزاداری و تشییع برگزار خواهد شد. صفوف نماز منظم میشود. پیرمردی که می گوید مسافر است و برای یک کار اداری به تهران آمده به ما می گوید: «وقتی فهمیدم قراره شهدا را تشییع کنن خودم رو به صدا و سیما رسوندم چون وظیفه ماست که بیایم و به اون ها ادای احترام کنیم. ما خیلی به شهدا مدیونیم. خدا شفاعت شهدا رو نصیبمون کنه»
بین دو نماز، دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان قرائت می شود. فضای خاصی بر مسجد بلال حکمفرماست. «اللهم افتح لی ابواب الجنه و اغلق عنی فیه ابواب النیران ...»
خبرنگاران و عکاسان در تلاشند حضور مردم در مسجد بلال را بهتر به تصویر بکشند و از هر فرصت و مکانی برای تهیه خبر و گرفتن عکس استفاده می کنند.
نماز عصر هم اقامه می شود. پس از اقامه نماز، مجری صحبتهایش را آغاز میکند: «بسم رب الشهداء و الصدیقین» مجری میگوید :«قرار است ابتدا از نوای گرم مداح اهلبیت(ع) حاج آقا ناصری بهره مند بشیم. بعدش مراسم سینه زنی داریم و در آخر، پیکر شهدا رو تشییع می کنیم.»
ناصری با ذکر مصیبتی از کربلا و با اشاره به مصائب علی(ع) مرثیه خوانی می کند. حاضران را می بینم که گریانند و در همان حال خوش به آستان اهلبیت عرض ادب و ارادت میکنند. پس از مرثیه خوانی مراسم سینه زنی برگزار می شود. ناصری به همراه مداح دیگری نوحه خوانی می کنند و جمعیت حاضر در مسجد با سینه زنی آن ها را همراهی می کنند.
سینه زنی که تمام می شود، مجری اعلام می کند که مردم پیکر شهدا را بر دوش خود قرار داده و به بیرون مسجد ببرند. قرار است جمعیت حاضر، بر سر مزار شهدای مدفون در حیاط مسجد بلال گرد آمده و به مقام شهدا ادای احترام کنند. جمعیت گریان، با ذکر لبیک یا حسین، شهدا را به بیرون از مسجد و به سمت مزار شهدا می برند.
گروهی از بانوان حاضر در این مراسم، یکی از پیکرها را بر دوش گرفته اند و دارند تشییع می کنند. یکی از آن ها ظاهراً خواهر شهید است. می گوید: «هر وقت شهید می آورند، هر کاری داشته باشم میذارم کنار و میام به پابوس شهدا. خدا حق همه شونو به ما حلال کنه. شهدا خیلی به ما حق دارن.»
بر سر مزار شهدای مدفون در حیاط مسجد بلال هم عزاداری دیگری برگزار می شود و در پایان هم جمعیت حاضر در محوطه مسجد بلال که با شنیدن صدای عزاداری بر تعداد آن ها افزوده هم شده است، پیکر شهدا را با آمبولانس به محل ستاد تفحص می برند.
یکی از مسئولان مسجد بلال می گوید: «قرار است در شبهای قدر، پیکر شهدا را به مساجد سطح تهران ببرند که مراسم شب قدر برگزار می کنند.»
انتهای پیام/