سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ناقوس مرگ سینمای ایران به صدا درآمده است/ نقد مديريت دهه شصت منصفانه و عادلانه نيست

مراسم "بررسی مدیریت سینما در دهه شصت" شب گذشته با حضور جمعی از کارگردانها و منتقدان و دیگر عوامل سینمایی در خانه سینما برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سینما باشگاه خبرنگاران ، مراسم "بررسی مدیریت سینما در دهه شصت" شب گذشته با حضور جمعی از کارگردانها و منتقدان و دیگر عوامل سینمایی در خانه سینما برگزار شد.

در این جلسه كه مدیریت آن بر عهده شاهین امین بود ، در ابتدا منوچهر محمدی، جواد طوسی، سعید عقیقی و کمال تبریزی برای بحث و بررسی به روی صحنه آمدند.

منوچهر محمدی در خصوص ارزیابی، نقد و نتایجی که سینمای دهه شصت داشته، گفت: هفته گذشته تصادفاً مجله‌ای که گفتگوی آقای بهشتی در آن بود به دستم رسید و آن را با دقت خواندم. بعد از مطالعه آن متوجه شدم بهشتی همان بهشتی با همان نقطه نظرها و ایده‌های زمان مدیریتش و بدون تغییر است.

نقد مديريت دهه شصت منصفانه و عادلانه نيست

وی افزود: آشنایی اصلی و دوستی من با وی با ورودم به صدا و سیما  شکل گرفت. آنچه که برای من روشن است در این نکته ساده خلاصه می‌شود. آقای بهشتی فرهنگ و سینمای این مملکت را دوست دارد. در سالهای گذشته هجمه‌های زیادی به وی و مدیران سینمایی آن موقع وارد شد ولی وی کمتر عکس العملی از خود نشان داد.

محمدی ادامه داد: نقد‌هایی که به دهه شصت وارد می‌شود را نقد منصفانه و عادلانه ندیدم. نقدها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند. یکسری آمیخته به سیاست و جنا‌ح‌بندی و مسایل روز است که باید از آنها بگذریم ، چون تناسبی با فرهنگ ندارد و اساساً ارزش ذاتی ندارد ، اما دسته دوم نقدهایی هستند که به تولیدات آثار سینما در دهه شصت می‌پردازند. آثاري در آن دهه وجود دارد که تأثیر خود را روی آن سینما گذاشته و آنچه که مسلم است و شاید بشود قطع به یقین گفت ، تنها دوره‌ای که برنامه مدون و مشخص از سینمای ایران وجود داشت ، دهه شصت بود چون سیاست‌گذاری، برنامه و اجرا به درستی صورت می‌گرفت.

وی افزود: سینمای ایران با انقلاب 57 دچار دگردیسی نشد. سینمای ایران چند سال بیشتر به خاطر بیماری‌های درون آن دچار ورشکستگی شده بود و الان هم کم کم سینما دچار یکسری بیماری‌ها می‌شود. بعد از سال 57 برنامه‌هایی آماده شد که گام به گام شروع به اجرا شد و مجموعه‌های این برنامه‌ها در امتداد همدیگر با اجرای صحیح به پیشرفت و تأسیس سینمای بعد از انقلاب در دهه شصت کمک کرد.

وی افزود: در ابتدای آن دهه و بعد از سال 57 این سوال بود که آیا می‌توانیم سینما داشته باشیم و چرا؟ البته داشتن سینما به مفهوم خود سینما نه به مفهوم تولید فیلم.دهه شصت دوره‌ای بود که برنامه وجود داشت و تکلیف مدیران مشخص بود. مناسبات داخل سینما هم تا حدودی روشن بود ، در نتیجه فضای سینما ایجاب می‌کرد که تولیدات خوبی ارائه شود.

محمدی در ادامه گفت: اکثر مدیران امروز عاشق و دلسوز نیستند و انگار فقط برای رفع تکلیف مدیریت می‌کنند ، ولی مدیران آن زمان حمایت‌های روحی و معنوی خوبی داشتند و عاشقانه کار می‌کردند.مشکل اساسی سینمای الان ما این است که همه ما اعتماد به نفسمان را از دست داده و انگار تنها وسط یک معرکه‌ای رها شده‌ایم ، در نتیجه در ایران چرخه سینما درست نمی‌چرخد.

وی در خصوص مشکلات مدیریتی دهه شصت گفت: مشکل مدیریت سینمای آن دهه غفلت از سپهر سیاسی بود که در پی آن هجمه‌ها به سینما و مدیریت سینمایی بیشتر شد که منجر به تغییر و تحولات شد. مشکلات بعدی توقع به تولید بیش از حد فیلم، کم توجهی به بخشی از زیرساختها و ساخته نشدن سالن سینما بود. 

اين تهيه كننده افزود: با واقعیت‌های موجود افق روشنی جلوی چشم من در خصوص پیشرفت این روزهای سینمای ایران وجود ندارد و ناقوس مرگ سینمای ایران به صدا درآمده است.

محمدی افزود: در حال حاضر در سینمای ایران هر کسی کار خودش را انجام می‌دهد که این جای تأمل زیادی دارد.

سياستگذاري درست در مديريت دهه شصت سينما

در ادامه مراسم جواد طوسی گفت: جنبه‌های قوت آن دهه بیشتر از جنبه‌های ضعف آن بود. جدا از آقای بهشتی کسانی مثل آقای انوار و اسفندیاری وجود داشتند که در بین آنها یک فصل مشترک از لحاظ جهان‌بینی به چشم می‌خورد ، در نتیجه در دهه شصت یک هویت بندی تدریجی در سینما صورت گرفت.

طوسی گفت: ما دهه‌ای را مرور می‌کنیم که در آن 8 سال جنگ اتفاق افتاد ، به این خاطر به سینمای اجتماعی در دهه شصت کمتر بها داده شد که بخشی از آن به خاطر شرايط آن زمان بود.

وی افزود: در آن دهه اعمال و سیاست‌گذاری درستی از بنیاد سینمای فارابی را شاهد بودیم که در پی آن دهه شصت به یک نوستالژی تبدیل شده است. در عوض نبود کنترل صحیح ، نبود مدیریت کارشناسانه در سینمای حال حاضر دیده می‌شود و آزمون و خطا بعد از سی و چندی سال تجربه در زمینه‌های مختلف فیلمسازی درست نیست.

وی افزود: در آن دهه تلفیق و کنتراست نسل قدیم‌تر و نسل جدید باهم را شاهد بودیم که توانست یک شناسنامه‌ی اولیه‌ای برای سینمای ایران بوجود آورد.

در ادامه طوسی درباره از مشکلات سینما در دهه شصت گفت: در آن دهه ای کاش برنامه‌ریزی‌ها و قانون‌های درست‌تر و آینده‌نگری بوجود می‌آمد که نسلهای بعد هم از آنها پیروی کنند. فیلم ها از سمت داوران دچار یک نگاه محافظه‌کارانه شدند و چرا فیلمهای بیشتری که هنر و صنعت در آن وجود داشته باشد ، تولید نشد ، در صورتی که همه نمونه پتانسیل در سینما وجود داشت.

سال مرگ سينماي ايران نزديك است

کمال تبریزی در خصوص تفاوت عملکرد مدیران سینمایی در مدت زمانی که فیلمساز بوده، گفت: رابطه و برخورد خوب و مثبت مسئولان سینمایی آن زمان باعث می‌شد که انرژی ، امید و انگیزه‌های مثبتی در نسل جوان ما بوجود آید که در پی آن تولید آثاری دیدنی و جذاب بود ، چون همدلی، صداقت و رابطه خوبی بین ما و مسئولان سینمایی وجود داشت ، ولی بعد از آن دوره تا امروز به تدریج آن رابطه‌ها کمرنگ‌تر شد.

تبریزی افزود: دلیل عمده‌ی شکوفایی آن دهه رابطه بین متولی و مدیریت و افرادی که قرار بود در این عرصه فعالیت کنند بدون امر و نهی آنچنانی بود و هر اتفاقی در حین فیلم ساختن از ممیزی تا هر چیز دیگری به نفع فیلم تمام می‌شد.

وی گفت: متولی دلسوز و همدل مثل آن دهه دیگر وجود ندارد و جوانها رها شده‌اند. هیچ جور اتاق فکری برای رفع معضلات سینمایی وجود ندارد و تعاملها از بین رفته است.

 تبریزی در ادامه گفت: یک فیلمساز باید در میزان استعداد، نوع کارکردنش در مسیر پیشرفت خود دقت زیادی کند چون در سینما آدم‌هایی که توانایی دارند ماندگار می‌شوند و این اتفاق در دهه شصت افتاد. آن زمان حال اکثر سینماگران خوب بود حتی اگر شکست هم می خوردند باز هم انرژی و امید برای تلاش بعدی بوجود می‌آمد ، ولی الان همه حس انزوا و تنهایی دارند و انگار کسی پشتیبانشان نیست. البته همه این بحثها فارغ از بحث مالی است. در آن زمان همفکری و حرکت دسته جمعی به سوی موفقیت وجود داشت.

وی افزود: اگر شکل و شمایل و همان نوع طرز برخورد و هم‌اندیشی در آن زمان را الان داشتیم سینما به سوی صعود حرکت می‌کرد نه به سمت نزول فعلی. با این تفاسیر سال مرگ سینمای ایران در حال نزدیکی است.

واژه هاي سياه نمايي و گلخانه اي فاقد ارزش پژوهشي هستند 

در ادامه سعید عقیقی گفت: واژه‌های سیاه‌نمایی و گلخانه‌ای فاقد ارزش پژوهشی هستند بخصوص برای کسانی که کارهای پژوهشی می‌کنند ، پس به جای اینکه به این واژه‌ها بپردازیم باید به دنبال شناخت و رفع مشکل اصلی سینمای ایران گشت.

وی افزود: به علت فقدان شعور برنامه‌ریزی، رانت بوجود می‌آید. وقتی استراتژی وجود ندارد تاکتیک‌های مقطعی بوجود می‌آید و صداهایی که ریشه فرهنگی واقعی دارند شنیده نمی‌شوند که در پی آن به تعداد آدمها صاحب نظر بوجود آمده است.

تصور روشني از سينما نداريم

انوار یکی از مدیران سینمایی دهه شصت گفت: با حرف زدن و تعریف و تمجید که باعث دلخوشی لحظه‌ای ما می‌شود کاری پیش نمی‌رود ، چون تصور روشنی از سینما نداریم که مشکلات عمده‌ی ما را حل کند.

وی در خصوص عملکرد مدیریت و در کل وضعیت سینما در آن دهه گفت: مشکل  کمبود سالن سینما از زمان ما وجود داشت. ما عرصه را به طور کامل برای ورود فیلمسازان و ساخت فیلم فراهم کرده بودیم. حصر، حصر فیزیکی نبود بلکه حصر طبیعی بود و سعی می‌کردیم که سینما را به دست یک عده خاص نگذاریم. اساساً ما معتقد نبودیم که سینمای ما متکی و متصل به سینمای دولتی باشد. به این خاطر خانه سینما را بوجود آوردیم. سیاست ما این بود که جامعه سینمایی باید صاحب سینما شود. 

انوار ادامه داد: ما به دو سال وقت نیاز داشتیم که جریان اقتصاد سینما را به جریان اقتصاد سینمای دنیا وصل کنیم ، چون اکتفا به سینمای محلی و منطقه ای عاقبت خوبی ندارد بلکه باید با سینما‌های دنیا تعامل داشته باشیم تا شکست نخوریم که متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

وی افزود: نسبت به مجوز‌هایی كه از طرف ما صادر می‌شد متعهد بودیم و هر اتفاقی که برای فیلم می‌افتاد خودمان جوابگو بودیم. گرایش ما این بود که سینمای بخش خصوصی بیشتر کار خودش را انجام دهد و متکی به سینمای دولتی نبودیم.

خسرو دهقان منتقد سینمای دهه شصت نيز گفت: در دهه شصت فضای کافی برای منتقدان حتی کسانی که تندگو بودند وجود داشت و من به عنوان منتقد آن دهه و یکی از تندگوها می‌گویم که اصغر فرهادی فیلمساز خوبی نیست.

سهم طلبي و تملك جويي وجود نداشت

در پایان رخشان بنی اعتماد اظهار داشت: چه بخواهیم چه نخواهیم باید سینمای الان را با آن دهه قیاس کنیم و حسرت موقعیت‌هایی را بخوریم که دهه شصت بهترین دوران سینما بود.

وی افزود: در دهه شصت، سهم‌طلبی، تملک‌جویی که الان شاهد آن هستیم وجود نداشت و در حال حاضر ما و مدیران نگاهمان را گم کرده‌ایم.

از میهمانان این نشست تخصصی می‌توان به سیدمحمد بهشتی، سیدفخرالدین انوار، رخشان بنی‌اعتماد، سیدرضا میرکریمی، مسعود مهرابی، فرشته طائرپور، فرهاد توحیدی و ... اشاره کرد. 

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.