به گزارش
خبرنگار شهری باشگاه خبرنگاران، توجه به کودکان در جوامع یکی از مسائل مهم است زیرا که این کودکان با تربیت و نوع نگرشی که خانواده در آنها به وجود میآورد میتوانند آیندهساز یک جامعه باشند و از همگسیختگی خانوادگی و پناه آوردن کودکان به خیابانها هم برای آنها و هم برای خود کودکان مضر است.
کودکان کار، کودکانی هستند که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند و بسیاری از سازمانها کار کودک را فعالیتی استثماری برمیشمرند. کار کودک باعث میشود که آنها از رفتن به مدرسه بازداشته شوند و صدمات جبرانناپذیر جسمی و روحی به آنها وارد شود و عوامل متعددی در کار کودکان کار تأثیرگذار است که از جمله آن میتوان به خانواده، فقر، تغییرات اقتصادی و موارد دیگر اشاره کرد.
خانوادهها به علت نداشتن تمکن مالی و یا به علت ناتوانی در کار والدین و یا فقر ناشی از عوامل اقتصادی آن کشور که در آن زندگی میکنند باعث میشود که کودکان به کار رو میآورند.
بر اساس سرشماری سال 1375 حدود 380 هزار کودک در سن 10 تا 14 در ایران کار ثابت داشته است.
کودکان کار میتوانند به راحتی در قالب باندهای بزهکاری مشغول فعالیت شوند و به کارهای نادرست اجتماعی بپردازند و از این طریق به امرار معاش خود میپردازند این کودکان از طریق کارهای دستفروشی، آوازخوانی نیز به کسب و کار میپردازند.
کار زنان و کودکان از دیرباز در همه جوامع رواج داشته است و پیش از انقلاب صنعتی و بالا رفتن کار در کنار خانوادهها بوده است اما بعد از انقلاب صنعتی و بالا رفتن بهرهکشی از زنان و کودکان در صنایع و کارخانجات موضوع جلوگیری از کار آنها مطرح شد، در کشورهای پیشرفته مانند انگلستان، دولت از دخالت در امور اقتصادی خودداری میکرد اما برای حمایت از کارگرانی که از آزادی مطلق در روابط کار ناراضی بودند مثل کودکان و زنان با وضع قوانین حمایتی در اقتصاد دخالت کرد و فرانسه که 50 سال پس از انگلستان با انقلاب صنعتی روبرو شد وضعی مشابه آن کشور داشت در کشورهای در حال توسعه زنان در مناطق روستایی فعالیتهای مختلف کشاورزی را انجام میدهند در حالی که این گروه از زنان از هر گونه حمایت اجتماعی محروم هستند در کشورهای در حال توسعه با وجود اینکه مشاغل منشیگری و معلمی از گروههای شغلی در سنین مختلف است اما گرایش به سوی زنانه شدن این مشاغل است.
تعداد زیادی از کارگران زن در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند که در حدود دو سوم آنان در بخش کشاورزی فعالیت میکنند کودکان خیابان نیز جزء کودکان کار محسوب میشوند که آنها نیز به علت فقر و وضعیت بد اقتصادی و از هم گسیختگی خانوادگی به کودکان خیابانی تبدیل شدهاند.
کودکان خیابانی کارهای مهمی در قالب فعالیتهای اجتماعی و شغلی در میان مردم و جامعه از جمله بزهکاری، دزدی، دستفروشی و موارد دیگر انجام میدهند.
کودکان خیابانی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه وجود دارد که به عنوان مثال در هندوستان کودکانی هستند که در کنار خیابان زاده میشوند زندگی میکنند و هم آنجا نیز بدرود زندگی میگویند.
میتوان با جمعآوری این کودکان در مراکزی از آنها حمایت کرد و با مشاوره و یا دادن مهارتها به آنها به زندگی سخت و طاقتفرسای آنها پایان داد که البته این کار در ایران صورت گرفته است که البته در سطح بینالمللی این کار با ایجاد یونیسف یا همان صندوق کودکان ملل متحد ایجاد شده که به ساماندهی وضعیت کودکان کار در جهان بپردازد.
کودکان خیابانی دو دستهاند کودکان ساکن و مهاجر که البته کودکان مهاجر که برای کار به کشوری دیگر به صورت قاچاق مهاجرت میکنند و یا از شهری به شهر دیگر نیز میروند برای جوامع رقتبار و ناراحتکننده است. شمار کودکان فقیر و محروم در روستاهای جهان بیش از شهرها است زیرا بیشترین تفاوت بین کودکان روستایی و شهری در حوزه خدمات بهداشتی است چرا که تنها نه درصد کودکان شهری از خدمات بهداشتی محروم هستند اما در مقابل 41 درصد کودکان ساکن در روستاهای جهان از این عامل حیاتی بیبهراند.
یکی از مسائلی که پیوسته مورد بحث جدی قرار گرفته تا نواقص و کاستیهایی که در زمنیه کودکان کار وجود دارد را تا حدودی کاهش دهد حقوق کودک است.
کودکان به علت نداشتن تکامل رشد بدنی فکری نیاز به مراقبتهایی دارند که به همین خاطر محتاج حمایتهای حقوقی هستند از سوی دیگر چون پیچیدگیهای جوامع در کشورهای توسعه نیافته به دلیل اینکه در حال گذر از سنت به مدرنیته هستند و نگاه سنتی هنوز ارجحیت دارد و کودکان به دلیل وجود نگاه و تربیتهای جدید روشهای گذشته را نمیپذیرند به همین دلیل صاحبنظران معتقدند علاوه بر رفع نواقص در زمینه حقوق کودک باید از بعد فرهنگی نیز آسیبشناسی شود.
در حالی که اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 به تصویب رسیده کنوانسیون حقوق کودک در سال 1989 مصوب شده است اما بعد از جنگ جهانی دوم جهانیان به اهمیت حقوق کودک پی بردند اما کشورها با اعمال حق شرطهایی که به این کنوانسیون پیوستند اما با اینکه سه دهه از تصویب کنوانسیون حقوق کودک میگذرد دولتها هنوز در رابطه با کودکان به موفقیت چندانی دست نیافتهاند.
ایران در اسفند سال 1372 به موجب ماده واحدهایی که به تصویب شورای اسلامی رسد به کنوانسیون حقوق کودک ملحق شد تعداد کشورهایی که تاکنون به عضویت کنوانسیون درآمدهاند 192 کشور است که تنها سومالی و آمریکا عضو کنوانسیون حقوق کودک نیستند. این دو کشور فقط کنوانسیون حقوق کودک را امضا کردهاند ولی در هر جا که مواد این کنوانسیون با قوانین داخلیشان تعارض داشته باشند قوانین داخلی را اجرا میکنند.
سومین کنفرانس جهانی محو کار کودکان از 8 اکتبر تا 10 اکتبر 2013 در برزیل برگزار شد و این کنفرانس به ابتکار دولت برزیل و سازمان بینالمللی کار تشکیل شد که حدود هزار و 300 نفر از 152 کشور در این اجلاس شرکت کردند که نماینده 40 کشور در سطح وزیر بود.
روند جهانی برای محور کار کودک از سال 2000 به ابتکار سازمان بینالمللی آغاز شد این روند نسبتا موفق بوده است و منطقه آسیا و اقیانوسیه هنوز در کارهای پرخطر بالاترین اقدام را به خود اختصاص داده است. جمهوری اسلامی ایران کنوانسیون 183 سازمان بینالمللی کار در مورد محو بدترین اشکالهای کودک را تصویب کرده است تاکنون بیش از 40 حرفه غیراستاندارد شناسایی و رسما استفاده از کودکان با مقررات تنبیهی روبرو است.
کودکان کار در کشورهای جهان نیز میتوانند به دلیل زندگی سخت، خیابانی و مشکلات و بیماریهای جسمی که پیدا میکنند ناقل بیماریهای خطرناکی از جمله ایدز و هپاتیت نیز باشند و این کودکان با سختیهای خانوادگی و اجتماعی که دارند در بزرگسالی میتوانند مشکلات زیادی را با خود حمل کنند در سراسر جهان میلیونها کودک در شرایط نامناسب به کارهای خطرناکی روی میآورند که سلامت، آموزش، پیشرفت شخصی و اجتماعی و حتی زندگی آنها را در معرض خطر قرار میدهد. کودکان بیشتر به کار گرفته میشوند چون در مقایسه با افراد بالغ دستمز کمتری دریافت میکنند و توانایی مقابله با شرایط نامناسب کار را نیز ندارند. کار این کودکان امکان تأمین هزینههای خانواده ر ا فراهم میکند.
مریم درخشاننژاد کارشناس ارشد روانَشناسی بالینی در گفتگو با خبرنگار حوزه شهری باشگاه خبرنگاران، گفت: کودکان کار کودکانی زیر 18 سال هستند که به صورت مداوم و یا پارهوقت به کار مشغول هستند و کودکان کار از فرآیند رشد روانی و جسمانی طبیعی خودشان در این دوره برخوردار نیستند.
وی در ادامه گفت: این کودکان بر ساختار اجتماعی سالم رشد نکردهاند که بتوانند توانمندیهای زندگی سالم برای زندگی آیندهشان را یاد بگیرند و معمولا این کودکان در خانوادههای ساختاریافته رشد نمیکند وعملا آسیبپذیریهای روانی را در آینده برای خود به بار میآورند.
درخشاننژاد تصریح کرد: این کودکان زمانی که باید تحصیل کنند این کار را نمیکنند زمانی که باید بازی کنند بازی نمیکنند و آسیبهایی که به کودکان در استفاده جنسی از آنها میشود بسیار بالا است.
وی افزود: این کودکان در طول دوران رشدشان آماده نسلهای جدیدی برای آینده مثل پدر و یا مادر شدن میشوند که در این موارد موفق نیستند و یا در طول دوران کاری که مشغول به کار هستند شکست، ترس از دستگیر شدن، دنبال و تحت تعقیب قرار گرفتن را تجربه میکنند و انواع اختلالات افسردگی در این کودکان زیاد است.
درخشاننژاد تصریح کرد: این کودکان در قالب گدا به کار گرفته میشوند و این امر طبیعتا موردپسند جامعه نیست و معمولا واکنشها در برخورد با این کودکان در جامعه دو دسته است بعضی از افراد این کودکان را مورد ترحم قرار میدهند و بعضی دیگر این کودکان را ترد میکنند و این کودکان چون در زندگی سالم رشد نمیکنند امنیت را نیز تجربه نمیکنند و جامعه ما این آسیبهای وارد شده به کودکان کار را دیده است و در پی ساماندهی آنها برآمده است.
یک بررسی اجمالی نشان میدهد که هر چه اقتصاد کشوری فقیرتر باشد کودکان زیر 15 سال در آن کشور به کار مشغول میشوند به همین دلیل در آسیا و در هندوستان، پاکستان، بنگلادش تعداد کودکان کار بسیار زیاد است در کشورهای آفریقایی کمدرآمد نیز سهم کودکان کار فوقالعاده بالاست در مقابل هر چه کشورها اقتصاد قویتر و درآمد سرانه بیشتری داشته باشند هم دولتها امکان هزینه در بخش آموزش عمومی را دارند و هم خانوادهها از پس هزینههای فرزندان خود در بخش آموزش برمیآیند امید است دولتها با اهتمام هر چه بیشتر به وضعیت کودکان کار در جهان و رسیدگی به حل مشکلات آنها بتوانند با موفقیت هر چه بیشتر در رشد و پرورش صحیح این قشر آسیبپذیر در جامعه کوشا باشند.
انتهای پیام/