سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران گزارش می‌دهد؛

توسعه عمق نفوذ گفتمان ایرانی و واکنش‌های رژیم آل‌سعود/دومینوی رکودی اقتصادی برای اعراب مرتجع در راه است

دستیابی به توافق هسته‌ای از دید رژیم آل سعود، یعنی اینکه ایران در مسیر احیا و البته ارتقاء بی‌سابقه جایگاه اقتصادی خود در منطقه خواهد افتاد و همچنین اینکه زیرساخت‌های فنی و قابلیت‌های صنعتی مرتبط از بین نخواهند رفت، بلکه امکان توسعه و رشد بیشتر را نیز خواهند داشت.

به گزارش خبرنگار سیاست‌خارجی باشگاه خبرنگاران؛ برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج‌ فارس از جمله عربستان که همواره در کنار آمریکا و اروپا در همه‌ تجاوزات و جنایات اسرائیل در لبنان، غزه و کرانه‌ باختری، از حامیان این رژیم کودک‌کش بوده‌اند، این بار نیز در واکنش به نتیجه مذاکرات "لوزان" سعی می‌کنند تا موضعی مشابه با مواضع صهیونیست‌ها و همچنین جمهوری‌خواهان آمریکا داشته باشند. آنچه که باید در انتها مدّنظر داشت، دنبال‌کردن تحرکات مشکوک ایالات‌متحده و هم‌پیمانان صهیونیست و اروپایی آن تا زمان رسیدن به مذاکرات نهایی است. پر واضح است که در این میان، اعراب منطقه نیز بر طبق خطوط از پیش‌تعیین‌شدۀ واشنگتن و تل‌آویو حرکت خواهند کرد.

به گزارش Wall Street Journal، سال‌هاست که محدود کردن ایران برای دستیابی به پیشرفت‌های هسته‌ای در دستور کار برخی کشورهای عرب نیز قرار داشته است. به‌ گفته این نشریه، این کشورها اکنون بیم آن دارند که ایران بتواند در صورت حصول یک توافق و برچیده شدن تحریم‌های تحمیل‌شده، به قدرت اقتصادی برتر در منطقه تبدیل بشود و در این مرحله از تحولات گستردۀ جهانی در محور توجهات و مناسبات سیاسی بین‌المللی قرار بگیرد.

به گفته علی‌اکبر ولایتی، مشاور مقام‌ معظم‌ رهبری در امور بین‌الملل، "اینکه یک مرتبه می‌بینید رئیس رژیم صهیونیستی می‌گوید نباید با ایران تواقفی امضا شود یا فلان کشور عربی حرفی بزرگ‌تر از حد خودش می‌زند و می‌گوید با ایران نباید قرارداد امضا شود یا مذاکره شود، در نهایت فقط یک بهانه سیاسی می‌تواند باشد؛ چرا که آمریکایی‌ها نشان داده‌اند هر وقت بخواهند خواسته‌هایشان را به چنین کشورهایی تحمیل می‌کنند.

نمونه‌اش پایین آوردن قیمت نفت برای ضربه زدن به ایران و روسیه است. پایین آوردن قیمت نفت در حقیقت، اراده آمریکاست و بحمدالله ایران توانسته مقاومت کند. روسیه هم راه خودش را پیدا کرده است. ولی به هرحال، موقعی که آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند چنین کاری انجام دهند، همین تولیدکنندگان نفت در منطقه تبعیت کردند و عملاً قیمت نفت پایین آمد."

به گزارش Wall Street Journal، درست یک هفته قبل از پایان مذاکرات لوزان، عربستان سعودی با چراغ‌سبز آمریکا و جمع‌کردن به اصطلاح ائتلافی از 10 کشور عربی به یمن حمله کرد، و همزمان نیز، مصر و اعراب خلیج‌ فارس اعلام می‌دارند که باید به تشکیل نیروی مشترک عربی و ایجاد حکومت‌ نظامی برای توقف گسترش تأثیر ایران در منطقه سرعت ببخشند.

به گزارش Jerusalem Post، رئیس‌جمهور ایالات‌ متحده بعد از مذاکرات لوزان، با جنگ‌افروز اصلی تجاوز به یمن و بازیگر منطقه‌ای خود در ریاض ارتباط برقرار کرد و از دعوت قریب‌الوقوع 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس اعمّ از امارات، قطر، بحرین، کویت و عمان به‌ همراه عربستان در کمپ‌دیوید خبر داد تا در کنار آنها به بحث در مورد نتایج مذاکرات لوزان بپردازد.

به گزارش خبرگزاری دولتی سعودی، سلمان‌بن‌عبدالعزیز در این مکالمه تلفنی بر ضرورت الزام‌آور بودن توافق‌نهایی با ایران اصرار ورزیده است.

"جمال‌ خشوجی" نیز که از روزنامه‌نگاران معروفِ مرتبط با آل‌سعود است، ابراز داشته که سعودی‌ها نرمش غرب در برابر ایران را دراین برهۀ زمانی حساس که آن را فرصت مغتنمی برای کنترل نفوذ ایران در منطقه می‌دانند نمی‌پذیرند.

یکی از مقامات ارشد دولت مصر نیز در مصاحبه با نشریه  WSJ اعلام می‌کند که موضع دولت ژنرال سیسی درباره نتایج مذاکرات اخیر کاملاً همسو با نظر رئیس خاندان آل‌سعود و دیگر هم‌پیمانان منطقه‌‌ای است.

در مقابل، اما، برخی از مسئولین دولتی عراق و لبنان معتقدند که نتایج مذاکرات 9 روزۀ لوزان نشان از اُفول سیاست‌ متکبرانۀ آمریکا در برابر ایرانی بود که همواره در حال حرکت رو به جلو بوده است.

همچنین بنا به تحلیل بسیاری از کارشناسان از جمله Lina Khatib مدیر مرکز خاورمیانۀ مؤسسه کارنگی (the Carnegie Middle East Center)، در صورتی که آنچه مورد خواست ایران است اتفاق بیافتد، آنچه که اعراب و غرب به مدت 4 سال در سوریه انجام دادند بی‌نتیجه خواهد ماند.

Abdulkhaleq Abdulla، استاد سابق علوم‌ سیاسی امارات‌ متحده‌عربی، می‌گوید: "برای سران عرب، توسعه‌ عمق نفوذ گفتمان ایرانی بسیار ترسناک‌تر از وجود یک ایران هسته‌ای است که توانسته قدرت‌های غربی را به مذاکره وادار کند (آنهم بدون اینکه به‌ دستور آمریکا، اسرائیل را به رسمیت بشناسد).

نخست‌وزیر اسرائیل، روز جمعه در جلسه اضطراری اعضای کابینه اسرائیل، خطاب به کشورهای مذاکره‌‌کننده‌ غربی گفت در هر توافقی که قرار است در نهایت سران کشورهای غربی را به همکاری با ایران متعهد کند، باید شرط پذیرش موجودیت اسرائیل توسط ایران به‌طور واضح و به‌دور از هرگونه ابهامی گنجانده شود.

به گزارش شبکه CNN، در حالی که هیچ‌یک از خواسته‌های مطرح شده‌ی نخست‌وزیر اسرائیل در سفر ماه گذشته‌اش به مجلس نمایندگان ایالات متحده در مذاکرات لوزان گنجانده نشده، نتانیاهو توافق با ایران را یک اشتباه تاریخی خواند و دستیابی به توافق نهایی با کشوری که علناًٌ موجودیت اسرائیل را تهدید کرده است موجب مشروعیت برنامه هسته‌ای ایران اسلامی، تقویت قدرت اقتصادی و گسترش توان علمی، نظامی و صنعتی آن قلمداد کرد. 

پایگاه اینترنتی الجزیرۀ قطر، طی روزهای اخیر در گزارشی درباره دلایل ضدّیت عربستان سعودی با هرگونه توافق هسته‌ای مطلوبِ ایران پرداخته است که در عین حال از همسو بودن سیاست‌های مشترک این دیکتاتوریِ عربی با رژیم اشغال‌گر قدس شریف نیز خبر می‌دهد.

به گزارش این خبرگزاری، با وجود تلاش‌های اسرائیل و عربستان مبنی بر سد کردن راه برای هرگونه توافقی که در جهت منافع ایران باشد، ایران و 6 قدرت مدّعی جهان توانستند در روز پنج‌شنبه به چارچوب کلی در توافق احتمالی آینده دست یابند.

دستیابی به توافق هسته‌ای از دید خاندان سعود، یعنی اینکه ایران در مسیر احیا و البته ارتقاء بی‌سابقه جایگاه اقتصادی خود در منطقه خواهد افتاد و همچنین اینکه زیرساخت‌های فنی و قابلیت‌های صنعتی مرتبط از بین نخواهند رفت، بلکه امکان توسعه و رشد بیشتر را نیز خواهند داشت.

از سال 2011 عربستان تصمیم گرفت تا در واکنش به خیزش‌های بیداری اسلامی در منطقه، سد کردن راه نفوذ معنوی ایران و کودتا در مقابل انقلاب‌های جدید عربی را انتخاب کند. نتیجۀ حاصل، ایجاد اردوگاه جدید متشکل از سعودی، ترکیه و قطر بود و متعاقب آن نیز گُسیل سرمایۀ اندوختۀ ایالات متحده در عراق و افغانستان بود که با نام جعلی "دولت عراق و شام" (گروه تروریستی داعش) ابتدا به جبهه مقاومت سوریه فرستاده شدند.

در حالی که این اردوگاه، همه توان خود را برای رقابت با ایران در نفوذ منطقه‌ای به کار گرفت، آنچه که در نهایت به دست آمد چیزی جز افزودن بر منافع و دستاوردهای ایران نبود.

یک شاخص بازگشت به دوران قبل از تشکیل اردوگاه تکفیری، به پا خاستن انقلاب جدیدی است که در یمن مشاهده می‌کنیم. به اعتقاد سعودی‌ها و دیگر اعراب خلیج، کم‌کردن نفوذ ایران از طریق کشتار مردم یمن، خود می‌تواند در آینده منجر به کاهش قدرت چانه‌زنی ایران در توافق احتمالی آینده بشود.

به گفته ناصر احمد بن قیس، پژوهشگر تندروی اماراتی، در صورت توافق نهایی مطلوبِ ایران، تنها 3 قدرت منطقه‌ای وجود خواهند داشت- ایران، ترکیه و اسرائیل- و همان‌طور که می‌بینید اثری از اعراب در این پازل مشاهده نمی‌شود. مضافاً اینکه در صورت برچیده شدن تحریم‌ها، ایران روزانه حدود 1.5 میلیون بشکه در روز بر صادرات نفتی خود خواهد افزود.

به عقیدۀ بن‌قیس، این در نهایت به مثابه سیل بزرگی خواهد بود که بازار اشباع‌شدۀ فعلی را در خواهد نوردید و دومینوی رکود اقتصادی را برای کشورهای خلیج به‌همراه خواهد داشت. به گفتۀ او، یکی از راه‌های جلوگیری از این قبیل عواقب غیرقابل‌تصور برای اعراب منطقه، متحد شدن با ترکیه و کشاندن جمهوری اسلامی پاکستان در اردوگاه اعراب است.

به گفته برخی از کارشناسان، حصول یک توافق میان ایران و 1+5 در ژوئن 2015، دیگر بهانه‌ای برای اسرائیل و آل‌سعود برای اتهام‌زنی‌های هماهنگ در سطح منطقه باقی نخواهد گذاشت. این در حالی است که مخالفت‌ها و اقدامات خصمانه دولت‌های آمریکایی بر ضدّ جمهوری اسلامی ایران از چند دهه پیش از توان علمی ایران در دستیابی به چرخه‌ی کامل هسته‌ای و آغاز انقلاب اسلامی وجود داشته است و تنها محدود به این مسئله نمی‌شود.

همچنین باید اشاره کرد که همواره این فرضیه بسیار قوی و محتمل در پیش روی تحلیل‌گران مسائل بین‌الملل وجود داشته است که غرب و متحدان منطقه‌ای‌اش در هیچج زمینه‌ای اقتدار و عظمت ایران اسلامی را بر نمی‌تابند و باید به‌ گونه‌ای مستحکم، محتاط و شکّاک گام برداشت که استعمارگران دیروزِ غرب اکنون حتی پس از برچیده‌شدن همه تحریم‌های غیرقانونی شورای‌ امنیت و اتحادیه اروپا علیه برنامه فناورانۀ صلح‌‌‌آمیز هسته‌ای ایران در ماه ژوئن، جرأت گستاخیِ صحبت درباره دیگر مظاهر اقتدار علمی جمهوری اسلامی ایران را در سایر حوزه‌ها به‌ خود ندهند.

به گفته حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، "چالش هسته‌ای 12 ساله اگرچه تابلوی هسته‌ای دارد ولی این تابلو فقط بهانه‌ای برای تحریم‌هاست و تحریم‌ها حربه‌ای برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است، نکته‌ای که مقامات رسمی غرب و مخصوصا آمریکا بارها به صراحت از آن یاد کرده‌اند و دقیقا به همین علت است که به قول حضرت آقا؛ آمریکایی‌ها نمی‌خواهند چالش هسته‌ای تمام شود و «دیوید فروم» تصریح می‌کند که هدف اصلی تحریم‌ها در گام اول تغییر رفتار و در گام بعدی تغییر ساختار ایران است و صدها و بلکه هزاران نمونه دیگر از این دست که شرح آن به درازا می‌کشد."

در این بین، باید خاطرنشان کرد که هیچ فرقی هم نمی‌کند کدام حزب در آمریکا بر سر کار باشد و چگونه یک جنگ زرگری نمایشی به راه بیاندازند تا به‌ تعبیری نشان دهند که همه سعی خود را برای دستیابی به یک توافق حتی به قیمت درگیری لفظی با صهیونیست‌ها به‌کار بسته‌اند.

به‌گفتۀ علی‌اکبر ولایتی، و به‌نقل از پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌ای، "یک تحلیل این است که این یک جنگ زرگری است و یک تحلیل دیگر این است که واقعاً اختلافاتی بین آن ها وجود دارد. بین جمهوری خواه‌ها و دموکرات‌ها و یا به تعبیر دیگر، بین حزب صاحب قدرت در کنگره و هیئت اجرایی و دولت، بعضی اختلافات واقعی وجود دارد، ولی از کشوری که خود را ابرقدرت معرفی می کند، پذیرفته نیست که وزیر امور خارجه اش مذاکره بکند و بعد اگر جایی به بن بست رسید، بگوید عقبه ما در داخل کشور به واسطه لابی صهیونیست‌ها با ما مخالفت می‌کند."

"تجربه نشان داده است که در آمریکا، چه حزب جمهوری خواه سر کار باشد و چه حزب دموکرات، سیاست خارجی آن‌ها تفاوت اساسی نمی کند. ضمن اینکه اقدامات آن ها در رابطه با مذاکرات هسته‌ای با ما، یکی از مهم ترین محورهای سیاست خارجی آمریکاست و در تاریخ آمریکا سابقه ندارد که در یک امر اساسی سیاست خارجی، چنین دوگانگی و شکاف عظیمی در بین گروه‌های مختلف این کشور وجود داشته باشد؛ چراکه صرف نظر از اینکه جمهوری خواه‌ها سر کار باشند یا دموکرات‌ها، گروه‌های تصمیم گیر پشت صحنه مشترک‌اند."

"از سویی دیگر یکی از مهم ترین اهداف آمریکا در منطقه این است که رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته شود و توسعه پیدا کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران طرفدار آزادی فلسطین، برقراری حکومت مردمی در عراق، حمایت از مردم سوریه و حزب الله و به طور کلی، طرفدار حفظ حرمت ها و حقوق ملت ها است. این ها درست برعکس اهداف آمریکاست. بنابراین درباره منطقه، ما هدف مشترکی با آن ها نداریم که بخواهیم در این باره مذاکره کنیم. آن ها از این طریق می خواهند آبروی جمهوری اسلامی ایران را نزد انقلابیون منطقه ببرند و اهداف خودشان را پی بگیرند."

"اهداف ما این است که کشورهای اسلامی مقتدر و معزز باشند و بتوانند از منافع خودشان حمایت کنند و در روز حادثه، دست به دست هم بدهند و از منافع کلی امت اسلام دفاع کنند. همه این اهداف در مقابل اهداف آمریکایی هاست. لذا اینکه اعلام می کنند تمایل دارند درباره موضوعات منطقه با ایران مذاکره کنند، به هیچ عنوان حسن نیت ندارند و می خواهند با آبروی ایران بازی کنند و مثل قرارداد اسلو که به سازمان آزادیبخش فلسطین تحمیل کردند و آن سازمان را به بایگانی تاریخ منطقه سپردند مجددا با ایران و دیگران تکرار کنند."

مشاور مقام‌معظم‌رهبری در امور بین‌الملل همچنین تأکید کردند که "می‌گویند اول شما به آنچه تعهد می‌کنید عمل کنید، بعد ما ارزیابی می‌کنیم و اگر شما درست عمل کرده بودید، تحریم‌ها را به تدریج بر می‌داریم. قبلاً در اوایل دهه هشتاد هم این کار را کرده بودند. گفتند شما فقط برای مدت کوتاهی غنی سازی را متوقف کنید، بعد گفتند که کار یوسی اف را متوقف کنید. دو سال و خرده‌ای به همین منوال گذشت. ما کاملاً با آن ها همکاری کردیم، ولی دیدیم آن ها قدم به قدم جلوتر می آیند. کم کم گفتند شما موشک‌های با بُرد بلند برای چه می‌خواهید؟ بعد موضوع موشک‌های ما را در بروکسل (مرکز ناتو) مطرح کردند و گفتند شما می‌خواهید اروپا و اسرائیل را هدف بگیرید و ما با این اقدامات شما مخالفیم. تا آمدیم راجع به مسئله موشک‌ها صحبت کنیم، موضوع حقوق بشر را مطرح کردند. آن‌ها همواره این سه موضوع را مطرح می‌کنند و هیچ شکی نداریم اگر ما در قضیه هسته ای عقب نشینی کنیم، همان طور که پیش از این یک بار چنین کاری کردیم، آن‌ها موضوع دیگری را مطرح خواهند کرد."

"برخی از واسطه‌ها و افرادی که نگاه بی‌طرفانه داشتند و می خواستند منصفانه به قضیه نگاه کنند، به ما می‌گفتند که شما برای مدت کوتاهی به خواسته آمریکا تن بدهید، اما تجربه نشان داد که به محض عقب نشینی در یک عرصه، آمریکایی‌ها موضوعات دیگری مطرح می‌کنند. حالا هم همین طور است. این فقط یک نظریه پردازی نیست، بلکه منطقاً وقتی آن‌ها تصور کنند با استفاده از فشار، توانسته‌اند ما را ملزم به عقب نشینی در موضوع هسته‌ای کنند، همین ابزار فشار را در موضوع موشکی هم به کار خواهند بُرد. کم کم موضوع حقوق بشر را هم پیش می‌کشند و مثلاً می‌گویند چرا شما به بهایی‌ها آزادی نمی‌دهید؟ آزادی به بهایی‌ها یعنی اینکه آن ها را آزاد بگذاریم تا بتوانند برای رژیم صهیونیستی جاسوسی کنند. چون ارتباط بهائیت با رژیم صهیونیستی بر کسی پوشیده نیست. اصلا مرکز بهائیت در سرزمین‌های اشغالی است. یا می‌گویند در داخل کشور چرا احکام شرعی را اجرا می کنید و امثالهم."

"بنابراین نتیجه‌ای که از صحبت‌های قبل می‌گیریم این است که توافق باید متوازن باشد؛ یعنی این طور نباشد که ما فعالیت هایمان را متوقف کنیم و برداشتن تحریم ها موکول شود به چند سال نظارت و ارزیابی آن ها. در واقع همان طور که ما در این طرف به تعهداتمان عمل می کنیم، آن‌ها هم باید به صورت هم ز مان به تعهداتشان عمل کنند. به قول نظامی‌ها، در روز «ر» و ساعت «س» باید دو طرف به تعهداتشان عمل کنند. درست مثل اینکه ما و عراق در ساعت مشخصی از روز 29 مرداد 67، آتش بس را اجرا کردیم. به همین صورت، در قضیه هسته‌ای هم باید در یک زمان مقرر، دو طرف به اقدامات عملی بپردازند. آن ها می گویند اگر به تشخیص ما، شما درست عمل نکردید، ما تحریم‌ها را برمی‌گردانیم. ما هم در مقابل می‌گوییم اگر شما تحریم‌ها را برگردانید، ما هم همه فعالیت های هسته ای را به قبل از مذاکرات برمی گردانیم. آن‌ها با این موضوع مشکل دارند و می گویند تحریم ها باید برگشت پذیر باشند، ولی فعالیت‌های ما باید به صورت برگشت ناپذیری، متوقف شود. این در حالی است که ما به موازنه دوطرفه معتقدیم."

گزارش از محمد صیدی

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.