به گزارش خبرنگار
حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، حماسه 9 دی حماسهای به واقع بینظیر در تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی است.
ارزشمندی این حماسه غرورآفرین، آنجا روشنتر میشود که آتش فتنهای 9 ماهه را خاموش و امید دشمنان قسمخورده نظام جمهوری اسلامی را به ناامیدی بدل کرد.
دشمنانی که از هر فرصتی برای ضربه زدن به نظام اسلامی ایران استفاده و البته هر بار با هوشمندی مقام ولایت و امت مسلمان، با شکستی مفتضحانه، صحنه را ترک میکردند.
برای تبیین دقیقتر حماسه 9 دی و عوامل شکلگیری آن، به سراغ «مهدی فضائلی» فعال رسانهای اصولگرا رفتیم.
متن گفتوگوی «
باشگاه خبرنگاران» با «
مهدی فضائلی» به شرح زیر است.
باشگاه خبرنگاران: جناب آقای فضائلی سلام عرض میکنم محضر شما؛ ممنونم از اینکه وقتتان را در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار دادید. با توجه بی اینکه شما چهره رسانهای شناخته شده به حساب میآیید، من بحث درباره فتنه 88 را ابتدا از چگونگی تأثیر رسانههای خارجی بر این حوادث شروع میکنم؛ به نظر شما این تأثیرگذاری چگونه بود؟ بسماللهالرحمنالرحیم؛ بنده هم سلام میکنم خدمت شما و ممنونم از اینکه تشریف آوردید. اساسا رسانهها در هر رویدادی خصوصا در رویدادهایی که اثرگذاری بیشتری دارند یک ضلع ماجرا در شکلدهی، به وجود آوردن و یا در جهتدهی و تشدید مدیریت آن رویداد، رسانههاهستند.
در ماجرای سال 88 هم همین طور بود؛ وقتی بحث رسانهها را مطرح میکنیم طیف گستردهای از رسانهها را شامل میشود. یک بخش از این رسانهها، ماهوارهها هستند.
همزمان با حوادث سال 88 شاهد خلق شبکه جدیدی به نام BBC بودیم که خود این همزمانی معنیدار است، یعنی نمیشود اتفاقی این موضوع را قلمداد کرد؛ از مدتها قبل حداقل یک سال قبل از انتخابات برنامهریزی خود را شروع کرده و مدتی قبل از انتخابات فعالیت خود را آغاز کردند و همزمان با انتخابات ساعات فعالیتشان افزایش قابل توجهی پیدا کرد.
بخش دیگری از رسانهها، شبکههای اجتماعی بودند که در حوادث 88 هم نقش قابل ملاحظهای داشتند؛ رسما خانم «کلینتون» وزیر امور خارجه وقت آمریکا، از شبکههای «تویتر» و «فیسبوک» درخواست میکند که تعمیرات رسانهای خود را به خاطر سال 88 به تأخیر بیندازند.
قطعا باید از تاثیرگذاری رسانههای معاند درحوادث سال 88 یاد کرد و این رسانهها در خلق، تشدید و جهتدادن به آن اتفاقات نقش داشتند. مشاهده میکنیم بخشی از شعارهایی که در حوادث سال 88 داده میشد، از جایی که ظاهرا بهانهاش تقلب در انتخابات بود تا جایی که بحث مقابله با اصل نظام و براندازی به میان آمد، روز قبلش توسط رسانههای معاند مطرح میشد ودقیقا شعارهایی که مثلا در روز 13 آبان داده شد، شب قبلش و یا چند روز قبلتر توسط BBC و یا رادیو اسرائیل طراحی شده بود.
باشگاه خبرنگاران: آیا این رسانههایی که شما فرمودید بین خودشان، تقسیم وظیفهای برای ساماندهی حوادث سال 88 صورت داده بودند؟من یک بررسی جامعی از این قضیه نکردم؛ البته به صورت کلی میتوانیم بین شبکههای فارسیزبان یک تقسیم کاری را ببینیم، مثلا کاری را که الان «فارسی وان» و یا شبکههایی که جدیدا اضافه شدهاند، انجام میدهند با کاری که BBC در حال انجام آن است. متفاوت است و مشخصا به نوعی یک پازل طراحی شده که هر کدام از این شبکهها در این پازل هستند؛ اما اینکه به طور مشخص بگوییم در حوادث سال 88 بین فاکس نیوز، الجزیره و العربیه تقسیم وظیفهای انجام شده بوده است، من این تحلیل را ندارم.
باشگاه خبرنگاران: برنامهها و سریالهایی که از شبکههای فارسیزبان پخش میشود را چه قدر میتوانیم در امتداد مقابله با ارزشهای دینی در سال 88 ارزیابی کنیم؟ اگر هزینههای راهاندازی این شبکهها را در نظر بگیریم، این سؤال پیش میآید که دستاندرکاران این شبکهها چه هدفی را دنبال میکنند؟ آیا نگران اوقات فراغت مردم ما هستند؟ قطعا اینگونه نیست؛ واقعا سادهاندیشی است اگر فردی چنین تصوری داشته باشد که این شبکهها بدون هدفگذاری مشخص ایجاد شدهاند.
عمدتا این شبکهها کارکرد خود را در حوزههای اجتماعی و فرهنگی قرار دادهاند؛ بحث تغییر سبک زندگی، مقابله با ارزشها، خالی کردن جامعه از ارزشهای دینی و جایگزین کردن آن با ارزشهای غربی، کاملا از نوع پوشش افراد در این فیلمها گرفته تا زیورآلات و دکوراسیون داخل منزل، نوع روابط خانوادگی و اجتماعی؛ همهاش به دنبال این هستند که مخاطب را تحتتأثیر این فرهنگ قرار دهند و با عرض تأسف بخشی از مردم ما تحتتأثیر قرار گرفتهاند.
باشگاه خبرنگاران: ارزشهای اسلامی و ایرانی ما نتوانسته است که در برابر این هجمههای فرهنگی مقابله کند؟ طبیعی است این یک نبرد خیلی جدی، برنامهریزی شده و هدفمند است؛ اینکه ما تصور کنیم ارزشهای دینی در مواجهه به ارزشهای غیردینی هیچگاه آسیب نمیبیند که درست نیست؛ آن طرف قضیه هم این نیست که آحاد جامعه ما نسبت به ارزشهای دینی، خیلی توجیه و آشنا باشند و زیربناهای فکری و اعتقادی مستحکمی در آحاد جامعه ما وجود داشته باشد. طبیعتا آن دسته از مخاطبانی که ارزشهای دینی و فکری مستحکمی داشته باشند اساسا به سمت این شبکهها نرفته و خودشان را در معرض قرار نمیدهند و اگر هم در معرض قرار بگیرند، نه اینکه اصلا، ولی دیرتر تحتتأثیر قرار خواهند گرفت.
وقتی امروز به نوع رفتار، پوشش و نوع روابط مردم به عنوان خروجی فرهنگی نگاه میکنیم باید ببینیم ورودی چه بوده است؟ یک بخشی از این ورودی توسط مجموعهها، مؤسسات و دستگاههای فرهنگی داخل کشور تولید و وارد جامعه میشود. رسانهملی، آئینها و مناسبتهایی مثل ماه رمضان و ماه محرم به عنوان ورودیهای فرهنگی جامعه ما شناخته میشوند؛ البته نمیخواهم بگویم که این ورودیها به طور کامل خنثیکننده است و مصونیت ایجاد میکند؛ اما بسیاری از اهداف رسانههای خارجی را خنثی و به تأخیر میاندازد.
تردید نکنید که اگر این ورودیهای مثبت و مؤثر در جامعه ما نبود، جامعه ما خیلی ناپاکتر از آن چیزی میشد که در حال حاضر شاهد آن هستیم. شما میبینید که استقبال عظیمی که از مراسم اربعین میشود، دستگاههای مختلف کشور نمیتوانند پاسخگو باشند.
باشگاه خبرنگاران: رسانههای معاند در سال 88 ابتدا به ساکن در تلاش بودند تا بحث تقلب در انتخابات را به مردم القا کنند؛ اما از جایی به بعد دیگر تقلب مطرح نبود و این رسانهها خیلی عیان بحث براندازی نظام را مطرح کردند. این دو گانگی در رویکرد از چه چیزی نشأت میگرفت؟
این جز مراحل تشدید بحران است؛ اگر آنها از همان اول میآمدند و میگفتند که ما میخواهیم نظام را ساقط کنیم، خیلی از افرادی که همراهی کردند، این کار را دیگر مرتکب نمیشدند. تلقی این بود که یک ابهامی در بحث انتخابات به وجود آمده است؛ افرادی که دچار این ابهام شده بودند رأی خود را مطالبه میکردند و میگفتند که رأی ما را پس دهید. از طرف دیگر چون نظام این ابهام را میدید تلاش میکرد که آن را مرتفع کند. لذا آنها را دعوت به گفتگو کرد؛ ولی هرچه قدر که جلو آمدیم، دیدیم که بحث تقلب بهانه است و ماجرا چیز دیگری است و برای نظام و مردم مشخص شد که بحث، بحث انتخابات نیست؛ چون کسی که به نتیجه انتخابات اعتراض داشته باشد، نمیآید روز عاشورا هیئتهای مذهبی را مورد تعرض قرار دهد و خیمه امام حسین(ع) را آتش بزند.
باشگاه خبرنگاران: همین باعث شد که از خیل مردم در اعتراضات کاسته شود؟ ما راهپیمایی چند صد هزار نفری روز 25خرداد که در تعداد تظاهرکنندگان آن روز هم گاهی مبالغه میشود، یک ریزشی را مشاهده میکنیم؛ چون از همان انتهای مراسم 25 خرداد اتفاقاتی به وقوع پیوست که یکی یکی نشان داد ماجرا چیزی دیگری است. وقتی برای خلع سلاح به پایگاه بسیج حمله میشود، این دیگر اسمش اعتراض مدنی، آرام و اعتراض به نتیجه انتخابات نیست. اگر آقایان «موسوی» و «کروبی» روز 25 خرداد حمله به پایگاه بسیج را محکوم و شروع به مرزبندی میکردند، اتفاقات بعدی رخ نمیداد.
باشگاه خبرنگاران: این عدم موضعگیری تعمدی بود؟ ببینید؛ اگر ما بخواهیم دقیق درباره این موضوع صحبت کنیم، فرقی در نتیجه قطعا نخواهد گذاشت؛ چه اینها تعمد داشتند و چه قصور، در نهایت نتیجه این شد که اعلام موضع نکردند و با کسانی که در صحنه بودند نتوانستند مرزبندی کنند.
اگر خوشبینانه بخواهیم نگاه کنیم و بگوییم که تعمدی نبوده و اینها قصور کردهاند، آدمهایی که در چنین صحنههای حساسی این قدر درک و فهم ندارند که با آشوبگران مرزبندی کنند، چگونه میتوانند در مقام ریاستجمهوری قرار بگیرند و چنین مسئولیت سنگینی را بپذیرند.
این عدم مرزبندی باعث شد که اتفاقات خیلی بدتری مثل حمله به امام(ره) و حمله به ارزشهای انقلاب صورت بگیرد و اصل نظام که جمهوری اسلامی است به جمهوری ایرانی تغییر پیدا کند و در نهایت روز عاشورا پدید بیاید.
در هیچکدام از این موقعیتها اینها مرزبندی نکردند و نهتنها مرزبندی نکردند، بلکه تمام این اتفاقات را به خودشان ملحق کردند. وقتی موسوی در بیانیه بعد از عاشورای 88، تعرضکنندگان این روز را «مردم خداجو» معرفی میکند، این چه معنی میتواند داشته باشد؟ وقتی ما شرایط را تحلیل میکنیم، صحنهای را برای ما به نمایش میگذارد که نمیتواند اتفاقی بوده باشد. از ماهها قبل از انتخابات بحث کمیته صیانت از آراء را مطرح میکنند. اینها زمینهسازی است؛ وقتی از ماهها قبل این بحث را مطرح و در انتخابات موضوع تقلب را به میان میآورند، این ارتباط نمیتواند اتفاقی بوده باشد.
اکثر قریب به اتفاق تئوریهایی که نظریهپردازان غربی و مشخصا «جین شارپ» مطرح و در ارتباط با انقلابهای مخملی و رنگی اجرایی گشت، عینا در سال 88 عملیاتی شد؛ از نوع رنگ تا شعارها و خیلی از بحثهایی که داشتند. اجرای این دستورالعملها نمیتواند اتفاقی بوده باشد.
تمامی جریانات مخالف نظام از رأسشان که آمریکا و متحدان اروپاییاش بودند تا طیف گستردهای از سلطنتطلبها، بهائیها و به طور کلی هر گروهی که با نظام ضدیت داشت، در قضایای سال 88 حضور پیدا کرده بود.
باشگاه خبرنگاران: آیا فتنه 88 نقشه طراحی شده از قبل انتخابات بود؟ من نمیتوانم الان بگویم که موسوی نشسته و این جریانات را طراحی کرده است یا نه؛ ولی حتما دیگران این طراحی را داشتهاند. این اتفاق حتما برنامهریزی شده بود. موسوی یک عنصر و بازیگر اصلی در این ماجرا بود ولی اینکه بگوییم خود موسوی هم در طراحی این فتنه نقش و حضور داشته، قویا نمیتوانم بگویم؛ چون سند روشنی ندارم. ولی عرض کردم که در نتیجه کار تأثیری نمیگذاشت.
باشگاه خبرنگاران: در دوران اصلاحات شاهد حمله به ارزشهای دینی بودیم که در سال 88 هم این موضوع تکرار شد؛ آیا میتوانیم اینگونه تحلیل کنیم که معاندان، جریان اصلاحات را بهترین زمینه برای ساقط کردن ارزشهای دینی دانستند؟
ببینید کسانی که میخواهند از بیرون طراحی کنند این کار را با ظرفیتها و عناصر داخلی انجام میدهند و حتما با ارزیابی از جریان اصلاحات از سال 76 تا 84 در طراحیهای سال 88 نقش داشتند.
باشگاه خبرنگاران: یعنی پیش زمینهای از جریان اصلاحات داشتند؟ بله؛ در جریان اصلاحات طیفبندی گستردهای وجود دارد؛ این طور نیست که این جریان یکدست باشد. حتما بخشی از جریان اصلاحات همچنان به ارزشهای دینی تعلقخاطر دارند اما بخش اصلی این جریان که هدایت را عملا در دست خود دارند، در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، شروع به فاصله گرفتن از ارزشهای انقلاب گرفتند.
ساختار فکری حاکم بر این افراد، ساختار ارزشهای دینی نبود. مقابله با ارزشهای انقلاب، این افراد را حتی به جایی رساند که پروژه عبور از «خاتمی» را مطرح کردند و میگفتند که خاتمی نمیتواند با ما همراهی کند!
لذا این ظرفیت و شرایط خودش را در قالب فتنه 88 بروز داد و این مقابله صورت گرفت، البته همه این افرادی که آن تعرضات را در سال 88 نسبت به ارزشهای دینی داشتند، اصلاحطلب نبودند؛ یعنی بر اساس شواهد و قرائن، «منافقین» و «بهائیان» هم حضور داشتند؛ کسانی که هیچ پایبندیای به ارزشهای دینی ندارند. نکته مهم این است که جریان اصلاحات با این گروهها مرزبندی نکرد. همان موقع باید اقدام میشد. الان هم عدهای از این آقایان دارند به صراحت میگویند که ما اشتباه کردیم. خودشان هم میدانند اتفاقاتی که در سال 88 افتاد، برای جریان اصلاحات پر هزینه بود.
بین «کروبی» و نیروهای «مجاهدین انقلاب» و «مشارکتیها»، اختلافات خیلی جدی وجود داشت و هر دو طرف همدیگر را قبول نداشتند. نه این جریان کروبی را برای ریاست مجلس ششم قبول داشت و نه کروبی اینها را؛ اینها تحت شرایط خاص و با طرح دشمن مشترک، کنار هم قرار گرفتند.
در جریان انتخابات مجلس هفتم وقتی بحث ردصلاحیتها مطرح شد، کروبی به خبرگزاری «فارس» آمد و یک مصاحبه مفصلی را انجام داد.
بخشی از این مصاحبه منتشر شد و بخشهایی هم به خواسته وی منتشر نشد. در این مصاحبه وی به صراحت بر علیه خاتمی، مشارکتیها و مجاهدین صحبت کرد و گفت: اینها نمیگذارند که کار درست پیش برود. وی همچنین در این مصاحبه گفت: اگر ما چند نفر را حصر کنیم، شرایط آرام میشود.
بعد از اینکه این مصاحبه منتشر گردید، هجمهها بر علیه کروبی شروع شد و به وی میگفتند که چرا این حرفها را زدی و در ضمن چرا در خبرگزاری فارس این حرفها را مطرح کردی!؟(با خنده)
باشگاه خبرنگاران: چه شد که کروبی و اصلاحطلبان به نقطه مشترک در سال 88 رسیدند؟ وقتی افرادی در یک جریان میافتند، دیگر خیلی از مسائل را نمیبینند. اصلاحطلبان میدانستند که کروبی ظرفیت و پایگاه اجتماعی ندارد.
در سال 88 دو نفر مدعی تقلبند؛ مدعی تقلب یعنی اینکه میگویند ما رئیسجمهور بودیم؛ بالاخره از بین این دو نفر کدامشان رئیسجمهور بوده است.(با خنده)
باشگاه خبرنگاران: رویکرد رسانههای غربی قبل و بعد از 9 دی را چگونه ارزیابی میکنید؟ رویکرد رسانههای غربی قبل از 9دی، بزرگنمایی و ضریب دادن به حوادث پیش آمده بود. این رسانهها میخواستند اینطور وانمود کنند که این حرکت مردمی نیست و هدفشان این بود که این حرکت را دولتی نشان بدهند. اینها برخوردهای مبتذل و سخیفی است که برای مطرح کردن نظر باطل خود به هر چیزی چنگ میاندازند. 9 دی ضربه سختی را به این رسانهها وارد کرد؛ اما اینها مجددا تلاش کردند که بعد از 9 دی و مخصوصا 22 بهمن، حمایتهایی را از عناصر داخلیشان داشته باشند.
باشگاه خبرنگاران: 9 دی چه پیامی را برای این رسانهها داشت؟ پیامهای واضحی را داشت؛ مهمترین پیام 9 دی بیعت مجدد مردم با رهبری بود؛ تلاش شده بود اینگونه نشان بدهند که مردم دیگر به نظام اعتماد ندارند و از آن بریدهاند؛ 9 دی به این مسائل خاتمه دارد؛ یعنی مردم مجددا این گزارهها را باطل اعلام و گزارههای تثبیت انقلاب و پیمان مردم با رهبری را تبیین کرد.
در 9 دی هیچ سبقه سیاسی و جناحی مشاهده نمیشود؛ یعنی نه در پلاکاردها و نه در شعارها، مسائل سیاسی مطرح نبود. 9 دی اصلا بحث انتخاباتی نبود که اگر چنین بود ما باید عکسهای زیادی از «احمدینژاد» میدیدیم؛ ولی شما یک عکس از احمدینژاد نمیبینید. در آن راهپیمایی موافقان و مخالفان احمدینژاد حضور داشتند و مردم آمدند که از اصل نظام حمایت کنند.
باشگاه خبرنگاران: به عنوان آخرین سؤال؛ عدهای میخواهند که حصر سران فتنه را یک مسئله امنیتی جلوه بدهند و بگویند که با این شرایط «وحدت» و «امنیت» کشور دچار خلل میشود؛ ارزیابی شما از این تحلیل چیست؟ چند سالی است که اینها در حصرند و هیچ اتفاق امنیتی نیفتاده است؛ اینکه کسی فکر کند نظام از اتفاقی که افتاده و از حصر اینها خوشحال است، یک تلقی اشتباه انجام داده است. نظام از این اتفاق خوشحال نیست و این را یک امر مبارک ندانسته و حصر را به عنوان یک مکروه و دفع افسد به فاسد که ناگزیر به انجام آن است میداند.
شروع حصر در دوران فتنه 88 نیست؛ 25 بهمن 89 یعنی بیش از یک سال از فتنه گذشته بود که این افراد به حصر رفتند.
یک اتفاقی که در سال 89 مجددا افتاد که منجر شد نظام این حصر را انجام دهد این بود که در مصر انقلاب رخ داد و این آقایان آمدند و مرتب بیانیه دادند و مردم را به بهانه حوادث مصر دعوت به حضور در خیابانها کردند؛ یعنی میخواستند از حوادث مصر، ظرفیت جدیدی را برای شروع یک فتنه جدید به وجود بیاورند.
نظام فتنه 88 را پشت سر گذاشته بود و با خسارتهای سنگین و غیرقابل جبرانی مواجه شده بود؛ خسارتهایی که خیلی از آنها به مردم گفته نشده است. یکی از این خسارتها تشدید تحریمهایی است که با آن مواجه هستیم.
نظام نمیتوانست ساکت بنشیند که دو مرتبه اینها یک ماجرای جدیدی درست کنند. کدام عقل سلیمی اجازه میداد که اینها دوباره آشوبگریهاشان را شروع کنند که اگر نظام این اجازه را میداد نشان از بیتدبیریاش بود؛ ضمنا این نگرانی به شدت وجود داشت که اگر جریانهای مخالف نظام اینها را ترور بکنند، چه کسی میتواند عوارضش را جمع کند.
با توجه به مدارک و اسنادی که از فعالیتهای این افراد در حوادث سال 88 وجود داشت، اینها به عنوان کسانی که علیه نظام فعالیت کرده بودند، باید محاکمه میشدند و براساس نظرات بسیاری از حقوقدانان حکم اینها اعدام است. آیا شرایط کشور اجازه میداد یا در حال حاضر اجازه میدهد که اینها اعدام شوند؟ اگر فردا این دادگاه تشکیل و حکم صادر شود، همین آقایانی که مدام میگویند که دادگاه تشکیل دهید آیا حکم را میپذیرند یا یک داستان جدید را شروع میکنند؟
امروز کشور جز باثباتترین کشورهای منطقه است. ضریب نفوذ ایران بعد از حوادث سال 88 در منطقه افزایش پیدا کرده است. نظام بعد از پشت سر گذاشتن فتنه 88، نهتنها داخل خودش رامدیریت کرد بلکه قدرت تأثیرگذاری خود در کشورهای منطقه را هم افزایش داد. هیچکس تردید ندارد که ایران علیرغم همه مشکلات و کاستیهایی که دارد ابرقدرت منطقه است.
کسانی که پیشنهاد تشکیل دادگاه سران فتنه را میدهند، یا فوقالعاده سادهلوح و سطحینگر هستند یا فوقالعاده مغرضند که دو مرتبه دارند تحریک میکنند که نظام در داخل کشور با یک مسئله جدید روبهرو شود؛ لذا وقتی واقعبینانه صحنه را ببینیم حصر سران فتنه بهترین اتفاقی است که میتواند بیفتد.
گفتگو از «حسام رضایی» انتهای پیام/