سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا همیشه حسرت طلای بسکتبال را می‌خوریم؟

بازی که تمام شد از شمال و جنوب، از شرق و غرب ایران پیامک تبریک سرازیر شد. اول فکر کردم تصاویر مربوط به دقایق و ثانیه‌های پایانی بازی ایران ـ کره را درست متوجه نشدم؛ یعنی جای برنده و بازنده را اشتباه دیدم، اما خوب که در پیامک‌ها دقت کردم، دیدم تبریک‌ها به خاطر باخت تیم ملی است!

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، این پیامک‌ها برای من که منتقد ساختار بسکتبال ایران هستم، نه تیم ملی هر کدام حکم یک تسلیت را داشت و ذهنم را بعد از باخت آشفته‌تر کرد. تیم ملی با وجود داشتن بازیکنان خوب، کمترین حقش قهرمانی در بازی‌های آسیایی بود. در این راه بازیکنان تلاش کردند، اما چرا باید مشکلات ساختاری و نداشتن برنامه اصولی برای بسکتبال به پای تیم ملی نوشته شود؟ هیچ‌ کس از باخت تیم ملی خوشحال نیست، اما این شکست را باید آسیب‌شناسی کرد؛ بویژه محتوای پیام‌هایی که این مدت بین افراد رد و بدل شد.

آری تیم ملی بسکتبال باخت و این نتیجه، خیلی‌ها را خوشحال کرد. حتی فردای روز بازی، اطرافیان دور و نزدیک به من گفتند خوب شد تیم ملی باخت چون روی بعضی‌ها کم شد. این چه معامله‌ای است با تیم ملی بسکتبال؟ اصلا چرا کار به اینجا کشیده شد که خیلی‌ها آرزوی شکست تیم ملی را داشته باشند؟ چرا برای رو کم کنی با همان بعضی‌ها باید تیم ملی را قربانی کرد؟

تیم ملی تبلور و نماد یک ملت در عرصه‌های ورزشی است که ورزشکاران برگزیده رشته‌های مختلف به عنوان نمایندگان یا سفرای ملت در قالب تیم ملی در میادین بین‌المللی حضور می‌یابند. ارتباط ملت با تیم ملی با اعتماد و احترام متقابل افراد نسبت به هم به وجود می‌آید. فداکاری اعضای تیم ملی در خلق لحظه‌های حماسی پیروزی باعث غرور ملی شده و ملت خود را تکیه‌گاه ورزشکارانش در عرصه‌های ملی می‌بیند و خود را در کنار قهرمانانش حس می‌کند. دایره این ارتباط باید به قدری گسترده باشد که افراد با هر رای و نظر و تفکری را شامل شود، اما درنهایت آرایی که منافع ملی را در فعالیت‌های رشته‌های مرتبط درنظر می‌گیرد باید به بخش‌های دیگر رجحان پیدا کند.

با این مولفه‌ها و توجه به فرآیند اجتماعی شکست و پیروزی تیم ملی در روحیه یک ملت، متاسفانه باید گفت فدراسیون بسکتبال به دنبال مدیریت نکردن بخش‌های مهمی از جمله به کارگیری نیروی انسانی، زنجیره ارتباطی بسیاری از طیف‌ها و گروه‌های مرتبط با بسکتبال را با این ورزش قطع کرده است تا به این ترتیب افراد خود را منفک از بسکتبال ببینند و برخلاف قاعده حضور تیم ملی در عرصه‌های بین‌المللی، از شکست آن ابراز رضایت کنند! هر چند طی مدت قبل از بازی‌های آسیایی، تلاش‌هایی صورت گرفت تا مساله تیم ملی از اتفاقاتی که در فدراسیون بسکتبال می‌گذرد جدا شود، اما آتش اختلافات و کینه‌ها به قدری شعله‌ور شد که تیم ملی و فدراسیون را با هم گرفت.

تیم ملی نماد غیرت یک ملت است، بنابراین نباید ریشه این غیرت به خاطر اشتباهات دیگران سوزانده شود.

بدون همبستگی در بازی‌های آسیایی

حامد حدادی، ملی‌پوش بسکتبال ایران پس از نایب‌‌قهرمانی تیم ملی بسکتبال در بازی‌های آسیایی مورد انتقادهای شدیدی قرار گرفت، اما براستی مقصر شکست حامد بود؟ بازیکنی که بارها مربیان به واسطه قهرمانی در جام‌های متعدد روی شانه او نشستند و گل به گردن او انداختند. حدادی بعد از بازی‌ها گفت: درست است. من بدترین بازی عمرم را انجام دادم. خودم هم واقعا نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده بود. در بازی هم به خودم می‌گفتم حامد چرا این‌طور بازی می‌کنی؟ تا حالا خودم را این‌گونه ندیده بودم. جو بازی هم رویم تاثیر نداشت، چون تجربه بازی در NBA و چین را داشتم که 25 هزار تماشاگر در سالن بودند. سنتر برتر آسیا ادامه داد: تیم ما همان تیم سال گذشته بود که در جام ملت‌های آسیا قهرمان شد، اما امسال نمی‌دانم چرا همبستگی نداشتیم و شاید کمتر بود. ما به اتحاد و همبستگی معروف بودیم و شاید به دلیل اردوهای بلند‌مدت این اتفاق افتاده باشد. جام‌‌جهانی بازی‌های خوبی را انجام دادیم، اما در بازی‌های آسیایی آنچنان که باید خودمان نبودیم.

محسن صادق‌زاده، کاپیتان دهه 70 تیم ملی نیز روی نداشتن همبستگی تیم ملی تاکید کرد و گفت: در تیم ایران در بازی فینال، نکات فردی بیشتر از همکاری تیمی به چشم می‌خورد و فشارهای روانی بعد از بازی با قزاقستان و جو سنگین سالن نیز به بازیکنان فشار می‌آورد. در مجموع تفکر بازی گروهی در بازیکنان کره جنوبی بیشتر دیده می‌شد، ولی بازیکنان ایران مایل به کارهای انفرادی بودند.

رشته‌های گروهی ما باید یاد بگیرند با هم تصمیم بگیرند و برای قهرمانی وارد عمل شوند. این موضوع را در بازی مقابل قزاقستان و کره جنوبی، کمتر در گروه بسکتبال ایران دیدم و شایستگی بچه‌ها کمتر دیده شد.

مرداب لجن می‌گذارد

صمد نیکخواه بهرامی، کاپیتان تیم ملی بسکتبال نیز بعد از بازگشت از اینچئون کره جنوبی درباره خطرات آینده بسکتبال هشدار داد: ما الان در دو سه پست مشکل داریم، بازیکن نداریم، نه این‌که این بازیکنانی که هستند خوب نباشند نه، بحث من این نیست. باید بازیکن با تیپ‌های مختلف در پست‌ها داشته باشیم، سبک‌های مختلف را داشته باشیم. مربیان باید روی جوان‌ترها کارکنند و برای آینده بسکتبال آنها را بسازند.

نیکخواه بهرامی درباره لیگ برتر بسکتبال ایران گفت: این مشکل هر سال ماست، همین یک دغدغه برای بازیکنان بود. اگر ما تیم‌هایمان مشخص بود با خیال راحت‌تر‌ی در آسیا بازی می‌کردیم، غیر از حامد حدادی و مهدی کامرانی، ده بازیکن دیگر تقریبا بلاتکلیف هستند. خود من هنوز نمی‌دانم فصل بعد کجا خواهم بود. خب شرایط خوبی نیست و باید فکری برای آن اندیشیده شود.

حرف پایانی کاپیتان تیم ملی نیز درباره علت دیر بسته شدن تیم‌هاست. او گفت: به خاطر این‌که رقابت وجود ندارد و دو سه تیم بیشتر نیستند مرداب لجن می‌گذارد، اما رودخانه لجن نمی‌بندد به خاطر این‌که آب روان دارد. الان لیگ ما مرداب شده است. هر مربی پنج شش بازیکن ثابت دارد و با همان‌ها بازی می‌کند، اما اگر اسپانسر جذب شود، رقابت وجود داشته باشد، تیم‌ها به خودشان می‌آیند و زودتر شروع به بستن می‌کنند، الان خیال‌شان راحت است، تیمی نیست که بخواهد رقابت کند و این برای بسکتبال بسیار بد است.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.