به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، انسان ها همواره نیازمند شناسایی خویشتن در ارتباط با دیگران بوده اند و بدین سان جایگاه خویش را نسبت به دیگران شکل می دهند. هویت ها کاملا درونی و ذهنی اند و همواره چند بعدی و متکثر هستند. هر چند هویت های چندگانه شاخصه زندگی انسانی است، اما انسان ها در فطرت خود در جستجوی هویت اصیل خویش هستند.
انسان همانند گم شده ای است که در پی یافتن گوهر اصیل خود و جویای خاستگاه قدسی و منشا خویش است. چنین گرایشی حاکی از فطرت خداجویی در انسان است و همواره وی را از درون به مبدا هستی بخش، پیوند می زند.هویت از منظری کلان در 2بعد هویت فردی و هویت اجتماعی رقم می خورد؛ هویت فردی بیانگر شناخت انسان از کیستی خویشتن خود در ارتباط با خالق و همنوعان است.
هویت فردی همان معرفت نفس است که فرموده اند: «من عرف نفسه فقد عرف ربه». اما هویت اجتماعی بیانگر هویت جمعی و گروهی انسان ها در تمایز با جوامع و گروه های دیگر است. در اینجا هویت کلان امت اسلامی در برابر غیر مسلمانان و جوامع کفر و الحاد قرار می گیرد. حج ابراهیمی به دلیل ابعاد فراگیر و جامع خود، حاوی هر دو بعد هویت اصیل اسلامی است.
پس از محوریت پیام آسمانی، شخص پیامبر (ص ) و معرفت امام زمانه ، شعائر اسلامی سازنده هویت اسلامی هستند. یکی از این شعائر مهم، حج ابراهیمی است.
حج از هر دو بعد فردی و جمعی بر هویت اسلامی تاثیرگذار است و آن را طراوت می بخشد و احیا می کند. بنیادی ترین بعد هویتی حج ارتباط انسان با خالق هستی بخش است. حج ، قصد و آهنگ رفتن به سوی خانه ای است که ابراهیم و اسماعیل هنگام بالا بردن پایه های آن، دعا می کردند: «پروردگارا، از ما بپذیر که در حقیقت، تو شنوای دانایی. پروردگارا، ما را تسلیم [فرمان] خود قرار ده». (بقره 128)
کانون و هسته اصلی حج را عشق بازی انسان با خالق خویش شکل می دهد. اینجاست که معنای زندگی انسانی و همان هویت فردی او شکل می گیرد. مروری اجمالی بر سنت حج فرآیند هویت بخشی آن را آشکار می سازد.سرآغاز حج ، دعوتی است مشتاقانه از سوی خالق و لبیک و اجابت از سوی بنده. حاجی در سیر حج می آموزد که کیست ، از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت.
لب و لباب همه اینها اجابت دعوت یار و گشتن بر نشانه های او و اگر نیک بنگری محو شدن در اوست. کعبه که مقصود دل هاست ، نشانه بزرگ یار است که حاجی با طواف بر دور آن، نشان می دهد که هویت او نیز بر حول آن شکل یافته است. برای رسیدن به کعبه ، باید از پیش زنگارها را زدود، لباس های آلوده به دنیا و جاه و مقام و تکثرات را کند و به شکل واحد و طبق دلخواه دوست درآمد.
آنگاه که زائر آماده شد باید لبیک را از ته جان بگوید وگرنه محرم نخواهد شد و در باطن نمی تواند در تعبیر مبارک حضرت صادق (ع) از مرز ضجیج بودن گذر کند و به حجیج بودن نایل شود. حاجی که خود را پاک نموده است، اینک با طمانینه و لبیک گویان از وعده گاه (میقات ) گذر می کند و وارد حرم یار می شود. اولین کار او در حرم، طواف بر خانه یار و نماز به پای آن است.
حال فرصتی است تا همراه با آب حیات روحانی عشق بازی با معشوق هستی از آب زمزم نیز بنوشد و جسم خود را نیز صفا دهد. صفا سعی می خواهد وگرنه خود حاصل نشدنی است.
هروله باید کرد و آماده گذار سریع از دنیای فانی شد تا مبادا سراب ها، هویت انسانی را مخدوش سازند. صفا نشانه آدم پدر است، مروه یادگار حوای مادر. اینجاست که سفر به مبدا خلقت آدمی آغاز می شود و حاجی داستان هبوط آدم و ماجرای او را همراه با قصه هاجر، ابراهیم و اسماعیل در ذهن خود مرور می کند. تقصیر می کند تا نشانی از کندن رذایل از خویشتن خود باشد.اما موقف اصلی هنوز باقی است. وقوف تنها ایستادن نیست بلکه آگاه شدن را در پی دارد.
به این جهت باید حاجی نفس تازه کند و احرام مجددی ببندد تا سفر معنوی خود را برای یافتن خویشتن خود آغاز کند؛ سفری که جسم او را در میان هزاران همنوع گم می کند تا او دل خویش را با بی نهایت پیوند زند. عجب موقفی است عرفات و عجب نامی. عرفات مظهر شناخت معنای زندگی است. آیا ناله و زمزمه حسین با رب خویش جز بازگویی هویت آدمی است؟ اعتراف به این که چگونه از صلب پدر و رحم مادر حرکت کرده و لحظه به لحظه حیات او به دست تقدیر خدایی شکل گرفته است و او هرگز قادر به ادای شکر آنها نیست جز آن که رحمت او شامل حال بنده شود.
همان هم شد و در جبل الرحمه ، عرفات و دیدار آدم و حوا پس از سال ها حاصل شد و گمشدگان هبوط به یکدیگر رسیدند تا نماد دیگری از خودیابی آدمی تحت رحمت الهی باشد.اما هویت بعدی در مشعرالحرام به شعور آدمی می رسد تا مقدمه ای باشد برای بریدن از منیات و آرزوهای رنگارنگی که همچون کف آب گاه آدمی را به خود مشغول داشته است و او را از رسیدن به آب حیات بازمی دارند.
در منی باید قربانی کرد و شیطان را رجم نمود تا هویت پاک شده از گزند شیطان مصون باشد و انسان با تلاش خود در رمی شیطان از زندگی خویش خود را الهی نگاه دارد. اما اینها همه مقدمه است که به یار برگردد و وارد حرم شود تا عشق بازی نهایی را در کنار کعبه رقم زند، برای طواف حج و نماز آن و سعی مجدد و آخر.
آنچه گذشت همگی حاکی از هویت یابی فردی انسان در حج بود. خداوند می خواهد بنده خود را از مراحل مختلف عبور دهد و روح او را صیقل کند تا بتواند هویت اصیل خود را بیابد؛ هویتی که در عالم ذر با خدای خویش عهد بسته بود.اما آنچه گذشت، تلاش فرد بود. اما آیا حج بدون امام و راهنما، قصدی کافی است برای نیل به یار. آموخته ایم که حج بی امام میسور نیست.
پس شگفت است که در حج نیز امام مجددا بخشی از هویت یابی آدمی است. هرچند ما امام زمان (عج) را به عینه نشناسیم، اما می دانیم که حج ما به برکت حضور او در حج متبرک شده است و حداقل در مکانی واحد با امام خویش به یقین جمع می شویم و این بارقه امیدی برای یافتن بخشی از هویت اسلامی خودمان است که ما بدون شناخت امام نه به حج که حتی از مرز جاهلیت گذر نمی توانیم کرد.اما سرانجام حج نیز با طواف نساء همراه شده است، تا انسان ها هویت های بازیافته خویش را در نسل و ذریه خویش تداوم بخشند و بدین سان هویت صیقل یافته در نسل آدمی ادامه یابد.
کارکرد حج در هویت اجتماعی اسلامیحج به عنوان یکی از شعائر بنیادین اسلامی، حرکتی اجتماعی است. هرچند حج به صورت فردی تکلیف شده است، اما تجمع فرد فرد مسلمانان در موسمی واحد و در مکانی واحد، حاکی از بعد اجتماعی آن است. هر فرهنگ و تمدنی برای حفظ و بازآفرینی خود نیازمند گسترش هنجارها و ارزش های خود از طریق هنجارهای خاص اجتماعی است. حج از این جهت هنجاری اسلامی است که به گسترش ارزش های اسلامی می پردازد.
زمان حرکت حاجیان به سوی حج، هنگامه خروش و جوشش در جامعه نیز هست. حاجیان به همراه خود خویشاوندان و اقشار مختلف اجتماعی را متوجه خود می سازند. عده ای برای خداحافظی می آیند و عده ای شاهد حرکت گروهی و کاروانی حاجیان هستند و در کل کاروان حاجیان یادآور حرکت به ارزش های اسلامی در جامعه هست. در موسم حج به دلیل حضور حاجیان از مناطق مختلف جهان اسلام، کانون توجه مسلمانان متوجه ام القرای جهان اسلام بوده و پیگیری اخبار لحظه لحظه حاجیان خود یادآور قبله گاه و نام معبود در اذهان مسلمانان است.
از این جهت است که سیمای جوامع اسلامی در موسم حج صبغه معنوی بیشتری می گیرد. اگر در رمضان مردم تک به تک به عبادت می پردازند، در موسم حج فضای عبادی از عرصه فردی گذر می کند و کلیت جامعه اسلامی را پر می نماید. مرحله دوم هنجارآفرینی و هویت سازی اجتماعی حج، در خود موسم حج است. حج هرچند عرصه عرفات و توجه به خالق است، اما حاجیان با دیدن دیگر هم کیشان خویش که از اقصی نقاط جهان اسلام به حج آمده اند، از عظمت جهان اسلام خوشحال می شوند و فرصتی می یابند تا با آنان آشنا شوند و خود را در دامان امت اسلامی بیابند.
بارها حاجیان در کنار خود ملیت های مختلفی را دیده اند که اگر حج نبود آنان همگی نسبت به هم بیگانه محسوب می شدند، اما طواف دور خانه واحد، نماز بر آن و لباس سفید احرام تمامی مسلمانان را هم شکل کرده و تمایزهای عارضی آنان را به حاشیه می راند.متاسفانه در 2 سده اخیر به دلیل ورود تهاجم آمیز ارزش ها و هنجارهای غربی به درون جوامع اسلامی و رشد برخی از گرایش های ملی گرایانه، وحدت امت اسلامی تحت الشعاع قرار گرفت.
اقدامات حاکمانی چون کمال آتاتورک و رضاخان در زدودن هنجارها و نمادهای اسلامی هرگز نتوانست در برابر قدرت هویت جمعی اسلامی موفق شود. در نتیجه حرکت احیای اسلامی شاهد هستیم، اقدامات ابرهه گونه آنان نقش بر آب شد و روز به روز شاهد هویت یابی بیشتر مسلمانان با اسلام هستیم. بدون تردید حج به عنوان سنت همیشگی سالانه در احیای هویت اسلامی و نفی هویت های ساختگی قومی ملی کاملا موثر بوده است.
مرحله سوم هویت سازی حج را می بایست هنگام بازگشت حاجیان به وطن خود لحاظ بکنیم. استحباب زیارت حاجی خود تشویقی از جانب شارع برای تعظیم حج است. بازگویی سفر حج و دیدار خانه خدا به مردمی که سراپا گوش شنیدن خاطرات حاجیان هستند و تجمعات و محفل هایی که بدین گونه در مناطق مختلف به مناسبت دیدار حاجیان شکل می گیرد، همگی از جلوه های احیای هویت اسلامی به وسیله حج است.
بدون تردید کوچک و بزرگ تحت الشعاع چنین تاثیری قرار می گیرند. مراحل سه گانه هویت سازی حج در عرصه اجتماعی بخشی از فرآیند جامعه پذیری هنجارهای اسلامی است. در جامعه شناسی، جامعه پذیری فرآیند انتقال ارزش ها و هنجارهای یک جامعه به اعضای آن و تقویت آنهاست. جامعه پذیری در عرصه ها و به شیوه های مختلفی صورت می پذیرد. نهادهای اجتماعی چون خانواده، مدرسه، رسانه ها و نهادهای دینی از مهمترین عوامل جامعه پذیری محسوب می شوند. از این حیث حج نیز خود در ردیف عوامل دینی یکی از عرصه های جامعه پذیری در جامعه اسلامی است که به رشد و گسترش ارزش ها و هنجارهای اسلامی در جامعه کمک می کند.
حج و احیای هویت سیاسی اسلامیاما مهم ترین تاثیر و جلوه حج را می بایست در عرصه سیاسی اجتماعی جست.
چنین فرصتی هرگز در اختیار هیچ کدام از ادیان و مکاتب بشری وجود ندارد که پیروان آن بتوانند در موسمی واحد کنار هم جمع شوند. عظمت تجمع حج خود تاثیری سیاسی دارد و نشانگر عظمت مسلمانان است. از این بعد حج را می توان به احیای هویت سیاسی اسلامی تعبیر کرد. هویت سیاسی حاکی از تقابل امت اسلامی در برابر مشرکان و کافران و دشمنان جهان اسلام است. چنین هویتی خود در برائت اسلامی در حج بخوبی تجلی و تبلور می یابد.
در اسلام تشریع برائت از مشرکان خود امری سیاسی است. به برکت انقلاب اسلامی ایران و با وجود موانع مختلف، ما شاهد برگزاری مراسم برائت از مشرکان در سال های گذشته هستیم. اعلام برائت حاکی از آگاهی و بیداری امت اسلامی در برابر تهدیدهای خارجی بر امت اسلامی است. ندای برائت نخستین بار به فرمان پیامبر گرامی (ص) و از سوی وصی وی (ع) در کنار خانه خدا بر مشرکان ابلاغ شد.
چنین برائتی حاکی از هویت سیاسی اسلامی در برابر اغیار مشرک و کافر بوده است. در جهان امروز نیز که عرصه رویارویی اسلام گرایی با تهاجم فکری و فرهنگی غرب و بویژه در عرصه جهانی شدن است، شاهد تقابل هویت سیاسی اسلامی با هویت دنیاگرای غربی هستیم و برائت حج می تواند با متحد کردن صفوف مسلمانان جبهه اسلام را در برابر مهاجمان خارجی متحد سازد.
اما هرچند حج چنین ظرفیتی دارد و توده های مسلمان از صمیم وجود، خواهان استفاده از چنین فرصتی در حج برای هویت تمدن اسلامی در برابر تمدن رو به افول غرب هستند، به دلیل سیطره و وابستگی برخی از حاکمان اسلامی به غرب استفاده بهینه ای از این فرصت نمی شود.
هنگامی که با تک تک حاجیان کشورهای مختلف سخن می گوییم، آنها بر استفاده از چنین فرصتی تاکید می کنند، اما هنوز ابزار لازم برای آن در اختیار نیست. خون شهیدان برائت در مکه مکرمه این نهال نوپا را آبیاری کرده است. ان شائالله با پیگیری های بعدی به ثمر خواهد نشست. شاید اهمیت دیگر حج را در هویت سازی سیاسی در فرآیند ظهور منجی موعود بر کنار کعبه بدانیم؛ جمعه ای که قیام نهایی شروع خواهد شد، مکه کانون شکل گیری مجدد امت جهانی اسلامی خواهد بود که به رویارویی با ظالمان و مستکبران خواهد پرداخت و عدل و قسط را بر جهان عرضه خواهد داشت.