آیه ۱۱۰ سوره یوسف
حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ
تا هنگامى كه فرستادگان [ما] نوميد شدند و [مردم] پنداشتند كه به آنان واقعا دروغ گفته شده يارى ما به آنان رسيد پس كسانى را كه مىخواستيم نجات يافتند و[لى] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد
خداوند به دنبال دعوت پیامبران و انکار کافران می فرماید آنقدر منکران در انکار خویش اصرار می ورزند و دعوت انبیا را به سیر در آفاق و انفس و تعقل و تفکر در عاقبت کارها ناشنیده می گیرند که رسولان الهی از رسالت خویش مأیوس می شوند.
وامید می بُرند از اینکه بتوانند خلق را به طریق صلاح رهنمون شوند و احساس می کنند که گویی از خلق در حجابند و دیده و شنیده نمی شوند.
هین بخوان «استَیأسَ الرُّسل» ای عمو تا به «ظَنّوا أنَّهم قد کُذبوا»
این قرائت خوان به تخفیف کُذب این بود که خویش بندد محتجب
مثنوی
مقصود مولانا این است که این آیت « استَیأسَ الرُّسل» را با تخفیف کُذبوا قرائت کن (بدون تشدید ذال) بدین معنی که پیامبران از مهلت زیادی که به کافران داده شده در مرز نومیدی قرار گرفتند.
تا مبادا وعدهٔ نصرت الهی به مومنان و وعدهٔ عذاب کافران پیش نرسد و متهم به دروغگویی شوند و احساس کردند که از خلق در حجابند و راهی به معرفی خود و رسالت خود و نشاندن آن در دل مردم ندارند:
در تعجب مانده پیغمبر از آن چون نمی بینند رویم مومنان
ور همی بینند این حریت چراست تا که وحی آمد که آن رو در خفاست
دیر رسیدن یاری خداوند، آزمون ایمان و صبر و پایداری مومنان است و در این دیرکرد خود برکت ها و هدیه هاست.
به عذر بندگی دیر آمدم دیر اگر دیر آمدم شیر آمدم شیر
نظامی، خسرو شیرین
در کوره اضطراب این دیرکردها آدمیان از خلوص و ناخالصی خود آگاه می شوند و آگاهی آغاز حرکت به سوی کمال است.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید