به گزارش
خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، برنامه گفتگوی ویژه خبری شب گذشته (دوشنبه 16 بهمن ماه) به چگونگی شناسایی و بازداشت شبکه رسانهای غرب در ایران پرداخت.
بر اساس این گزارش، "مهدی محمدی" و "امیر محبیان" مهمانان برنامه شب گذشته "گفتگوي ويژه" خبري بودند.
شرح اين گفتگو را در زیر می خوانید:*محبيان: رسانهها به نحو عام يک وظيفه مهم به نام آگاهسازي را در شرايط
عادي انجام ميدهند اما در شرايط ويژه کنوني يک وسيله بسيار مهمي در بحث
حکومتداري، جهانگيري و جهانداري دارند و در مديريت برداشت جامعه تاثير
بسيار زيادي خواهند داشت اين مدل که در واقع BBC مطرح کرده يک ابتکار
جديدي است براي اينکه از نيروهاي رسانهاي در مسير اهداف خودشان استفاده
ويژه کنند که در عرف معمول رسانه از آن استفاده نميشود.
اما در عين حال
کاري که اينها در حالت عادي انجام ميدهند اين است که يک رسانه يک تصوير
مثتبي را براي داخل و خارج از کشور خودي مطرح ميکند اما در زماني که روابط
حالت چالشي دارد رسانه به ويژه رسانههايي که توسط آن کشور وزارت خارجه و
نهادهاي مرتبط تغذيه ميکنند کار کرد خود را از دست ميدهند.
اين
رسانهها کاري را که انجام ميدهند اين است که تلاش ميکنند به نوعي با
انتقال خبر روحيه کشوري که در آن با چالش قرار دارند به هم بريزند که براي
انجام اين کار روشهاي خاص خود را دارند و در عين حال روحيه داخلي خود را
تقويت ميکنند البته لازمه اين گونه تصوير ايجاد کردن برخي مواد خام همچون
تحليل و يا خبر هستند.
در اينگونه موارد از خبرهايي استفاده ميشود که
به نوعي به عنوان خبرهاي دسته دوم در نظر گرفته ميشوند و يا اينکه ممکن
است خبرهايي به کار گرفته بود که بعضا با واقعيت هم ارتباط داشته باشد اما
جز خبرهاي حاشيهاي اما مهمتر از متن است که در اصل خبر نميآيد.
اين
رسانهها تلاش بسياري داشتند که خبرهاي اين چنيني را که انتقال پيدا
نميکنند به کار گيرند و پالايش دهند و در واقع اين رسانهها ميکوشند تا
از اين طريق نقاط ضعف را برجسته کنند و خطي را براي نفوذ، ضربه زدن و ايجاد
ضعف روحيه در جامعه مقابل خود به وجود آورند بر همين اساس ما شاهد هستيم
که اين ا قدام انجام ميشود البته بايد گفت که اين مسئله از جهاتي نو هم
نيست اما شايد مدل کاري آنان نو بوده است.
اساس استفاده از اين اقدام به
زمان تاسيس BBC باز ميگردد؛
BBC کار سياسي خود را به عنوان حامي
منافع بريتانيا آغاز کرد و BBC فارسي نيز توسط دولت انگليس در سال 87 با بودجه 15 ميليون پوندي وارد عمليات شد.وظيفه BBC فارسي
اين بود که در اين حرکت نبرد نرمي که عليه جمهوري اسلامي وجود دارد با
توجه به مواد خامي که به صورت رسمي و غير رسمي در اختيارش قرار ميگيرد
روحيه مردم را تضعيف کنند و اهداف سياست خارجي خودشان را که صد درصد با
اهداف جمهوري اسلامي در تعارض است تامين کنند.
بنابراين اساس کار آنان
نو نيست و آنان همواره اين کارها را انجام دادهاند اما استفاده از
شبکههاي جديد تعاملي و اجتماعي براي جذب بعضي از نيروهايي به انگيزههاي
مختلف به اين رسانهها متصل ميشوند؛ براي گردآوري اطلاعات حاشيهاي که
انتقال آن در سطح رسانه غير مرسوم است قابل توجه بوده و از پالايش و يافتن
اين اخبار خطوطي را ترسيم ميکنند که براساس آن استراتژي رسانهاي عليه
منافع کشور مقابل طراحي ميکنند.
*محمدی: لازم است در آغاز دو مقدمه را ذکر کنم، مقدمه اول احترام به جامعه
مطبوعاتی کشور است که اگر ما امروز بحثی میکنیم درباره وجود مجموعهای از
عناصر در جامعه مطبوعاتی کشور که با دشمنان این ملت همکار بودهاند؛ این
مساله به این معناست که اکثریت بزرگی از این جامعه مطبوعاتی مبرا هستند و
به انجام وظایف خود و خدمت به کشور مشغولند.
اگر به مجموعه محیط
آشکار یعنی رسانههایی که در حال انتشار اخبار هستند و دسترسی به اخبار و
اطلاعات آنان برای همه امکان پذیر است از ظرف زمانی سال 88 به بعد نگاه
کنیم به وضوح میبینیم که یک برنامهریزی منسجم، هماهنگ، همه جانبه و چند
لایه برای انجام یک عملیات رسانهای و روانی فوقالعاده سنگین علیه جامعه
ایرانی وجود داشته است.
یک مثلثی در بیرون از کشورمان شکل گرفته
بود که یک ضلع آن سازمانهای حقوق بشری، ضلع دوم مجموعهای از سایت،
وبلاگها و زیر ساختهایی که در فضای مجازی به وجود آمده بودند و ضلع سوم
نیز
تلویزیونهایی همچون
VOA & BBC است.
شبکهای که در بیرون شکل گرفته
بود به عقیده بنده سعی کرده با یک شبکهای در داخل که بر مبنای زیر ساختی
که عمدتا در محیط مجازی شکل گرفته است، ارتباط برقرار کند؛ این ارتباط
برای جمع آوری اطلاعات، موج سازی یعنی تبدیل برخی از اخبار خاص به موجهای
رسانهای و عملیات روانی یعنی جهت دادن ذهن جامعه به سمت افکار خاصی که نه
افکار مهم و نه مبتنی بر اطلاعات واقعی شکل گرفت.
به عقیده بنده ما
با یک بازی رسانهای مواجه نیستیم، بازی رسانهای در یک فرآیند رسانهای
مشخصات ویژهای دارد که آن مشخصات را در صحنهای که درباره آن صحبت میکنیم
وجود دارد بلکه با یک بازی امنیتی مواجه هستیم که یک پوشش رسانهای را
برای خود فراهم کرده است.
فرآیندی به نام جمع آوری اطلاعات آشکار و
نیمه پنهان و دسته بندی کردن آن برای انتقال به بیرون وجود دارد، در
دهههای گذشته این مسئله با استفاده از مجموعه مکانیسمهایی که نام آن
جاسوسی است انجام میشد و به نظر میرسد در این فرآیند نوسازی انجام شده
است؛ جمع آوری اطلاعات از نظر طرفهای غربی به سمت پوشش هایی به نام
خبرنگاری رفته است و خبرنگاری فقط یکی از انواع آن است.
اما ممکن است کسی که
این کار را انجام میدهد اصلا مطلع نباشد که چه کاری انجام میدهد و در
اغلب موارد هم این گونه است؛ یعنی فرآیند به گونهای ناآگاهانه انجام
میشود که فرد در یک فعالیت امنیتی ایفای نقش میکند و خودش از کاری که
انجام میدهد اطلاع ندارد اما افراد دیگری کل فرآیند را اداره میکنند
میدانند چه نقشی و توسط کدام بازیگر ایفا میشود.
تبدیل اخبار خاص
به امواج رسانهای در این فرآیند مسئلهای است که باید به آن توجه شود یعنی
این که یک خبر خاص و یا معضل اجتماعی از یک گوشهای از جامعه رسانهای
برداشته میشود و توسط BBC و مجموعهای از سایتهای ضد انقلاب و برخی از
عناصر در داخل چنان پردازش میشود که گویی این، مسئله اول کشور است و این
فرآیند موج سازی فرآیندی برنامه ریزی شده است.
فاز عملیات روانی
یعنی این که ذهن جامعه را به گونهای شکل بدهید که جامعه به سمت افکاری سوق
پیدا کند که دشمن میخواهد؛ یعنی در جامعه مشکلاتی هم چون قفل شدن
بازار،از دست رفتن اعتماد مردم به سیستم حکومتی،تبدیل شدن حرکات اعتراضی
به حرکتهای امنیتی، از بین رفتن کارآمدی دستگاهها و امید به آینده کشور
ایجاد شود.
به عقیده بنده این فضا کاملا امنیتی است و مدیران آن
نمیتوانند ادعا کنند که فرآیندی رسانهای را مدیریت میکنند بلکه آنان یک
فرآیند امنیتی را با پوشش رسانهای مدیریت کردهاند.
*محبیان: کسانیکه دستشان از ایران
قطع شده در تلاش برای رسیدن به منافع خود هستند که استقلال مردم ایران مانع
این امر شده است و رادیو BBC از سال 1319 آغاز شده و رویکردی که در
زمان مصدق داشتند، موید این نظر است.
جامعه رسانهای ما از نخبگان هستند
و ایجاد چنین شبکههایی به این دلیل است که اینها نتوانستند اصحاب رسانه
را با خود همراه کنند و به همین دلیل به پالایش اخبار دروغ دست میزنند.
طمع ورزی دشمنان مسئلهای طبیعی است و نمیتوانیم خلاف آن را از
آنان انتظار داشته باشیم؛ همواره انگلستان مواضعی را که موید استقالش بوده
اتخاذ کرده است و
BBC نیز از زمان تاسیسش منافع بریتانیا را دنبال میکرد.
وقتی
که نوع عملکرد آنان را در زمان مصدق نگاه میکنیم و این مسئله را به اعلام
رسمی آنان در سال 2005 در یک مستندی تحت عنوان یک کودتای کاملا بریتانیایی
که خودشان با اسناد BBC اعلام کردهاند که اتفاقات زمان مصدق کاملا تحت
پوشش تبلیغات سنگین آنان انجام شد متوجه میشویم که
انگلستان منافع خود را
دنبال میکند و در یک چالش منافع هر ایرانی که استقلال کشورش را میطلبد
باید منافع ملی خود را دنبال کند. اگر یک ایرانی در خدمت منافع
انگلیسی قرار گیرد خطرناک است و جای تعجب دارد، جامعه رسانهای ما هوشمند
است و از نخبگان شکل گرفته که آگاهند اما علت این که آنان به سمت ایجاد
چنین شبکههایی میروند این است که از عناصر شاخص نهادهای رسمی ما
رسانههای ما با گرایشهای مختلف نتوانستند آن چیزی را که میخواستند به
دست آوردند و همین دلیل رفتند تا با پالاش اخبار حاشیهای چیزی به دست
آورند.
من درباره این افراد قضاوت نمیکنم اما آن چه که مشخص است
این است که آنان به نفعی وارد یک تور و یا یک تله شدند؛ کاری که باید اهل
رسانه انجام دهند این است که همیشه این سوال را از خود بپرسند که ما در
کدام صف قرار داریم؟ آیا در صف ملت ایران و یا در صف ملت دیگری که منافع آن
با ما در تعارض است قرار داریم؟
این مساله عاقلانه نیست که انگلیس
بودجه BBC را تامین کند و BBC برای منافع ما کار کند؟!! بر همین اساس به نظر
میرسد که جامعه مطبوعاتی باید هوشیاری خود را حفظ کند و ساده انگارانه با
این شبکهها برخورد نکنیم وقتی تورهای مخفی پهن میشود نشان میدهد که آنان
خطوط آشکارشان قطع شده است و مجبورند به روشهای فریب روی بیاورند؛
اعتقادات ما، منافع ملی و جامعهای که در آن زندگی میکنیم به ما حکم
میکند که در این دنیای پر تلاش و پرچالش منافع خودمان را دنبال کنیم.
*محمدی: برنامه تودرتو برای فعالیتهای ضد ایرانی که مثلثی با ضلعهای انجمنهای حقوق بشر، سایتهای خبری و رسانههایی چون BBC و ... است.
با
یک بازی رسانهای مواجه نیستیم بلکه با فعالیتهای امنیتی با پوشش
رسانهای مواجهیم و در واقع جمع آوری اطلاعات به روز شده و خبرنگار جذب شده
برخي مواقع از کاری که انجام میدهد مطلع نیست؛ ایجاد فشار روانی نیز از
دیگر بنامه های این شبکهها است.
ما از دو حيث در دوران جديدي قرار گرفتهايم يکي از حيث شکل
عمليات رواني که بر روي جامعه ايراني براي سوق دادن ايران به سمت الگوهاي
فکري و رفتاري انجام ميشود و ديگري نيز از حيث نوع عمليات اطلاعاتي جديدي
است که در کشورمان انجام ميشود.عقيده من اين است که ما در يک دوران بي
سابقهاي از غلبه عمليات رواني بر عمليات واقعي قرار داريم يعني حجم
عملياتي که بر روي جامعه ما انجام ميشود با حجم عمليات واقعي غير
قابل مقايسه است.
اساسا توان دشمن براي انجام عمليات واقعي همچون سابق
نيست و علت آن اين است که نظام جمهوري اسلامي ظرف سي سال گذشته
بازدارندگيهاي فراواني را بر سر راه نفوذ واقعي و عميق ايجاد کرده است
بنابراين به نظر ميرسد که دشمن مجموعه قابل توجهي از انرژي خود را به سمت
عمليات رواني سوق داده است.
عمليات رواني را براي اينکه جامعه ايراني
دچار فلج فکري شود و از تشخيص صحيح منافع و موقعيتهاي تاريخي خود غافل
بماند و به اصطلاح در اين پيچ تاريخي متوقف و يعني فلج ذهني منجر به فلج
حرکتي شود.
کار اصلي که اتاق فکر بيرون از ايران با نفوذ در جامعه
رسانهاي ما انجام ميدهد اين است که آنان تلاش ميکنند با ايجاد يک زير
ساخت بزرگ عمليات رواني اهداف خود را محقق کنند يعني يک معضل، مشکل، اشتباه
و يا موضوعي را توسط اتاق فکري در بيرون از ايران کشف و بعد در يک زير
ساختي در حوزه مجازي ايجاد شده به مجموعه فعالاني که به يکديگر وصل
شدهاند به نحو کاملا نا آگاهانه و در پوشش اخبار و اطلاعات ابلاغ شود.مجموعهاي
از وبلاگها در سايتها و بيرون از ايران به توليد ادبيات روي ميآورند
مثلا در موضوع "ستار بهشتي" اولين حجم ادبيات آن در بيرون توليد شد و بعد آن
ادبيات توسط مجموعه ديگري در داخل باز توليد و موج سازي و حتي احيانا به
تيتر برخي روزنامهها در داخل نيز تبديل ميشود؛ سپس سازمانهاي حقوقي بشري
در بيرون از ايران به همان اطلاعاتي که توسط اتاق فکر توليد شده استناد
ميکنند و عليه کشورمان پرونده سازي حقوقي بشري را انجام ميدهند بنابراين
به نظرم اين يک کار ضد امنيتي است و نه رسانهاي.
امروز ما در يک
موقعيتي هستيم که درک مستندي از اين مسئله داريم، زماني "مقام معظم رهبري"
مدتها پيش فرمودند که برخي مطبوعات در داخل پايگاه دشمن شدهاند، امروز بعد از گذشت سالها جامعه اطلاعاتي ما در موقعيتي است که
مستندات مربوط به اين چنين مسئلهاي را ارائه دهد و نشان بدهد که اين
فرآيند به بيرون و داخل، از داخل به بيرون با چه مکانسيمها، زير ساختها و
چه منافعي شکل گرفته است.
در وضعيتي هستيم که بايد بگوييم جامعه مطبوعاتي
کشورمان بايد يکبار ديگر نگاهش را به مقوله خبر، خبرنگاري ارتباط با منافع
خبري و تحليل اطلاعات باز انديشي کند و اگر اين بازانديشي صورت نگيرد
تورهاي پهن شده گاهي به حدي نامرئي هستند که ممکن است کسي نه تنها در تور
بيفتد بلکه سالهاي سال در آن زندگي کند و متوجه اين مسئله نشود.
*محبیان: هدف کلی هر عملیات روانی روحیه ملت مقابل است و درصدد تضعیف روحیه
عمل میکنند؛ یکی از کارهایی که طرف میخواهد انجام بدهد این است که در
مسائلی که مطرح میکند هیچ عنادی و نیتی نیست و در آن ذی نفع هم نخواهد
بود.
زیرکی BBC این است که میگوید ما خبرنگاری نداریم تا مسئولیت
چیزی را نپذیرد بنابراین این مسئله بسیار ساده انگارانه است که ما تصور
کنیم آنها فقط از طریق خواندن روزنامههای ما میخواهند خطوط را کشف کنند و
در صف ملت رسوخ کنند. BBC چهار هدف از جمله اعتبار زدایی،
اعتمادزدایی، مشروعیتزدایی و کارآمدزدایی را دنبال میکند یعنی آنان در
اعتبارزدایی به دنبال از بین بردن اعتبار نظام و حرکت انقلابی مردم ایران
به اشکال مختلف هستند.
در اعتماد زدایی نیز قصد دارند تا اعتماد
مردم نسبت به حکومت مردم نسبت به مردم و حکومتیان نسبت به یکدیگر را از بین
ببرند؛ کارآمدزدایی نیز یکی از اهداف کلی آنان است و در حال حاضر میبینیم
که دائما سیاه نمایی میکنند به گونهای که انگار در این کشور هیچ کار
بزرگی انجام نمیشود و میخواهند به روحیه مردم از طریق ایجاد نگرش منفی و
القای یاس و ناامیدی ضربه بزنند.
کسی تردیدی ندارد که BBC کار
رسانهای را در راستای اهداف سیاسی انگلیس انجام میدهد اقدامات آنان برای
این است که جامعه را از حالت تعادل خارج کنند و در نتیجه در جامعه حرکتی
ایجاد کنند که منافع خودشان تامین شود.
BBC به این دلیل وجود
خبرنگار و شاخههای خبری را ممکن میشود که قصد دارد هیچ مسئولیتی نپذیرید و
در واقع آنان عملیات محرمانه انجام میدهند و وقتی میگویند که من خبرنگار
ندارم این به معنای عدم پذیرش مسئولیت است.
یکی از نظریه پردازان
گفته است که خبرنگار و خبر پیش نویس تاریخ را تهیه میکند و اینها
میخواهند با دستورات کاری که برای رسانهها ما مینویسند خبرها را در
مسیری قرار دهند که اگر کسی مجموعه روزنامهها و یا رسانهها ما را در 40
یا 50 سال آینده ببیند تصویری از تاریخ ایران در ذهنش به وجود بیاید که
دقیقا آنان میخواهند.
زمانهای حرکت بی بی سی از جمله تاسیس رادیو بی بی سی و حتی تاسیس شبکه
تلویزیونی این رسانه در سال 87 نیز موید برنامه های سیاسی و ضد ایرانی آنان
است. اینها دارند کار امنیتی و اطلاعاتی انجام می دهند.
*محمدي: BBC در يك وضعيت آچمز قرار دارد و دچار بحرانهاي متعددي است بنابراين به زدن حرفهاي خندهدار و در خوشبينانهترين حالت رو به تناقض گوييهايي ميآورند كه نشان دهنده نوعي آشفتگي درون سازمان است؛ BBC از همان ابتدا رسانهاي بي اعتبار بود و دليل اين مساله نيز وابستگي آشكار و غيرقابل انكار به دولت انگلس است؛ چناچه در اساسنامه BBC آمده است كه اگر منافع ملي دولت انگليس اقتضا كند دروغ هم ميگويد.
يكي از بحرانهايي كه BBC گرفتار آن شد اين است كه سعي ميكرد به جاي يك بنگاه خبري به يك ترمينال اطلاعاتي و امنيتي تبديل شود و پروژه شبكه سازي از ضد انقلاب را كه يكي از مهمترين پروژههاي سرويسهاي اطلاعاتي غربي است را تعقيب كند، امروز ميبينيم كه در اين شبكه قلم به دست در كنار اسلحه به دست مينشيند و كسي كه تا ديروز رهبر گروهي بود كه در خيابانهاي تهران و شهرستانهاي انسانهاي بيگناه را ميكشتند به عنوان يك تحليلگر در مسائل خارجي مينشينند كنار دست كسي كه همه هويتش را مديون رژيم پهلوي است، BBC فارسي به تقديس كننده حكومت پهلوي و رضا پهلوي تبديل شده است و ديدارهاي مخفيانهاي با گردانندگان BBC ميكند.
امروز با مجموعه افرادي مواجه هستيم كه زماني در ايران ميگفتند ما روزنامهنگار هستيم، بسياري از كساني كه امروز در كنار سلطنتطلبها نشستهاند و از غربيها حقوق ميگيرند تا عليه منافع كشورمان دروغ بسازند كساني هستند كه طي چند سال گذشته ميگفتند ما روزنامهنگار هستيم اما هويت واقعي آنان مشخص شده است و پرده از چهره واقعي خود برداشتهاند و در جاي واقعي خود قرار گرفتهاند.
وقتي فعاليتي امنيتي در پوشش فعاليت مدني قرار ميگيرد چند اتفاق از جمله ايجاد پوشش، آسان كردن كار و ايجاد توجيه براي فشار به نظام جمهوري اسلامي ميافتد؛ البته بايد هوشمندي دستگاه امنيتي كشور را كه ميتواند فعاليتهاي براندازانه را از فعاليتهاي مدني واقعي تفكيك كند؛ ستايش كرد؛ منافع دنياي استكبار بويژه انگلستان از چند سال قبل به سمت مدني سازي و اجتماعي سازي فعاليتهاي امنيتي سوق پيدا كرده است و اين مساله هوشياري ما را ميطلبد البته اين هوشياري وجود دارد و به همين دليل است كه تعداد اندكي در اين دام گرفتار شدند.
*محبيان: بستر تمامي فعاليتهاي رسانهاي آنان پشتوانه سياسي دارد و از لحاظ اقتصادي نيز تامين ميشوند، در اين زمينه تفاوتهايي ميان رسانههاي انگليسي و آمريكايي وجود دارد، رسانههاي آمريكايي معمولا شكاف بيرون درون را تويت ميكنند يعني به عنوان يك رسانه بيرون، منافع دولت آمريكا را در مقابل نظام ايران تقويت ميكنند اما انگلستان براساس سيستمي كه دارد اين كار را انجام نميدهد و تلاش ميكند تا رنگ خودشان را تا حدوي بيرنگ كنند و تمام شكافها را درون دورن نشان دهند.
از مدتها پيش به نظر ميرسيد كه مدل تبليغاتي در مقابل جمهوري اسلامي از مدل آمريكايي به مدل انگليسي تغيير پيدا كرده است و مسئوليت را آنان بر عهده گرفتهاند، تلويزيون BBC فارسي هم براي اين هدف تاسيس شده است و در حال حاضر انگليسيها روش كار را موفقيتآميز ميدانند.
بزرگترين چالش BBC در زمينه ذهنيت مردم ايران است يعني اينكه ذهن مردم ما در مقابل انگلستان و رسانههايش كاملا روشن است و تاكنون نتواستهاند بر فضا غالب شوند، بي بي سي به همان مدلهاي انگليسي قصد دارد با كمرنگ كردن سايه خود به تشديد اختلافات دروني دامن بزند كه با هوشياري مردم و رسانههاي ما حركتهاي آنان ناكام ميماند، ما در حال تاريخ سازي هستيم و حق اشتباه هم نداريم و اگر هر كسي اين اشتباه را بكند بايد بداند كه دشمن ميخواهد از اين قضيه استفاده كند.
*محمدي: BBC & VOA رسانه نيستند بلكه سازمانهاي امنيتي و بخشهايي از يك جامعه اطلاعاتي هستند كه در پوشش يك رسانه قرار گرفتهاند؛ فعاليتهاي اين دو شبكه رسانهاي نيست بلكه بلكه آنان در حال جمع آوري اطلاعات، موجسازي و عمليات رواني هستند و همكاران آنان نيز ضرورتا رسانهاي نيستند و حتي روابط خود با سرويسهاي اطلاعاتي غرب را انكار نميكنند.
غربيها در سال 87 از پروژه فشار خود عليه كشورمان نااميد شده بودند اما سال 88 آن را احيا كردند يعني مجموعه فعاليتهايي در داخل كشورمان صورت گرفت كه غربيها گفتند كه وقت كنار گذاشتن پروژه فشار نيست بلكه وقت تقويت آن است، سال 88 نقطه شروع موج جديدي از فشار به نظام جمهوري اسلامي همچون تهديد به حمله نظامي، تهديد و عمليات اطلاعاتي اعم از ترور و خرابكاري بود و اينها مولد فتنه 88 ست.
خيانت فتنه 88 همين نبود كه چند سطل آشغال در ايران آتش بگيرد بلكه اميد نااميد شده دشمنان را احيا كرد و دور جديدي از پروژه فشار را كليد زد، قطعنامه 1922 يك سال بعد از فتنه 88 صادر شد و مجموعه تحريمهاي امروز محصول آن قطعنامه است.ضد انقلاب خارج نشین و افرادی که در BBC فعالیت داشتند رفتند در کنگره آمریکا نشستند و رسما لابی کردند که اگر میخواهید جنبش سبز به حیات خود در ایران ادامه دهد باید به مردم فشار اقتصادی وارد شود تا از حاکمیت فاصله بگیرند و به جنبشهای معترض نزدیک شوند.
BBC فارسی وظیفه بزرگ نمایی تحریمها و ترساندن مردم از آیندهای که نه تنها ترسناک نیست بلکه روشن است را بر عهده دارند و کسانی که این کار را انجام میدهند از همکاران جریان فتنه در راه بودند و جریان فتنه داخلی که امروز ادعای بازگشت میکنند یکی از اولین سوالهایی که باید پاسخ دهند این است که کسانی که همکار، شریک و دوست شما بودند به چه دلیل امروز در خدمت مستقیم سرویسهای اطلاعاتی غربی کار می کنند. آیا این جریان نباید بابت عملکرد همکاران سابقش پاسخگو باشد؟ این پاسخگویی نقطه شروع این است که ما بتوانیم در این باره بحث کنیم که آینده سیاسی این جریان چگونه خواهد بود.
*محبیان: ممکن است همکاران ما در سطوح مختلف به ظرافت تورهای فریب آگاه نباشند و این برداشت را داشته باشند که ما در یک شبکه اجتماعی حرفهای میزنیم که مهم نیستند اما باید بدانند هنگامی که اینها کنار هم چیده میشود میتواند بسیار معنادار و اثرگذار باشد که برای کشور خطرناک است. اما این اقدام اخیر میتواند هم چون یک واکسیناسیون باشد و اگر این نتیجه تامین شود کار بسیار بزرگی صورت گرفته است.
برای هیچ رسانهای این که یک اهل رسانه آگاهانه و یا ناآگاهانه در دام یک دشمن بیافتد خوشایند نیست.
همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند یک جدول بزرگی برای انتخابات آینده وجود دارد که پر کردن خانههای مختلف آن بر عهده بازیگران متعددی قرار داده شده است و بدبختانه بخشهای مهمی از این جدول توسط کسانی پر میشود که اساسا آگاه نیستند و فعالیت آنان پر کردن جدول دشمن است. قشون کشی که اخیرا انجام شد و اتحادیه اروپا بیانیه داد و BBC فارس هم برنامههای خود را جابه جا کرد و نظم جدیدی به وجود آورد نشان میدهد که آنان با این حرکت ضربه کاری و در زمان مناسب خوردهاند.
انتهای پیام/