این منبع روس فاش کرد که كشورهاي ديگري نيز همانند روسيه طرحهای مشابهی را با هدف تخلیه اتباعشان از راه دريايي در دستور كار خود قرار دادهاند.
به گزارش مشرق، مسکو برای اطمینان از امنیت شهروندانش در لبنان و سوریه بررسي نحوه اقدام در شرايط بحراني را طي تابستان گذشته آغاز کرده است. به این منظور اقدامات گوناگونی، از دادن آموزشهای لازم از طریق سفارتخانههای روسیه در بیروت و دمشق گرفته تا طرحریزی نقشههای اضطراری برای مواقع بحراني انجام گرفته است. بسیاری از شهروندان روسیه در سوریه ترجیح دادند به كشورشان بازگردند. محله التجاره در دمشق- که زمانی محل سکونت بسیاری از خانوادههای روس بود- شاهدی بر این مدعاست، چرا که در مدت دو سال از زمان آغاز درگیریها در سوریه اين منطقه كاملا از سكنه خالي شده است.
در این مدت، شهروندان روس ساکن لبنان پا جای پای هموطنانشان در سوریه نگذاشتند و همچنان در لبنان حضور دارند. مسکو بر این باور است که ثبات لبنان در معرض خطر نیست. هرچند، مسکو در رابطه با گروههای اسلامگرای تندرو که در اقدامی خشونتآمیز مخالفت خود را با مواضع روسیه در قبال بحران سوریه نشان و منافع روسیه را در لبنان هدف قرار دادهاند، ابراز نگرانی کرده است.
سفارت روسیه در لبنان هدف حملات تروریستی القاعده
به گفته اين منبع آگاه، تابستان گذشته ژنرال ادموند فیدل، رایزن نظامی سفارت روسیه در بیروت، در جلسهای در دفتر اداره اطلاعات ارتش لبنان با همتایان فرانسوی، آمریکایی و سعودی خود، "نگرانیهایی" در رابطه با حملات احتمالی گروههای مخفي القاعده در لبنان ابراز کرد. وی گفت "اطلاعاتی که نشان میدهد برخی از این گروهها قصد هدف قرار دادن سفارت ما در بیروت دارند ما را نگران کرده است."
رایزن نظامی عربستان سعودی كه يكي از حاميان اصلي گروههاي تروريستي القاعده در لبنان است، نسبت به این سخنان ابراز تردید نموده و اشاره کرد که اطمینان از صحت این اطلاعات مبنی بر حضور القاعده در لبنان پیش از اعلام نگرانی ضروری است.
این اختلاف نشان از یک چالش سياسي – رسانهاي در سطوح داخلی و منطقهای بر سر حضور القاعده در لبنان دارد. به بیان دقیقتر، کشورهای منطقه دارای دیدگاههای متفاوتی درباره منشاء تروریسم در لبنان هستند. برخی از این کشورها، و به طور خاص عربستان سعودی، تروریسم موجود در لبنان را محصول سوریه میدانند. اما عربستان هيچگاه به اين سوال اساسي پاسخ نميدهد كه اوضاع كنوني سوريه حاصل تروريستپروري كدام كشورهاست كه اكنون با حمايت آنها به لبنان و عراق نيز رخنه كردهاند تا پروژهاي فراتر از سوريه را در منطقه اجرا كنند؟
مخالفان این دیدگاه هشدار میدهند که القاعده در لبنان در حال گسترش است، و از برانگيختن اختلافات فرقهای در این کشور و از ضعف مديريت در برخي از بخشهای کشور، به خصوص استانهاي شمالی، سود میبرند. نيروهاي القاعده كه بصورت مخفي در لبنان حضور دارند، منتظر فرا رسيدن زمان مناسب براي كليد زدن فاز سوم فتنه غربي و عربي – پس از سوريه و عراق – در این کشور هستند.
نبیه بری: "القاعده قصد ترور من را دارد."
رئیس پارلمان لبنان، نبیه بری، طرفدار دیدگاه دوم است. وی گفته است که یک گروه وابسته به القاعده نقشهای برای ترور وی طراحی کرده است، و ایتالیا او را از این نقشه باخبر کرده است. بنا بر اطلاعات به دستآمده از منابع گوناگون، القاعده فهرستی از افرادی که قصد ترورشان را در لبنان دارد تهیه کرده، که نام بری و فرمانده کل ارتش لبنان، ژنرال جان قهوه چی در صدر این فهرست قرار دارد. این نقشه با هدف ایجاد بیثباتی در کشور و آغاز نزاعهای فرقهای طراحی شده است.
چند ماه پیش، امیر یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس اطلاعاتی مبنی بر جدیت القاعده برای هدف قرار دادن ثبات لبنان به راههای گوناگون را از طریق یکی از مقامات لبنانی به بری رسانیده بود. نخست، القاعده قصد دارد درون اردوگاههای فلسطینیان در لبنان تفرقه و درگیری ایجاد کند، تا فضای کلی لبنان را تحت تأثیر قرار دهد. بدین منظور، گروههای سلفی وابسته به القاعده - مانند فتح الاسلام و جندالشام- در حال پناه بردن به اردوگاههای عینالحلوه هستند. دوم، این سازمان تروریستی در نظر دارد با هدف ایجاد هرج و مرج و چنددستگی، چهرههای سرشناس لبنانی را ترور کند.
پول و آموزش سلفیها در دانشگاه طرابلس
به تازگی، سیاستمداران روسیه در بیروت مسأله فعالیت القاعده در لبنان را مطرح کردهاند. تصور میشود که فعالیتهای سلفی های تندرو بر امنیت ملی روسیه تأثیر منفی داشته باشد، زیرا دانشجویان مسلمان روس که وارد لبنان میشوند به اندازه مقامات مسکو یا سفارت روسیه در لبنان اطلاعات کافی را ندارند. این دانشجویان در دانشگاه جنان شهر طرابلس، که دروس مذهبی ارائه میدهد، نامنویسی کردهاند، آن هم در شرایطی که تمامی هزینههای این دانشگاه را گروههای سلفی تندرو پوشش میدهند.
مقامات لبنان در حال پیگیری این اطلاعات هستند. هرچند، از زمان ترور نخست وزیر پیشین لبنان رفیق حریری، پاسخ دقیقی برای این پرسش ارائه نشده است که: آیا القاعده دارای نقشه خاصی برای لبنان است؟
مقامات امنیتی در
لبنان به اين نتيجه
رسيدهاند که القاعده در تمامی کشورهای منطقه، یا
حتی در بیشتر کشورهاي جهان، حضور دارد. این سازمان از روزنههای فرهنگی و نظامی
رخنه میکند و از نشانههای نفوذش پیدایش فضای فرهنگی جزمی، گروهها یا شبکههای
مخفی نظامی است که به فرماندهی بینالمللی القاعده متصلاند. اما، از دیدگاه این
سازمان، لبنان ویژگیهایی دارد که سبب میشود عرصه نامناسبی برای فعاليت گروههاي
وابسته به القاعده باشد.
بنا بر حقوقشناسی جهادی اين گروهها- که هدایتکننده فعالیتهای به اصطلاح "مشروع" القاعده است- دو زمينه فعاليت براي اين گروههاي تروريستي وجود دارد: یکی برای "جهاد" (مبارزه) و دیگری برای "نصره" (یاری). حوزه دوم برای عضوگیری و رخنه به درون کشورهایی است كه در گروه اقدامات جهادي قرار ميگيرند و به عبارت واضحتر، حوزه دوم، پيشدرآمدي بر فعاليتهاي تروريستي اين گروههاست.
باید توجه داشت که حقوقشناسی جهادی كه اينگروهها مدعي آن هستند، در ظاهر از آیات قرآنی برگرفته شده است که علما و مفتيهاي سلفي اين گروهها با تفسير به رأي گردآوری کرده و مرجعی برای توجیه "جهاد مقدس" دربرابر جوامعي قرار دادهاند كه آنها را كافر ميدانند. اين گروههاي كافر از ديدگاه سلفيها، در برگیرنده تمام مذاهب و اديان الهي به جز پيروان سلفي و وهابيت است. شيعيان، علويان، مسيحيان ساكن لبنان و ... در دستهبندي اين گروههاي تروريستي همگي در زمره كافران طبقهبندي شده و جهاد با آنها طبق فتاواي مفتيهاي - عمدتا - سعودي، واجب است.
لبنان، پایگاه پشتیبانی نیروهای القاعده در عراق و سوریه
مقامات امنیتی لبنان بر این باورند که القاعده- تا کنون- لبنان را در طبقه عرصه "نصره" قرار داده است. دلیل این طبقهبندی این است که این سازمان دارای عرصههاي جهاد مهمتري- مانند یمن، عراق، افغانستان و به تازگی سوریه و در آينده نزديك عراق- است که در نبرد بینالمللی روی آنها حساب ميکند. القاعده در هر کشوری در پی دو نوع شرایط اصلی برای پایهگذاری مقر نظامی است: جو مذهبی پذیرا که با دیدگاههای آنها همخوانی داشته باشد و فضای جغرافيايي گسترده با پوششهاي طبيعي مناسب برای تاکتیکهای استتار. لبنان هیچ یک از این دو ویژگی را ندارد. هم مساحت اندکی دارد و هم دارای گوناگونی مذهبی است.
بنابراین القاعده لبنان را پايگاه پشتيباني خود در منازعات بینالمللی
قرار داده است. از آغاز بحران سوریه، لبنان شاهد گسترش فعالیتهای القاعده بوده
است. این سازمان از لبنان برای رخنه- بخصوص به درون سوریه، استفاده میکند. در
گذشته نیز القاعده از این کشور برای نفوذ به یمن، عراق، کشورهای حوزه خلیج فارس و
اروپا استفاده کرده است. براساس این اطلاعات به دست آمده است که افزایش تعداد
گروههای پنهانی طی دو سال گذشته، به خصوص در استان شمالی در مجاورت مرز لبنان و
سوریه و در اردوگاه عین الحلوه در شهر صيدا در جنوب لبنان، قابل توجیه است.
بر اساس این اطلاعات، هر چه اهمیت لبنان به عنوان جبهه "نصره" افزایش مییابد، القاعده نیز بیشتر میتواند گسترش یابد و ساختار و شاهراههای میان حمص و طرابلس را به هم مرتبط سازد. این کانال درست مانند همان کانالهایی است که القاعده در طول حمله آمریکا به عراق میان استان الانبار و شهر ابوکمال سوریه ایجاد کرده بود. با این تفاوت که فعالیتشان دیگر به صورت پنهانی نیست. به تازگی، القاعده برای خود "امیری" در لبنان انتخاب کردهاند و تعداد اعضایشان را در عین الحلوه از 20 به 100 افزایش دادهاند که رهبریشان را اعضای فعال و بدنام القاعده همچون "توفيق طه" برعهده دارند. توفيق طه از جمله افرادي است كه چندي پيش توسط نيروهاي امنيتي لبنان به دليل فعاليتهاي تروريستي بر ضد نيروهاي سازمان ملل (يونيفل) بازداشت شد و به همكاري با القاعده و نفوذ در ارتش لبنان اعتراف كرد.
سه فاز فتنه سلفی - اخوانی - غربی
طرح بيثباتي و تجزيه كشورهاي مستقل و قدرتمند خاورميانه كه قرار بود با يكسره
كردن كار حكومت سوريه لبنان و عراق را نيز به آشوب، جنگ داخلي و سپس تجزيه بكشاند،
با توقف نزديك به دوساله در سوريه، در حال حاضر به بحراني نگهداشتن اوضاع اين
كشورها و جنگ داخلي،اختلافات مذهبي و در نهايت تجزيه آنها معطوف شده است. همزمان،
گروههاي سلفي با محوريت كشورهاي عربي خليج فارس و غرب با حمايت سياسي تركيه، در
صدد آغاز عمليات تجزيه عراق
و جنگ فرقهاي در لبنان هستند که تا کنون با هوشیاری حزبالله و
سخنرانیهای روشنگرانه و هشدارهای سید حسن نصرالله این توطئه عملی نشده
است. براساس طرح مذکور، لبنان پس از سوریه هدف دوم ایجاد جنگ داخلی و
تقسیم به مناطق شیعهنشین، مسیحینشین و سنینشین با هدف وارد کردن ضربه
نهایی به جبهه مقاومت و قطع ارتباط ایران با حزبالله و گروههای مقاومت
بود که بدلیل ناتوانی گروههای سلفی در ایجاد تفرقه در لبنان، فاز سوم یک
مرحله زودتر و در عراق آغاز شد.
در این فاز از فتنه سلفی - اخوانی، این جريان حاكم بر كشورهاي عربي منطقه با همكاري
بازماندگان حزب بعث، قصد دارد با اجراي پروژهاي شبيه به آنچه در سوريه شكل گرفته
است، با هدف قرار دادن دولت منتخب نوري المالكي و ايجاد درگيري طايفهاي در اين
كشور، آن را به سوريه دوم تبديل كند. سناريوي آغاز شده در عراق را ميتوان در راستاي ايجاد جنگ
داخلي در سوريه با هدف تضعيف دو كشور قدرتمند منطقه و تجزيه آنها تعريف كرد.
كشورهاي حاشيه نشين عربي و حكومتهاي ديكتاتوري مورد حمايت غرب يكي از اضلاع اين
طرح هستند. تجزيه و چندپاره شدن دو قدرت منطقه – سوريه و عراق – ضمانت بقاي شيوخ
كشورهاي عربي بر مسند قدرت خواهد بود.
جریانهای داخلی عراق همراه با توطئه خارجی
در
همین حال، سه جریان داخلی عراق - مقتدی صدر، بارزانی و العراقیه - نیز
همراه با فتنه سلفی - اخوانی این کشور را به سوی فروپاشی و جنگ داخلی پیش
میبرند.
مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق در جواب به سوالی در مورد پیشبینی آینده وضعیت عراق گفته است: بدترین وضعیت، جنگ داخلی است که روز به روز هم به آن نزدیک میشویم و این موضوعی است که از آن بیم داریم زیرا چیزی به جز ویرانی برای عراق ندارد.
وی گفت: عراق در
بحران واقعی قرار دارد، همگان در این برهه زمانی باید به قانون احترام
بگذارند، دلیل این بحران تکروی در قدرت میباشد؛ اگر همگان برای دور کردن
عراق از فاجعه تلاش کنند میتوانیم به راه حل خروج از بحران برسیم.
بارزانی ضمن اینکه تاکید کرد علاقه ای ندارد قطرهای خون ریخته شود افزود: درصورتی كه نوری مالكی بخواهد نیروهای خود را بر ضد افراد ما در مناطق كوردستان بسیج كند، ما هم نیروهای خود را بر ضد وی بسیج خواهیم كرد.
تحرک جریان 14 مارس برای آغاز اختلاف و تفرقه در لبنان
جریان
14 مارس در لبنان نیز از جمله گروههایی است که همواره سعی در تضعیف
مقاومت لبنان و خلع سلاح حزبالله به نیابت از غرب بوده است.
گفتنی است طی ماههای گذشته به دنبال درگیری های میان نیروهای مسلح مخالف نظام سوریه و ارتش لبنان در مناطق مرزی لبنان و سوریه، جریان چهارده مارس لبنان با صدور اطلاعیهای با ناتوان خواندن دولت لبنان در امر كنترل اوضاع امنیتی این مناطق، خواستار دخالت مجامع بین المللی شده بود.
در نهایت، روند کنونی در سوریه و آنچه که به تازگی در عراق آغاز شده است، هشداری برای مقامات لبنان در درجه اول، و دو کشور دارای منافع مشترک در تحولات اخیر منطقه - ایران و روسیه - است. مانند آنچه اکنون در مورد سوریه شاهد هستیم، حمایت از انسجام، استقلال و تمامیت ارضی عراق و لبنان نیز قطعا در جهت تامین منافع ایران و روسیه در منطقه خاورمیانه و حفظ ثبات و موازنه قدرت خواهد بود. مقامات لبنان و بویژه حزبالله لبنان نيز میبایست با آگاهی و تحلیل درست از نقشه ترسیم شده برای خاورمیانه جدید، تدابیر لازم را برای جلوگیری از وقوع اختلافات قومی - مذهبی در این کشور بیاندیشند.