به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، طبق تعریف کارشناسان، افراد بالای 65 سال، سالمند نامیده می شوند، اما نباید سالمندی را برابر با از کار افتادگی، انزوا و یا گوشه گیری بدانیم.
این که با افزایش سن انسان دیگر طراوات، شادابی و نشاط جوانی را ندارد، درست است اما اگر افراد روش صحیحی برای زندگی داشته باشند می توانند عوارض سالمندی و روند رشد آن را کاهش دهند.
سالمندان گنج های گرانبهایی هستند که چین و چرک پیشانی و دستهایشان بیانگر سال ها تجربه و خطاست.
تجربیاتی که نمی توان ارزش آنها را با هیچ جمع و ضربی محاسبه کرد.
بر اساس این گزارش، سالمندان امروز، کودکان، نوجوانان و جوانان سال های دورند.
کودکان سال هایی که سرگرمی و بازی هایشان ساده بود و رنگ و بویی از سرگرمی های مدرن کودکان امروز نداشت.
نوجوانانی که مدرسه و کتاب و دفترشان خیلی ساده بود و فقیر و غنی تفاوت نداشتند و از کلاس ها و مدرسه های خصوصی با شهریه های آنچنانی خبری نبود.
بالاخره جوانانی که به سادگی تشکیل خانواده می دادند و صفا و صمیمیت را در سادگی یافته بودند نه در تجمل گرایی های امروزی بی شک سالمندی دورانی است که افراد نسبت به جوانی فعالیت کمتری دارند و این مسئله باعث می شود سالمندان کمتر در جامعه درگیر باشند و بیشتر وقتشان را در خانه و کنار اعضای خانواده باشند.
که متاسفانه گاهی خانه، خانه ی سالمندان می شود و اعضای خانواده نیز هم اتاقی هایی که درد مشترکشان که همان طرد شدن است، تنها حلقه ی اتصال آنهاست.
برخی افراد معتقدند مشغله زیاد مانع از آن می شود که بتوانند برای سالمندان خانواده وقت کافی صرف و به نیازهای آنان توجه کنند اما خود بهتر از هر کس می دانند که این فقط و فقط توجیه است.
توجیهی برای تمام نامهربانی ها و ناسپاسی ها، چرا که زمانی که خود آنان نیازمند مراقبت و ملاطفت بودند، هیچ گاه پدر و مادربهانه ای را دستاویز نکردند تا محبتشان را از فرزند خود دریغ کنند.
البته در این بین جامعه نیز وظایفی دارد و باید در این مورد فرهنگ سازی کند.
آیا افرادی که با پدر و مادر سالمندشان نامهربانند، فراموش کرده اند که خود نیز روزی سالمند خواهند شد./ز