در چهارمین جلسه دادگاه 2 متهم نفتی مطرح شد؛

اعتراف متهم به تشکیل شبکه سازمان یافته کلاهبرداری

چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده متهمان نفتی در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد.

قصد من رفع تحریم ها بود/ قاضی مقیسه: شما یک شبکه سازمان یافته برای کلاهبرداری بودیدبه گزارش خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ چهارمین جلسه دادگاه 2 متهم نفتی در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه با حضور متهمان و وکلای آنها، نماینده دادستانی، وکلای شرکت نفت، نماینده بانک مرکزی و خبرنگاران به صورت علنی با قرائت آیاتی از قرآن در ساعت 09:40 آغاز شد.

در ابتدای جلسه قاضی مقیسه با تذکر ماده 352 آیین دادرسی کیفری لزوم رعایت نظم جلسه دادگاه را به حاضران در جلسه تذکر داد.

در ابتدا قاضی یک بار دیگر کیفر خواست را برای متهم ردیف دوم پروند(شمس) قرائت کرد و گفت: شما متهم به کلاهبرداری، اختلاس و پولشویی با علم ضربه زدن به نظام اقتصادی کشور و تشکیل شبکه سازمان یافته کلاهبرداری از شرکت ملی نفت به مبلغ یک میلیارد و 200 میلیون یورو هستید، پیرامون کیفر خواست قرائت شده به دفاع از خود بپردازید.

شمس در دفاع از خود گفت: هدف من کمک به شکستن تحریم ها بود و اگر نیت سوئی داشتم در دادگاه حاضر نمی‌شدم. چرخه فروش نفت یک عملیات انفرادی نیست بلکه یک زنجیره عوامل را می‌طلبد.

قاضی خطاب به شمس گفت: پس شما قبول دارید که یک نفر نبودید بلکه با تشکیل یک شبکه سازمان یافته کلاهبرداری اموال بیت‌المال را بردید که شما به همراه بابک زنجانی و فلاح یک شبکه را تشکیل دادید.

شمس پاسخ داد: افراد زیادی بودند در این صورت مراجع ذیصلاح، وزیر وقت و رئیس بانک مرکزی که تاییدیه‌ها را امضا کرده‌اند شرکت نفت که بانک FIIB را تایید کرد و قرارگاه خاتم و بانک مسکن هم در این زنجیره قرار دارند، بنده فقط یک کارگزار از این شبکه بودم.

قاضی مقیسه بیان داشت: پس شما قبول دارید این شرکت‌های جعلی را تشکیل دادید.

شمس پاسخ داد: تمام کارها به دستور بابک و توسط یک زنجیره انجام شده است.

قاضی مقیسه تاکید کرد: پس زنجیره‌ای بودن شبکه را قبول دارید، ما هم به دنبال این بودیم.

شمس در پاسخ به قاضی گفت: ما فقط به دنبال رفع تحریم‌ها بوده‌ایم.

قاضی مقیسه خطاب به متهم ردیف دوم پاسخ داد: پس چرا پول‌ها را پس ندادید و آنها را صرف خرید هواپیما کردید؟.

شمس در دفاع از خود گفت: وظیفه من پس دادن پول‌ها نبود، من یک کارگزار حمل بودم، اگر بانک مرکزی اعتبارات لازم را نمی‌داد کاری انجام نمی‌شد.

قاضی خطاب به شمس گفت: قراردادی بین شما و زنجانی بسته شده که در این قرارداد شما در 3 بند تعهد دادید که نفت را بفروشید و پول آن را برگردانید، از نماینده دادستان می‌خواهم این قرارداد را قرائت کند.

نجفی نماینده دادستان گفت: در بند 12 کیفرخواست قرارداد بین بابک زنجانی و مهدی شمس آمده است این قرارداد در تاریخ91/09/15 بسته شده است و پس از بحث و بررسی به امضای دو طرف رسیده،  شمس می‌گوید این یک قرارداد نیست بلکه تعهدنامه است اما بر اساس نظر تمام حقوقدانان و طبق ماده 10 قانون مدنی این یک قرارداد و لازم‌الاجرا است.

وی ادامه داد: در بخشی از این قرارداد آمده که مبلغ 255 میلیون دلار از بابت فروش نفت صرف خریداری شرکت اونر ایر شود، در بند دال قرارداد نیز که به فروش نفت باز می‌گردد مستقیم اشاره شده است که تمام نفت توسط شمس به فروش می‌رسد و بابت فروش هر بشکه یک دلار کمیسیون دریافت می‌کند.

نماینده دادستان ادامه داد: بند 5 این قرارداد که مهمترین بخش آن است مسئولیت حفظ و فروش نفت را در هر کشوری بر عهده شمس گذاشته که این موضوع نقش پررنگ شمس را در فروش نفت نشان می‌دهد.

شمس پاسخ داد: باز هم تاکید می‌کنم این یک تفاهم نامه بوده است.

قاضی پاسخ داد: تفاهم‌نامه نبود بلکه قرارداد بود.

شمس در دفاع از خود گفت: این یک قرارداد امانی بود و مسئولیت فروش نفت را بابک زنجانی برعهده داشت.

قاضی در پاسخ به شمس گفت: قرارداد امانی به معنی حفظ و نگهداری است و معنی فروش نمی‌دهد.

شمس بیان داشت: مدارکی در اختیار دارم که نشان می‌دهد تمام چیزهایی که در عمل انجام شده است به گونه‌ای بوده که با قراردادها تناقض دارد، من اگر سوء نیت داشتم تفاهم‌نامه‌ها را امضا نمی‌کردم.

قاضی مقیسه در پاسخ به شمس بیان داشت: شما نفت را تحویل گرفتید و پول آن را پس ندادید.

متهم ردیف دوم خطاب به قاضی پاسخ داد: من چیزی دریافت نکردم و کلی هم غصه خوردم« آش نخورده و دهن سوخته».

نماینده دادستان در پاسخ به شمس گفت:‌ آیا همان 5 درصد سهام شرکت اونرایر برای شما بس نبود.

شمس پاسخ داد: من که آن را پس دادم.

قاضی مقیسه در پاسخ به شمس گفت: همه باید اموال را پس دهند هم شما و فلاح و هم بابک زنجانی. وکیل شما توصیه کرده است تا زمانی که در دادگاه حاضر می‌شوی کاری کنی که جلسات دادگاه کش پیدا کند، این نتیجه ملاقات با وکیل است. باید دفاعیات در جایگاه خودش مطرح شود.

شمس در پاسخ به قاضی بیان داشت: من هم می‌خواهم دادگاه زودتر تمام شود اما شبکه ساختگی برای من درست کرده اند.

قاضی در پاسخ به شمس گفت: یعنی شما قبول دارید که شبکه ساختگی داشتید.

شمس در دفاع از خود گفت: نه قبول ندارم من می‌گویم دادسرا در کیفرخواست برای ما شبکه مجازی ساختگی درست کرده است.

نجفی نماینده دادستان در پاسخ به شمس بیان داشت: دیوان عالی کشور هم وجود شبکه سازمان یافته را تایید کرده است.

فلاحتی وکیل شمس خطاب به قاضی گفت: اگر جرم برای شما محرز است، پس چرا محاکمه می‌کنید؟.

نماینده دادستان خطاب به وکیل متهم گفت: شما حق تهمت زدن ندارید.

قاضی مقیسه در ادامه جلسه بیان داشت: لطفا در محدوده کیفرخواست صحبت کنید.

متهم ردیف دوم در دفاع از خود بیان داشت: من می‌گویم این یک شبکه ساخته شده بر علیه ما است تا من یا هر کس دیگری محکوم شود. نماینده دادستان ادعاهایی می‌کند که من باید به آنها پاسخ دهم، در خصوص ارائه اسناد مجعول که منجر به کلاهبرداری شده به تفصیل توضیح دادم که بنده در آنها هیچ نقشی نداشتم و تمام کارهای خرید و فروش که نفت از طریق شرکت HK انجام شده است. در رابطه با بحث معرفی بابک زنجانی به شرکت نفت هم بنده هیچ نقشی در آن نداشتم و مسئولیت تمام کارهای فروش و انتقال نفت بر عهده وحید دستجردی بوده است.

قاضی گفت: شما به گونه ای بابک را به وحید دستجردی معرفی کرده‌اید که می‌تواند نفت بفروشد.

متهم ردیف دوم در دفاع از خود گفت: شما هر چه بگویید من نمی‌پذیرم زیرا تاریخ تمام قراردادها و بازشدن ال سی در کیفرخواست وجود دارد. 6 محموله توسط شرکت نیکو به مالزی ارسال شده و تاریخ باز شدن ال سی ها معلوم است که به قبل از آشنایی زنجانی با وحید دستجردی برمی‌گردد و مسلما بعد از باز شدن ال سی‌ها فروش نفت آغاز شده است.

نماینده دادستان پاسخ داد: چه کسی می‌گوید باز شدن ال سی به معنی فروش نفت است، در جلسه ای که شما با وحید دستجردی داشتید موضوع 300 میلیون وام مطرح می‌شود که اسناد این وام مجعول بوده و وزارت اطلاعات تمام آنها را ردیابی کرده است.

شمس در دفاع از خود گفت: از طریق صرافی سفیر آلتین که متعلق به رضا ضراب است حتی یک دلار هم به من پرداخت نشد.

متهم نفتی در ادامه دفاعیات خود گفت: اگر اصل در محکوم کردن من است، پس دیگر دفاعیات من فایده‌ای ندارد.

قاضی مقیسه در واکنش به این اظهارات گفت: برای شما کیفرخواستی صادر شده است که توسط نماینده دادستان قرائت شده و از آن دفاع می شود، لذا در چارچوب این کیفرخواست دفاعیات خود را انجام دهید.

متهم نفتی افزود: بر اساس تاریخ قراردادها حمل بار در شهریور ماه انجام شده است، یعنی قبل از برج 9 که من وارد همکاری شدم. قبل از من 7 محموله نفتی جابه جا شده است.

قاضی مقیسه اظهار کرد: محموله نفت از خارک به مالزی رفته و بلاتکلیف مانده است، شما گفتید نفت را به قیمت ارزان می‌گیریم و آن را می فروشیم و پولش را خرج مطامع خود می‌کنیم. شما با ال سی‌های جعلی نفت را خریداری کرده‌اید.

وی ادامه داد: اعتماد به شما از جایی شروع شد که مشخص شد شما استاد دانشگاه هستید و در این کار می‌توانید کمک مؤثر داشته باشید. اینها باعث شد که به شما اعتماد شود، وگرنه بابک زنجانی در حوزه نفت اصلا سابقه‌ای نداشته است.

شمس گفت: تاریخ قراردادها کاملا مشخص است، اسناد حمل هم کاملا وجود دارد. نقش من در معرفی زنجانی مؤثر نبوده و بنده عامل اعتماد سازی نبوده‌ام. اظهارات زنجانی دلیل مجرمیت من نیست.

وی توضیح داد: به عنوان مثال امکان اینکه یک چک از دبی صادر شود و در ترکیه پرداخت شود اصلا وجود ندارد. یعنی اصلا بین دو کشور صادر نمی‌شود. بلکه باید از راه‌های دیگری مثل سوئیفت این کار انجام شود.

در ادامه رسیدگی نجفی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفته و در دفاع از کیفرخواست گفت: مبلغ 225 میلیون از پول نفت صرف خرید هواپیما شده و مهم این است. اینکه پرداخت پول از طریق چک باشد یا نقدی یا راه‌های دیگر زیاد مهم نیست. حرف این است که پولی که از فروش نفت به دست آمده به جای اینکه بازگردد، صرف خرید هواپیما شده است.

متهم نفتی در پاسخ به نماینده دادستان گفت: تمامی پرداخت‌ها به صورت مستقیم و بین شرکت‌ها انجام شده است، یعنی به گونه‌ای نیست که فرد در آن دخالت داشته باشد. همین شرکت فال مستقیما و به دستور زنجانی و "ص" پول‌ها را به شرکت اونور ایر پرداخت کرده است و بنده اصلا دخالتی نداشته‌ام.

شمس در توضیح این موضوع گفت: مدیر عامل شرکت HK قصد فروش نفت را داشته است، در چین فقط سه شرکت می‌توانند خرید نفت را انجام دهند که یکی از این شرکت ها برای ارتش چین است. در این خصوص یک خانم چینی به عنوان نماینده ارتش چین وارد شد که می‌خواست نفت را خریداری کند. در اینجا من دخالتی نداشته‌ام. باید اعتبار سنجی کنند که یک بانک و یک شرکت چقدر اعتبار دارد. اینکار وظیفه من نبود.

متهم نفتی ادامه داد: آقای رئیس حضرت علی (ع) می‌فرمایند " حق را بگویید حتی اگر به ضررتان باشد" واقعیت این است که بانک ما در آن زمان شرایط بد را تجربه می‌کرد. بانک‌ها همه قفل بودند و در تحریم به سر می‌بردند. در آن زمان به جز نیروی انتظامی ، سپاه و بخش خصوصی کسی نمی‌توانست نفت را بگیرد. اما زنجانی این کار را کرد. در این 4 سال اخیر این حرف که شما کاسبان تحریم بوده‌اید مانند پتک به سر من زده می‌شود. در صورتی که قصد من کمک بوده است. البته که همه در آن زمان قصد کمک داشتند اما کسی کاری انجام نمی‌داد. در آن زمان وزیر نفت شجاعت این کار را داشت و این کار را کرد.

وی گفت: محل ورود من به ماجرای زنجانی در سال 89 برای خرید هواپیما بوده است، در حالی که موضوع فروش نفت از سال 91 آغاز شده است.

شمس به روند خریداری هواپیما اشاره کرد و بیان کرد: ما برای خرید هواپیما باید با یک فروشنده خارجی یک قرارداد صوری می‌بستیم تا بتوانیم خرید خود را انجام دهیم، سپس باید این هواپیما را به یک جزیره آزاد منتقل می کردیم تا کسی متوجه نشود برای ایران است. البته حمل و جابه جایی این هواپیماها همه دارای هزینه است. مثلا ما هواپیمایی را خریداری می‌کردیم و می بردیم به گرجستان و سپس به تاجیکستان منتقل می‌کردیم و نهایتا این هواپیما را وارد ایران می‌کردیم یعنی برای خرید یک هواپیما باید چند دست معامله و انتقال انجام می شد.

متهم نفتی افزود: در این معاملات افرادی بودند که هزینه‌های یک میلیون دلاری می گرفتند اما من با 30، 40 هزار دلار این کارها را انجام دادم.

شمس در ادامه دفاعیات خود گفت: بابک زنجانی به من زنگ زد و گفت ما از شما برای دور زدن تحریم‌ها درخواست کمک داریم. من از طریق دوستانم و آقای "ی" پیگیر این افراد شدم که گفتند زنجانی محل نفوذ نظام است، لذا من به قصد دور زدن تحریم‌ها وارد این کار شدم.

وی گفت: در آن زمان میزان فروش نفت از 4 میلیون بشکه به 700 هزار بشکه رسیده بود. کسی اجازه نمی‌داد که کشتی ایرانی در بنادرش پهلو بگیرد. حتی کشتی‌های ما را بیمه نمی‌کردند.آقای قاضی فروش نفت یک کار بسیاری پیچیده است چه برسد به اینکه شرایط تحریم هم شامل حال ما شده بود.

قاضی مقیسه رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب در ادامه رسیدگی خود خطاب به متهم گفت: بله تمام کارهای شما طاقت فرسا و در جهت فروش نفت بوده است. اما نتیجه کار شما چه چیزی بوده است. شما بعد از این همه کاری که کرده‌اید پولی را برنگردانده‌اید، حتی تاکنون یک سند واقعی را رونکرده‌اید بلکه همه اسناد شما جعلی بوده است. این همه کار تشکیلاتی نتیجه‌اش چه شده است. پول را گرفته و پس نداده‌اید. این پول هنوز دست شما و شرکای شماست و نمی‌گویید آن پول‌ها کجاست.

شمس در پاسخ به اظهارات قاضی مقیسه گفت: بنده همانطور که قبلا هم گفته‌ایم یک برگ را جعل نکرده‌ام. صدور LC جعلی و این قبیل موارد مربوط به زنجانی است.من هر آنچه که پول گرفته‌ایم پس داده ام. من فقط یک کارگزار بوده‌ام. باید نفت را تحویل انبار می‌دادم و رسید دریافت می‌کردم. همه موضوعاتی که شما بیان می کنید از اظهارات زنجانی است.

وی بیان کرد: شرکت فال حسب دستور زنجانی پول ها را به شرکت اونور ایر پرداخت کرده است. هدف من از وارد شدن به دعوای حقوقی با شرکت فال فقط دلسوزی بوده است، در حال حاضر هم به خاطر دلسوزی همه همکاری‌های خود را انجام داده ام. هدف اول من کمک و هدف بعدی من منافع مالی بوده است، به خداوند قسم من از نیت زنجانی اطلاع نداشته ام.

قاضی مقیسه خطاب به متهم بیان کرد: شما در اظهارات خود گفته‌اید که بابک زنجانی گفته است که شرکت نفت پول خود را می خواهد، من چکار کنم؟ بابک زنجانی گفته است که این حرف ها را ول کن و شما به جای اینکه قبول نکنید و پول‌ها را پس بدهید، دنبال خرید هواپیما، هتل و  غیره برای خود رفته اید.

قاضی مقیسه گفت: شما در جلسات گذشته اقرار کردید و بنده پرسیدم مگر می‌شود بدون برنامه، بدون اسناد و بارنامه محموله‌ها را منتقل کرد؟ که شما فرمودید: می‌شود و این کارها را بدون بارنامه انجام داده‌ام.

شمس گفت: در صفحه 76 دادنامه آمده که مدیر عامل شرکت HK ادعا کرده هیچگونه اسناد حمل و باربری به بابک زنجانی داده نشده است. اما طبق مدارک مالکیت محرز شده است. بنده در زمان انعقاد تفاهم‌نامه وزرا اصلاً ایران نبودم. من طرف قرارداد آقایان نبودم.

قاضی مقیسه گفت: شما موظف بودید نفت را بفروشید و پول‌ها را برگردانید.

شمس پاسخ داد: ذهنیت شما فقط براساس کیفرخواست است و به اسنادی که من در این دادگاه ارائه می‌دهم هیچ توجهی نمی‌کنید و باز حرف خود را می‌زنید.

قاضی مقیسه گفت: شما اعتماد بین بابک زنجانی و وزیر نفت را ایجاد کردید.

شمس پاسخ داد: در سال 90 وزیر از بابک زنجانی تقدیر و تشکر کرده و اسناد آن هم موجود است. این یعنی وزیر به زنجانی اعتماد داشته است. بنابراین با اعتماد شخص وزیر، نفت به زنجانی فروخته شده است و وزیر نفت به خوبی با زنجانی آشنا بوده است. وقتی همه آقایان تأیید کرده‌اند شما می‌گویید من معرفی کردم؟

شمس ادامه داد: من اصلاً وزیر نفت را ندیده بودم که بخواهم اعتماد جلب کنم. آیا من دروغ می‌گویم و کیفرخواست راست می‌گوید؟ اگر اینگونه است که دیگر دادگاه معنایی ندارد. ادعای کیفرخواست برای اتهام من کاملاً غیرواقعی است.

در ادامه شمس گفت: دیوان محاسبات تبانی وزیر را تأیید کرده است.

قاضی مقیسه گفت: جزئیات نظر دیوان و مطالبی که دیوان استنتاج کرده را نخوانید من خودم گزارش دیوان محاسبات را خوانده ام، چراکه در این صورت حرف وکیلتان می‌شود که گفته فرافکنی کن و دادگاه را کش بده.

شمس پاسخ داد: بنده در شهریور 91 استعفا دادم.

قاضی مقیسه گفت: شما به چه کسی استعفا دادید؟ پول را گرفتید و خرج کردید حالا با بهانه اینکه فال ورشکست شده و در نفت آب بوده، دیگر نخواستید پولی بگیرید و استعفا دادید؟

شمس پاسخ داد: زنجانی کارفرمای من بود و من به او استعفا دادم. بعد به تهران آمدم و در جلسه ای که آقایان جشن ساز و دانشیار هم بودند حاضر شدم، مدیرعامل شرکت  HK به من گفت الان موقع جهاد است و پشت زنجانی را خالی نکن. حتی من به یزدی گفتم نمی‌خواهم کار کنم که یزدی گفت به کارت ادامه بده، هرجا انحراف دیدی من را مطلع کن.

متهم ردیف دوم پرونده ادامه داد: در رابطه با عنصر مادی و معنوی مشارکت دو نکته وجود دارد، یکی مربوط به حق‌الزحمه من بوده (13 میلیون دلار) که چیزی دریافت نکردم، این در حالی است که سهام شرکت اونرایر را نیز پس دادم.

وی ادامه داد: آمار اشتباهی را در رابطه با مفاهیم اقتصادی داده‌اند مثلاً‌ تورم را ناشی از آثار این پرونده دانسته‌اند و جرم اخلال در نظام اقتصادی را مطرح کرده‌اند.

قاضی مقیسه گفت: دنبال حاشیه نروید. آیا فروختن 18 میلیون بشکه نفت و 10 کشتی نفت و یک میلیارد و 200 میلیون یورو مسئله‌ای جزئی است و اخلال در نظام اقتصادی کشور محسوب نمی‌شود؟ این پول‌ها باید به پارس جنوبی می‌رفت و تولید ملی انجام می‌شد.

فلاحتی وکیل شمس خطاب به قاضی گفت: آقای رئیس اگر نفت‌ها آتش می‌گرفت خوب بود؟

قاضی مقیسه پاسخ داد: هیچ‌گاه آتش نمی‌گرفت. نباید که براساس اما و اگر و شاید صحبت کرد. یک میلیارد و 200 میلیون یورو به جای مصرف در تولید داخلی صرف خرید هواپیما و خرید زمین در بالای شهر شده است.

متهم ردیف دوم تصریح کرد: بحث اقتصاد در زمان تحریم مهم است. در آن زمان تمام فعالیت‌های خارجی ایران متوقف شده بود و نفتی که صادر می‌شد پول آن به کشور وارد نمی‌شد. پول‌ها یا بلوکه می‌شد و یا به قول برخی آقایان جنس بنجل وارد می‌کردند.

وی ادامه داد: آقای جهانگیر معاون اول رئیس جمهور در مصاحبه با روزنامه شرق در تاریخ 9/11/94 خودشان گفتند که 950 میلیارد دلار در 8 سال نفت فروخته شده بود و 4 سال قبل‌تر از آن هم به قول خود آقایان ما بحران نفتی داشتیم اما سؤال اینجاست که چرا تا سال 86 پیشرفت پارس جنوبی خوب بوده است؟. مشخص است که در اینجا بحث، بحث مدیریتی است. بنده به عنوان یک اقتصاددان می‌گویم که تمام بودجه مملکت صرف امور جاری می‌شود و نه امور عمرانی، بنابراین اشکال در سوء مدیریت بوده است.

قاضی مقیسه گفت: اگر یک میلیارد و 200 میلیون یورو را به پیمانکاران می‌دادید و پول را در جای خود هزینه می‌کردید، قطعاً رشد نفت داشتیم.

شمس بیان کرد: چرا در زمان آقای زنگنه پارس جنوبی پیشرفت می‌کند اما بعد از آن پیشرفت نمی‌کند. بنابراین بحث مدیریتی است. البته آقای رستم قاسمی هم یک سال آخر خیلی تلاش کرد و حتی مجلس نیز تقدیر کرد. من می‌گویم که سیاست‌های دولت‌های نهم و دهم سیاست‌های پوپولیستی بود و پول‌ها به جای مسائل عمرانی صرف مسائل جاری می‌شد. البته این را هم باید در نظر گرفت که 7 سال کشور درگیر تحریم بود و هیچ بانکی یک دلار سرمایه گذاری نمی‌کرد در آن زمان تمام درآمد کشور صرف بودجه جاری می شد و هیچ پولی صرف مسایل عمرانی نمی شد.

قاضی مقیسه گفت: تقدیر از آقای قاسمی به خاطر فروش نفت بود؟

شمس ادامه داد: نمی‌دانم. حتما کار خوبی کرده که تقدیر کردند. من هر چه می‌گویم شما ذهنیت خودتان را دارید.

قاضی مقیسه پاسخ داد: من ذهنیت ندارم اما 2 میلیارد دلار پول کمی نیست و قطعاً در اقتصاد تاثیر دارد. قرار داد "فال" یک قرارداد نمایندگی است. کسی که نماینده است، صاحب بار نیست. در آنجا اصلاً بحث فروش مطرح نبود و اگر قرار بود فروشی باشد با اجازه و رضایت کتبی "ایزو" انجام می‌شد.

وی ادامه داد: در همین احوال زنجانی به من گفت که نفتی که به فال دادیم باید پول شود. تمام پرداخت‌هایی که فال انجام داده، همه را علی الحساب انجام داده است. این پرداخت‌ها از آبان ماه انجام شده و در مارچ 2013 به خاطر خیانت‌هایی که کردند متوقف شد.

قاضی مقیسه گفت: بالاخره شما نفت را فروختید.

شمس پاسخ داد: ما نفت را نفروختیم، "فال" بدون اجازه ما فروخته است.

قاضی مقیسه گفت: پس برای چه پول گرفتید. شما نفت را فروختید و بابک زنجانی از شما می‌خواهد که بفروشید.

شمس در پاسخ به قاضی گفت: این پول‌ها را زنجانی علی الحساب گرفته بود. من هم به زنجانی گفتم با این پول‌ها، آنها نفت را می‌فروشند اما زنجانی می‌گفت این طور نیست.

نماینده دادستان در ادامه از متهم پرسید که اگر بحث انبار داری بود، پس فال باید به شما پول می‌داد نه اینکه شما به فال پول بدهید.

مقیسه بیان کرد: اگر شما، بابک زنجانی و فلاح نفت را نفروختید و حالا که نفت شما را بدون رضایت فروختند، چرا پول گرفتید؟

شمس گفت: من پول نگرفتم. پول‌ها هم به حساب شرکت‌های زنجانی واریز شده است. زنجانی به من گفت از "فال" اعتبار بگیر، من هم گفتم که اگر اعتبار بگیریم، می‌فروشد. حتی من وکیل هم گرفتم که پیگیری کنم اما شما اجازه ندادید و بازداشتم کردید.

رئیس دادگاه اضافه کرد: طبق محتویات پرونده، فروشنده بودید و شما پول را دریافت کردید.

شمس گفت: اصلا چنین چیزی نیست و من این مسئله را رد می‌کنم. رقم‌های پرداخت شده و شماره سوئیفت‌ها وجود دارد. اصلا شرایط فروش وجود نداشت. یکی از ادعاهای مطرح علیه "فال" این است که خیانت در امانت کرده و محموله‌ای  را که اجازه فروش نداشته، فروخته است.

قاضی مقیسه گفت: شما پذیرفتید و پول گرفتید.

متهم پاسخ داد: من پول نگرفتم. اگر هم رضایتی برای فروش وجود داشته از سوی زنجانی بوده است. از بحث "فال" بود که با آقای جشن ساز ارتباط گرفتم. آقای "ی" معاون وزارت اطلاعات هم به من گفت که کمک کن که نفت‌ها عودت شود.

وی بیان کرد: آقای جشن ساز گفت که اینها را به ترکیه بیاور تا خودم با آنها صحبت کنم، پسر شرکت فال را به ترکیه بردم و آقای جشن ساز حتی گفت که ما برای هزینه نفت یا انتقال پولی، 5 درصد پرداخت می‌کنیم.

شمس ادامه داد: در آن جلسه بعد از رفتن پسر شرکت فال، آقای جشن ساز گفت که شرکت نفت، 7 دلار گرانتر نفت را به زنجانی فروخته است. به زنجانی موضوع را گفتم و او پاسخ داد که در این ارتباط با وزیر صحبت کرده و قرار شده در هزینه‌های انبارداری جبران کنند.

وی ادامه داد: فال یک سری هزینه‌ها برای ما فرستاد من هم نامه محکمی برای فال فرستادم و گفتم که این دزدی است.

مقیسه افزود: این نشان می‌دهد که شما همه کاره بودید.

شمس اضافه کرد: من نماینده ایزو و کارگزار بودم و باید وظیفه خود را انجام می‌دادم. در صفحه 560 حکم دیوان عالی کشور هم آمده که آقای "ی" معاون وزارت اطلاعات گفته پس از ایجاد مشکلات من؛ شمس را صدا کردم و وی منبع من بود که مشکلات را حل کند و گزارشات را به من بدهد. زنجانی هم در صفحه 26 گفته من همه کاره بودم و شمس کاره ای نبوده است.

رئیس دادگاه اضافه کرد: در نهایت شما پذیرفتید که تمام محموله‌های نفتی را تحویل گرفتید. شما اقرار کردید که کل محموله‌های نفتی را تحویل گرفتید و فروختید، دیگر اظهارات بقیه را چرا می‌خوانید.

شمس در ادامه به اظهارات زنجانی مبنی بر داشتن تمکن 22 میلیاردی اشاره کرد و گفت: هگل می‌گوید دروغ هر چه بزرگتر باشد، باورش آسان تر است.

متهم اضافه کرد: اگر غیر از خانه ای که در لندن دارم، چیز دیگری داشتم و تاریخ‌هایش هم برای بعد از این ماجراها بود، هر چه بگویید قبول دارم. من مصداق آش نخورده و دهان سوخته شدم. در صفحه 28 دیوان عالی کشور زنجانی گفته من از شمس 800 میلیون دلار گرفتم، در حالی که با اظهارات قبلی متناقض است و حتی در جایی گفته اصلاً باری به من تحویل نشده است.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۲ ۲۷ تير ۱۳۹۶
از قاضی اقتصاد دان باید استفاده بشه تا متهم کلک نزنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۲ ۲۷ تير ۱۳۹۶
از قاضی اقتصاد دان باید استفاده بشه تا متهم کلک نزنه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۰۵ ۲۷ تير ۱۳۹۶
اگه راست میگین چرا پرونده کرسنت رو پیگیری نمیکنید
آخرین اخبار