حداقل در روز فرهنگ عمومی، فرهنگی نگاه کنیم

فرهنگ موضوعی است که این روزها نیاز به توجه دارد شاید ثبت شدن در تقویم بتواند تلنگر و یا یادآوری برای این اتفاق باشد.

گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از اونجایی که امروز روز فرهنگ عمومی هست تصمیم گرفتم تا سری به اینترنت بزنم و معنی این کلمه رو پیدا کنم. دیدم که الی ماشااله تعریف های جورواجور وجود داره. اما خلاصه کلام این بود که میشه روی ترکیبی از رعایت قوانین و پایبندی به اخلاقیات و عادت های درست اجتماعی اسم فرهنگ عمومی گذاشت. 

تصمیم گرفتم نگاهی به مصادیق این کلمه ها تو جامعه خودمون بندازم و ببینم واقعاً چقدر با فرهنگیم!  کار خیلی سختی نبود از رانندگی مون شروع کردم. از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون، به شدت متحیر شدم. هرچی این کتاب قوانین راهنمایی و رانندگی رو ورق زدم قانونی پیدا نکردم که اگه رعایتش نکنیم و حرفشو هم نزنید، آسمون به زمینم بیاد امکان نداره ما آشغالامون رو از ماشین بیرون بندازیم. همینطور کاملاً  با کاربرد بوق آشناییم و به جزهشدار دادن درمواقع خطر، هیچ وقت ازش برای ابراز عصبانیت، تشکر و  احوالپرسی ... استفاده نمیکنیم. 

تازه هیچ وقتم با دیدن چراغ زرد دچار توهم نمیشیم و خدای ناکرده خیابون رو با پیست مسابقات فرمول یک اشتباه نمگیریم که بخوایم سرعتمون رو به جای کم کردن تا سر حد توان زیاد کنیم! یه سری کارای دیگه مثل پارک کردن جلوی در پارکینگ خونه ها هم هست که خیلی وقته منسوخ شدن و به قول دوستان بی کلاسی به حساب میان چرا که یه آدم با فرهنگ و باکلاس حتماً به فکر اون بخت برگشته ای که میخواد از پارکینگ خونش ماشین بیرون بیاره هست. 

از با فرهنگ بودن در رانندگی حسابی سرکیف اومدم. رفتم سراغ اخلاقیات وساده ترینش یعنی رعایت حق تقدم. بهترین نمونه اش رو هم تو سوار شدن به مترو یا اتوبوس میشد دید. خدا رو شکر هیچ مشکلی وجود نداشت. ما سالهاست یاد گرفتیم که این وسایل همون طور که اسمشون هم روشونه عمومی هستن و قطعاً  برای نشستن همه جا ندارن پس بهتره واسه کسب یه صندلی اونم برای نهایت نیم ساعت رقابت نکنیم و آرامش خودمون رو حفظ کنیم.

البته این حق تقدم رو همزمان با فن آوری های جدید پیش بردیم و در ابعاد مدرن هم عملی کردیم. مثلاً در صف عابر بانک همه توی صف می ایستیم  و به نوبت جلو میریم و خیلی خوب میدونیم که یه نفر یعنی یه کارت نه ده تا و از سر لطف و محبت قبض های دوستان و آشناهاشون رو جمع نمیکنیم با خودمون بیاریم و براشون پرداخت کنیم، چون به شدت به وقت آدمای دیگه توی صف ارزش قائلیم!!!

در مورد عادت هامون هم که دیگه واضحه! مثلاً همه ما اگه یه روز کتاب نخونیم شب خوابمون نمیبره یا مثلاً عادت داریم زباله هامون رو تفکیک کنیم. توی فروشگاه های زنجیره ای هم سعی می کنیم تا جایی که میشه از کیسه های پلاستیکی کمتری استفاده کنیم ، چون به فکر نسل های بعدمون هستیم! (هیچ وقت هم ولعی برای اینکه همه کیسه های پلاستیکی رو بغل کنیم و با خودمون ببریم خونه نداشته و نداریم)

یه عادت خوب دیگه هم داریم که من اصلاً نمیدونم چجوری وارد فرهنگ مون شده!!! اونم حرف نزدن با تلفن همراه توی تاکسی، اتوبوس و کلاً همه وسایل نقلیه عمومی هستش. برخلاف خیلی از مردم دنیا که خیلی دوست دارن بلند بلند با تلفن حرف بزنن و همه دور و بری هاشون رو از جزییات زندگی شون بهره مند کنن. کاش میشد اینو یه جوری بهشون یاد داد تا توی سفرهای خارجه بعدی مون این کارشون کمتر رو اعصاب ما راه بره.

به هر حال دیدم، بررسی کردم و البته به این توصیه جدی رسیدم که باید همه ما از امروز تصمیم به اصلاح بگیریم یک اصلاح جدی اونهم از جنس فرهنگ عمومی.


یادداشت از زهرا علی اکبرلو

برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید. 


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار