همسرم بیکار است و توقع دارد پدر ثروتمندم خرج و مخارج زندگیمان را بدهد. بارها از خانوادهام به بهانههای مختلف پول قرض گرفتم اما وقاحتش از حد گذشته و علنی میگوید: «پدرت موظف است خرج زندگی ما را هم بدهد و گرنه...»
شوهرم با کارگری در یک شرکت چرخ زندگیمان را بهسختی میچرخاند. من هم تا مدتی قبل در خانههای مردم کار میکردم؛ اما درد کمر مانع از آن شد که بتوانم کمک خرج خانه باشم.