بر اساس حکم امام(ره)، آقای هاشمی رفسنجانی - در آن زمان - جانشینی فرماندهی کل قوا را بر عهده داشتند. مثال دیگر اینکه در یک مقطع، بعضی از دانشجویان و طلاب از چگونگی رفتنشان به جبهه و جمع بین درس و جبهه و تعیین اولویت هریک سوال کرده بودند که به عرض رساندم. حضرت امام(ره) فرمودند .....
چشمهای از حدیثی که بسیجیان عاشق و پابرهنگان سر به دار از دیار عشق و از خطوط مقدم جبهه حق در پاسخ به ندای پیر جماران برای کمک به سیل زدگان با جمع آوری مخارج راه و موجودی اندکشان آن راهدیه کردهاند.
فرزندان عزیزم! نامه محبت آمیز شما را قرائت کردم. کاش شما عزیزان مرا نصیحت میکردید که محتاج آنم. امید است با نشاط و خرمی درسهایتان را خوب بخوانید و در همان حال، به وظایف اسلامی که انسانها را میسازد، عمل کنید.
"حجت الاسلام والمسلمین شهیدی" معاون رییس جمهوری به نمایندگی از سوی رئیسجمهوری کشورمان در مراسم بیستمین سالگرد ارتحال آیتالله العظمی گلپایگانی شرکت کرد.
حضرت امام(ره) به جای آنکه از کلمه "بفرمایید" استفاده کنند، میفرمودند: "بسمالله" و با آنکه "بفرمایید" کلمه مطبوع و متعارفی است به جای آن از کلمه "بسمالله" استفاده میکردند.
حضرت امام(ره) در آن سالها برای اعلام اول شوال و عید فطر، دستور میداند موضوع از آقای گلپایگانی استعلام شود و هر گاه روئیت هلال برای ایشان اثابت میشد، بر آن اساس عید فطر اعلام میگردید.
کد خبر: ۴۷۹۶۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۳
به مناسبت بزرگداشت سالروز رحلت نماینده تفت و میبد صورت گرفت
حضرت امام(ره) در مصرف و هزینههای شخصی همواره به کمترین مقدار بسنده میکردند و این یکی از ویژگیهایی بود که هر کس با ایشان کمترین معاشرتی داشت، خیلی زود آن را در مییافت.
تقسیم کار در دفتر امام(ره) عمدتا این گونه بود که مرحوم حاج احمد آقا نقش اول را در همراهی خدمت و اهتمام به امور امام(ره) ایفا میکرد و هر چند همگان بعد از امام(ره) بالاترین حرمت را برای ایشان قائل بودند و او تنها کسی بود که شایستگی عنوان ریاست دفتر امام(ره) را داشت.
داستان زهد و وارستگی حضرت امام(ره) نسبت به شهرت و ریاست و مرجعیت و گریز از این امور، زبانزد خاص و عام است که تحریر آن فصل جداگانهای را میطلبد. اما با این حال اراده خداوند بر این تعلق گرفت که امام(ره) را به محبوبیت، شهرت و مرجعیت برساند.
مقارن با جشنهای منحوس تاجگذاری در سال 1347، در حالی که امام(ره) در نجف بودند، یک بار دیگر، مأموران ساواک، به خانه امام(ره) در قم یورش بردند و بخشی از کتابهای امام(ره) را به غارت بردند.
امام(ره) بر اساس منش و روش زاهدانه خود، همواره خود را از معرض شهرت و ریاست دور میداشتند و توده مردم و حتی طلبههای تازه وارد، ایشان را درست نمیشناختند.