حسین فردوست می‌گوید: اگر می‌خواستید رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد و یا پیشنهادی را تصویب کند، بهتر بود قبل از شروع، نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح می‌کردید و مطمئن بودید که کارتان انجام می‌شود!
«اردشیر ریپورتر» که از جاسوس‌های انگلیس در ایران بود، از سوی دولت بریتانیا مأموریت می‌یابد که یک فرد نظامی و ضد دین را که با تشیع اثنی عشری مخالفت دارد، برای پادشاهی ایران معرفی کند و دولت انگلیس هم از او حمایت کند.
تقی‌زاده نان به نرخ روز می‌خورد و در حالی که از نداشتن «شجاعت اخلاقی و استقامت و استواری و مقاومت در برابر ارباب قدرت» در میان ایرانیان شکایت می‌کرد خودش «اهل تسلیم و زبونی» بود.
با قدرت‌گرفتن رضاخان در ایران، انگلیس که پلیس جنوب را با هدف تأمین منافع خودش در ایران ایجاد کرده بود، منحل کرد، این تصمیم به‌معنای انتقال قدرت، از پلیس جنوب به سیستم دیکتاتوری رضاخان بود.
ارتش ایران با اختیار داشتن جنگ افزار‌های مدرن عصر رضاخان ی به محض ورود نیرو‌های متفقین و اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، در کسری از ساعت سقوط کرد و ایران و ایرانیان را تسلیم دول اجنبی کرد.
وقتی رضاخان دید فریاد حق طلبی مدرس خاموش نخواهد شد، تصمیم به ترور او گرفت، اما این حرکت آنان نافرجام ماند و تیر‌های شلیک شده، بازو و کتف مدرس را مجروح کرد.
سال ۱۳۵۲ در ایران چه خبر باشد خوب است؟ برای مردم خبر مهم این بود که گرانی بیداد می‌کند! کار به جایی رسید که محمدرضا پهلوی اعلام کرد اگر دولت در مبارزه با گرانی به موفقیت دست نیابد، ارتش عهده‌دار این کار خواهد شد!
کد خبر: ۷۵۱۶۵۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
گزارشی از وقتی رضاخان به راحتی آدم می‌کشد، آن هم چه کشتنی؛
کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ نقطه عطف قدرت‌یابی رضاخان است که بر اساس آن سلسله قاجار منقرض شد و قدرت به پهلوی رسید. طراح اصلی این کودتا افسر انگلیسی، آیرون‌ساید بود که با هم‌دستی سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج انجام شد.
حوادث اسفباری که همزمان با دوران مجلس چهارم شورای ملی اتفاق افتاد، طغیان و سرکشی رضاخان در مقام وزارت جنگ بود. او سعی داشت در همه مسایل کشور دخالت کند، اما شهید مدرس در برابر او ایستاد.