صداي جرس به آسمان ميرفت و آسمان اشكهايش را بر زمين فرو ميفرستاد. ديدن حقيقتِ در زنجير چه با شكوه است در آنگاه كه سربازان نيزه به دستِ واقعيت حقيقت را در ميان واقعيت پنهان كنند. و رسالت آغاز ميشود...در آن لحظه كه سجاد(ع) را در ميان زنجيرها به سوي گورد خمههاي شام ميبردند.