«مادرم نذر کرده بود اگر خدا فرزندی به او عطا کند، به شکرانهاش در محلهای که چندان خوشنام هم نیست، یک مسجد بسازد. خواهرم که به دنیا آمد، مادرم نذرش را در دل محلهای ادا کرد که کسی جرأت نمیکرد در مقابل مشروبفروشها و کابارهچیهایش کوچکترین اعتراضی کند».