فرشته بهاری که از راه می رسد، پروازکنان بر کوهساران و دشت و دمن، ترانه روییدن و شکفتن سر می دهد تا روح پرندگان را با عصای جادویی اش سرشار از شادی آوازخواندن کند و این حکایت آغازی است برای زایش دوباره، فصلی تازه و سرسبزی دوباره.
جایی که نفس کشیدن در آن روزی راحت بود، دیاری که روزی برف باریدن نوید تعطیلی مدارس را میداد و نویدگر روزهاي زیبای سرشار از سفیدی برف بود، كودكان هر روز در انتظار اين تعطيلات زيبا و دوستداشتني بودند، اما کودکان این دیار مدتهاست دیگر آرزوی تعطیلی ندارند؛ چرا که رنگ روزهای تعطیليشان ديگر خاکستری است.