سر پرشور
دست نوشته های رزمندگان/
معاون دسته بود، میانسال و متواضع... و اهل مشهد، از «سیر» بدش می‌آمد، وقتی اسم «سیر» را می‌آوردیم به مزاح می‌گفت: پدر صلواتی، الهی دستت بشکند گردن صدام را! و از این قبیل حرف‌ها که به کسی برنخورد.
کد خبر: ۴۸۴۱۹۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۸