فرصت شام
رها که از راه رسید مادرش تندتند مشغول چیدن سفره شد، رها جان زود لباست را عوض کن که شام بخوریم. رها پرسید بابا کی می‌آید، نکند امشب هم اضافه‌کاری دارد؟ مادرش گفت خودت که می‌دانی سرش شلوغ است! آرین با صدای بلندی از اتاقش داد زد، مامان من با دوستام یه چیزی خوردم، واسه من بشقاب نذارید؟!
کد خبر: ۴۶۹۲۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۲