به گزارش حوزه سياست خارجي باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) ،خبر در اختیار داشتن بیش از ۱۰۰ سند در زمینه هدایت و طراحی آمریکا در عملیات‌های تروریستی در ایران و منطقه در حالی روز ۱۱ آبان از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام شد و دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز دو روز بعد در تجمع مقابل لانه جاسوسی دو نمونه را به حاضران نشان داد و با احضار سفیر سوئیس به‌عنوان حافظ منافع امریکا، این مجموعه تحویل او هم شد که مواجهه آمریکایی‎ها با این موضوع قابل تامل است.
 

بررسی‌ها نشان می‌دهد جمهوری اسلامی تنها ظرف پنج سال گذشته ۱۳ مورد یادداشت اعتراض که مشخصاً‌ در زمینه تروریسم بوده به آمریکایی‌ها تحویل داده است اما طرف آمریکایی به این نامه‌ها و موارد مستند پاسخی نداده است تا موضوعات را نیز کم‌اهمیت نشان دهد.
 

با این حال، بیانات رهبر انقلاب مبنی بر بی آبرو کردن آمریکا به‌وسیله این اسناد با بررسی برخی کدها نشان می دهد که اي كشور طی چند هفته اخیر نه تنها موضوع را جدی گرفته بلکه تلاش می کند به صورت پنهان این موضوع را مدیریت کند.
 

آمریکایی ها تا این لحظه دو اقدام عمده در این زمینه انجام داده اند. اول آنکه این موضوع را به شدت در رسانه‌های‌شان سانسور کردند و اجازه هیچ‎گونه تحلیل و خبری به رسانه های زنجیره ای خود برای پرداختن به این مضوع ندادند.
 

تصور آمریکایی ها این بود که هرنوع پرداختن رسانه ای به این موضوع موجب حساس شدن افکار عمومی به این اسناد خواهد شد و ضمنا با اظهار نظر نکردن تلاش کردند که این اسناد را کم اهمیت نشان بدهند.
 

اما در همین حال عزم جمهوری اسلامی برای پیگیری قانونی و رسانه ای این اسناد موجب شده است که امریکایی ها نیز در مواجهه با این موضوع دست به اقدامات مرموزانه ای بزنند. در فاز دوم، آمریکایی‎ها تلاش می کنند استدلال های ایران را در افکار عمومی دچار مشکل و شبهه کنند.
 

به عنوان نمونه در طی چند سال اخیر به‌دنبال مفقود شدن "رابرت لوینسون" یکی از ماموران باز نشسته "اف بی آی" امریکایی ها مرتب ایران را متهم می کردند که لوینسون را ماموران امنیتی ایران در کیش دستگیر کرده اند و این فرد در زندان های ایران است.
 

اما ناگهان پس از گذشت چهار سال از این موضوع، برخی از رسانه‌های امریکایی مدعی شده اند که وی احتمالاً در پاکستان حضور دارد و همچمنین کارشناسان امنیتی آمریکا اعلام کرده‌اند که رابرت لوینسون را گروهک جندالشیطان به گروگان گرفته است! آسوشیتدپرس نیز ویدیو و عکس هایی را از رابرت لوینسون منتشر کرد که در آن‌ها، صدای موسیقی پشتون که در افغانستان و پاکستان رایج است، شنیده می شود و حتی گفته اند که ویدیو با آی پی پاکستان و عکس های مذکور با آی پی افغانستان فرستاده شده است. سایت رادیو فردا وابسته به سازمان سیا نیز در گزارشی نوشت که "رابرت لوینسون" اکنون در ایران حضور ندارد و اساساً ماجرای ناپدید شدن او ارتباطی با ایران ندارد!
 

این خبر که بعد از چهار سال به یکباره در رسانه های امریکا مطرح می شود که گروهک ریگی مامور امریکایی را به گروگان گرفته است، قابل تامل است. زیرا اولا این گروهک مورد حمایت آمریکایی ها قرار دارد و به اعتراف سرکرده گروهک جندالشیطان وی چندین بار با افسران آمریکایی ملاقات کرده و از آن‌ها برای عملیات خرابکاری در جنوب شرق ایران پول دریافت کرده است.
 

همچنین در طی سال‎های اخیر، همواره محل سکونت این گروه در کنار پادگان های آمریکایی قرار داشته تا در مواقع لزوم، مورد پشتیبانی امریکا قرار بگیرند. بنایراین این گزاره مطرح می شود که دلیلی برای گروگان گرفتن یک افسر امریکایی توسط گروهک جندالشیطان وجود ندارد مگر اینکه در پشت این خبرسازی، سناریویی نهفته باشد.
 

جواب این سوال را باید در این حوزه جستجو کرد که امریکایی ها از این طریق می خواهند به افکار عمومی آدرس غلط بدهند که گروهک ریگی را نه تنها حمایت نمی کنند، بلکه این گروه خود را دشمن آمریکا می دانند. به عبارت دیگر، آمریکایی که می دانند قسمتی از ۱۰۰ سند ایران درباه ارتباطات امریکا با گروهک جندالشیطان است، به‌نوعی می خواهند از این طریق بعدها در افکار عمومی، این اسناد را مورد خدشه قرار بدهند.
 

همچنان‌که در اوج اقدامات گروهک ریگی در کشتار مردم شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان به یک‌باره دولت آمریکا که اسناد ارتباط این گروه تروریستی با آنها بسیار شفاف و مستند است، گروه جندالشیطان را در لیست گروه های تروریستی وزارت خارجه امریکا قرار داد تا به این طریق، طی حرکتی فرار به جلو از اتهام‌های آینده جلوگیری کند.
 

گروهک ریگی از ۲۰۰۱ تا اوایل ۲۰۰۵ تحت آموزش و تجهیز امریکایی‌ها قرار داشته است. در فروردین ۸۶، خبرگزاری رویترز فاش کرد که آمریکا با رایزنی و تشویق گروهی از افراد مسلح پاکستانی (گروه ریگی)، آنها را ترغیب به انجام یک سری عملیات چریکی در ایران کرده است و در تیرماه ۸۸ عبدالحمید ریگی، برادر سرکرده گروهک تروریستی ریگی نیز در اعترافات خود گفت: عبدالمالک مجری سیاست‎های جنایتکارانه و تفرقه افکنانه آمریکا در منطقه است.
 

از سوی دیگر در اسفندماه ۸۸ -سرکرده گروهگ تروریستی ریگی نیز پس از دستگیری در یکی از اعتراف‌های خود گفت: یکی از افسران سیا به من گفت که حمله‌ نظامی به ایران برای آمریکا بسیار دشوار است اما بر آن هستیم که از گروه‌های ایرانی که دارای توانایی برای ایجاد جنگ و دشواری علیه نظام ایران هستند، در بالاترین سطح حمایت کنیم.
 

این در حالی است که بر اساس اعتراف‌های موجود مقامات آمریکایی مستقر در پاکستان پس از روی کار آمدن اوباما، ارتباط خود با ریگی را افزایش می دهند و از او می‌خواهند عملیات‌های خود را به عمق خاک ایران بکشاند.
 

ریگی حتی با جاسوس‌های اسرائیلی هم در سال‌های جنایت خود در سیستان و بلوچستان ارتباط داشته است. او یک‌بار به همراه فردی به کازابلانکا در کشور مغرب می‌رود و با نمایندگان ناتو دیدار می‌کند. ریگی بعدها اعتراف کرد که می‌دانستند، آن‎ها جاسوسان اسرائیلی هستند نه نمایندگان ناتو.
 

گفتنی است ریگی بارها در پاکستان در محاصره قرار گرفت و زمینه دستگیری‌اش فراهم شد اما هلی‌کوپترهای امریکایی او را نجات دادند. یک بار هم آمریکایی‌ها خواستند دستگاه استخبارات عربستان او را فراری دهد، چرا که در موسم حج دستگیر شده بود.
 

نکته دیگر آنکه ریگی در سال‌های جنایت خود همواره مورد حمایت رسانه های آمریکایی قرار داشته است.
 

به‌طوری‌که در یادداشت های اعتراضی ایران به امریکا این موارد بارها اشاره شده است که برخی از این موارد در ذیل می آید.
 

در یادداشت اعتراضی در ۸۶/۱/۲۲ مواردی را در مورد فعالیت‌های تروریستی گروهک ریگی عنوان می‌کند که صدای امریکا در مصاحبه با شرور عبدالمالک ریگی در تاریخ ۸۶/۱/۱۳ از او به‌عنوان "رهبر جنبش مقاومت ایران" یاد کرده است. در تاریخ ۸۶/۱/۱۴ نیز شبکه امریکایی abc در برنامه "night online" اذعان کرد که مقام‎های امریکایی در پاسخ به سؤال ما ارتباط با گروه ریگی را رد نکردند.
 

این در حالی است که تا آن تاریخ، تعداد شهدای ناشی از عملیات‌های تروریستی گروهک ریگی ۵۰ نفر بود که در اثر تداوم حمایت‌های دولت امریکا از این گروهک، تا سال ۸۹، این تعداد به ۴۰۰ نفر رسید./گ