باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - قرارداد جامع همکاری ۲۰ ساله میان ایران و روسیه فردا با حضور رئیسجمهور ایران در مسکو و در دیدار با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور این کشور به امضا خواهد رسید. قراردادی که میتواند نقطه آغازی بر روابط راهبردی میان دو کشور باشد. امری که تا کنون و براساس شرایط نظام بینالملل و منطقهای با، اما و اگرهای بیشماری همراه بوده است.
فارغ از اینکه توافق جامع همکاری راهبردی میان دو کشور میتواند گامی بزرگ و موثر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و همچنین اقدامی الزامی برای روسها در ساخت جدید روابط الملل مستقل از غرب باشد، همزمانی این رویداد با ورود مجدد «دونالد ترامپ» به کاخ سفید میتواند اهمیت این توافق را دو چندان کند. از سوی دیگر آغاز دور جدید مذاکرات ایران با کشورهای اروپای بر سر موضوع هستهای و همچنین گمانهزنیهای که از سوی تیم سیاستخارجی و امنیت ملی رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده مبنیبر خواست مذاکره با طرف ایرانی مطرح شده است اهمیت هرگونه توافق سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی با روسیه را صد چندان خواهد کرد.
براساس بیانیهها و اظهارنظراتی که از برنامههای سیاست خارجی رئیس جمهور بعدی ایالات متحده وجود دارد، میتوان دریافت که واشنگتن در دوران ترامپ قصد دارد باب مذاکره با مسکو را باز کند و برعکس، فشار بر تهران را افزایش دهد. اکنون سوال این است که آیا چنین ترکیبی از خشم و لطف آمریکا میتواند وحدت ضد غربی را که اتحاد روسیه و ایران بر آن استوار شده است را تضعیف کند؟ آیا نزدیکی روسیه و ایران که در سالهای اخیر به خصوص پس از شروع جنگ اوکراین و تخاصم مسکو با غربجمعی شتاب گرفته است، با ریاست جمهوری دونالد ترامپ با مشکلات جدیدی روبهرو خواهد شد؟
ادغام در زمینههای مختلف
علاقه انفجاری به ایران که بلافاصله پس از حمله به اوکراین در روسیه شعله ور شد تا کنون با فراز و فرودهای همراه بوده است. شاید بتوان دلایلی را برای این موضوع برشمرد از جمله به قوانین دستوپا گیر داخلی هردوکشور و عدم پیدا کردن سریع مسیری جایگزین درجهت دور زدن حجم بالای تحریمهای اقتصادی هردو کشور. میزان تجارت دو کشور در این سالها با وجود افرایش چشمگیر، اما همچنان بسیار ناچیز باقی مانده و در حدود چهار تا پنچ میلیارد دلار در سال نوسان دارد. کالاهای ایرانی در فدراسیون روسیه کمی بیشتر شده است، اما فعلا صحبت از گسترش حضور قابل توجه شرکتهای ایرانی در بازار روسیه کمی دور از انتظار است.
با این وجود، از نظر ادغام اقتصادی دو کشور، در دو سال گذشته کارهای زیادی انجام دادهاند. از مهمترین آنها، میتوان به انعقاد توافقنامه دائمی منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) توسط ایران اشاره کرد که باید در سال ۲۰۲۵ اجرایی شود. این امر تعرفهها گمرگی را بین کشورهای عضو برای ۹۰ درصد از کل کالاها کاهش میدهد. برای ایران، چنین قراردادی در خصوص مناطق آزاد تجاری اولین بار است که اتفاق میافتد و برای اتحادیه اقتصادی اوراسیا EAEU، در واقع دومین توافقنامه است (اولین توافقنامه با ویتنام در سال ۲۰۱۶ منعقد شد).
علاوه بر این، تهران در حال حاضر درخواست دریافت وضعیت ناظر در این اتحادیه را ارائه کرده است. مولداوی، ازبکستان و کوبا نیز در حال حاضر چنین وضعیتی را دارند، اما ایران اولین کشوری خواهد بود که آن را با توافقنامه منطقه آزاد تجاری فعال ترکیب میکند.
همچنین، تهران و مسکو به طور رسمی «شتاب و میر» سیستمهای پرداخت ملی خود را ادغام کردهاند. به گفته مقامات ایران، کارتهای بانکی ایران را میتوان در حال حاضر در دستگاههای خودپرداز روسیه استفاده کرد و کارتهای روسی از ابتدای سال آینده در ایران قابل استفاده خواهند بود. این توافق بیسابقه است - نه بانکهای چینی، نه ترکی و نه اماراتی که از حجم تجاری بسیار بالاتری نسبت به ایران با روسها برخوردارند نتوانستهاند چنین توافقی را با طرف روسی برقرار و عملیاتی کنند.
علاوه بر این، میتوان گفت که مسکو در سالها و ماههای گذشته به عضویت تهران در سازمانهای بینالمللی کمک کرده است. به ابتکار روسیه، ایران در سال ۲۰۲۳ به سازمان همکاریهای شانگهای پیوست و طرف روسی از الحاق جمهوری اسلامی ایران به بریکس در سال ۲۰۲۴ حمایت کرد. ناگفته نماند همکاری ویژه نظامی-دفاعی تهران و مسکو، که شامل خرید سامانههای دفاع هوایی و یا جنگندههای روسی و همچنین مانورهای نظامی مشترک در دریای خزر یا خلیج فارس میشود در سالهای گذشته به شدت گسترش یافته است.
موضوع فقط تجارت نیست
به طور کلی میتوان ادعا کرد که براساس آنچه که تاکنون میان دو کشور اتفاق افتاده، روسیه نه تنها به دنبال همکاری با ایران در زمینههای مختلف است، بلکه در روابط با تهران، مدلهای همکاری و ادغام جدیدی را آزمایش میکند. به عبارت دیگر موضوع فقط تجارت نیست بلکه روسیه امیدوار است که مناطق آزاد تجاری، سیستمهای مالی یکپارچه و عضویت مشترک در گروههای بین المللی با ایران بتواند روابط سیاسی پایداری را به وجود بیاورد که کمتر در معرض نوسانات سیاسی قرار بگیرد. روابط روسیه و ایران برای کرملین به نوعی یک آزمایش است و اگر موفقیت آمیز باشد، کرملین دوست دارد آن را با کشورهای دیگر نیز تکرار کند. سند همکاری بلند مدت روسیه و ایران با همین هدف تهیه شده است و از همینروی طرفین سالها در مورد آن صحبت کردهاند.
چشم انداز گسترش روابط
شاید بتوان رد پای این سیاست را در گذشته در ساخت و راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر مشاهده کرد. این نیروگاه هستهای به اولین نمونه آزمایشی همکاری دو کشور و به نوعی به یک پروژه تبلیغاتی برای «روس اتم» تبدیل شد.
این تاسیسات اولین پروژهای بود که آژانس هستهای دولتی روسیه (روس اتم)، با موفقیت در خارج از کشور به اجرا درآورد و به نوعی طرحی برای پروژههای بعدی روسیه تبدیل شد. برای کشورهای خاورمیانه، تجربه بوشهر کاملاً قانع کننده به نظر میرسید و اکنون پیمانکاران روسی در حال همکاری در ساخت نیروگاه هستهای «آکویو» در ترکیه و نیروگاه هستهای «الدبعه» در مصر هستند.
امروزه ایران به شریک منحصر به فردی برای مسکو تبدیل شده است که دستور کار ضد غربی و تحریمهای متعدد آنان را بهم پیوند میدهد. روسیه ایران را الگوی منحصر بفرد بهمنظور گسترش روابط همه جانبه با سایر کشورها میبیند.
به عنوان مثال، مسکو در حال حاضر مشغول گفتوگو با مصر و امارات متحده عربی در مورد امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، مشابه توافقنامه ایران است و از سوی دیگر اندونزی نیز یکی دیگر از کشورهایی است که به طور بالقوه به چنین توافقی علاقهمند نشان داده. با این حال غولهای اقتصادی همچون هند و چین چنین پیشنهاداتی دریافت نکردهاند، زیرا به گفته کرملین، اتحادیه اقتصادی اوراسیا منطقه تسلط روسیه است و مسکو باید بزرگترین بازیگر اقتصادی در این اتحادیه باقی بماند.
اتصال سیستمهای پرداخت ایران و روسیه نیز میتواند یک نمونه آزمایشی موفق دیگر در ادغام اقتصادی دو کشور باشد که امکان به کارگیری آن در الگوی بزرگتر همچون بریکس را مهیا میکند. جایی که ایران در نشست قبلی سران بریکس در کازان پیشنهاد بهکار گیری مدل ادغام «میر و شتاب» را بهعنوان مبنای اتصال سیستمهای پرداخت کشورهای بریکس ارائه کرد.
به موازات این اقدامات، مسکو تلاش میکند به ترویج ایده گسترش سازمان همکاریهای شانگهای و بریکس بپردازد. از همینروی به دنبال عضویت ایران، بلاروس نیز به سازمان همکاریهای شانگهای پیوست. همچنین مصر، اتیوپی و اماراتمتحده عربی همراه با تهران به بریکس پیوستهاند و آذربایجان و ترکیه نیز تمایل خود را برای پیوستن ابراز کردهاند.
تهدید ترامپ
موفقیتهای چند سال گذشته ایران در خروج از انزوای بین المللی و کسب نقش تعیین کننده در معادلات بینالمللی بعید است که مورد پسند دولت بعدی آمریکا قرار گیرد. دوره قبل ریاستجمهوری ترامپ در اذهان مسئولین و مردم ایران با سیاست «فشار حداکثری» ثبت شده است. خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و متعاقب آن بازگشت تحریمهای ظالمانه اقتصادی، به یکی از جدیترین چالشها ایران در قرن بیست و یکم تبدیل شد.
با این حال، بعید است که تصمیمات و اقدامات واشنگتن در راستای تخریب روابط تهران-مسکو تأثیر جدی بر همکاریهای سیاسی، امنیتی، دفاعی و ادغام اقتصادی ایران و روسیه داشته باشد. به طور کلی، سقف فشار اقتصادی بر ایران در دوره ریاست جمهوری گذشته ترامپ به وجود آمد و علاوه آن، جو بایدن نیز سیاستهای سلف جمهوریخواه خود را با تمام قدرت ادامه داد و تقریبا هیچ تحریمی علیه تهران لغو نشد. این موضوع نه تنها مانع روابط دو کشور نشد، بلکه برعکس، به نزدیکی ایران به روسیه در جهات مختلف کمک کرد.
اکنون نیز مطمئنا هرگونه فشار اضافه سیاسی و اقتصادی باتوجه به شرایط بینالمللی و منطقهای از سوی ایالات متحده، همین اثر را تکرار و همکاریهای دو کشور در تمام زمینههای ممکن را تسریع خواهد کرد.
البته، دولت ترامپ ممکن است اقدامات پیچیدهتر و بدیعتری در پیش بگیرد. به عنوان مثال، به روسیه پیشنهاد کاهش تحریمها در ازای امتناع از حمایت از ایران را بدهد. اما چنین پیشنهادی نیازمند تجدید نظر اساسی در سیاست خارجی آمریکا خواهد بود و در عین حال، بعید است با استقبالی در مسکو مواجه شود.
ایران در حال حاضر به شریکی قابل توجه و قابل اعتماد برای روسیه تبدیل شده است که با همکاری تهران زیرساختهای جدید روابط بینالملل مستقل از غرب را میسازد و از همینروی به نظر نمیرسد که مسکو خواهان توقف و یا کاهش این روابط با تهران باشد.
* کترشناس ارشد مسائل روسیه