باشگاه خبرنگاران جوان؛ رمدانی - در امتداد جادههای سرسبز مازندران، شالیزارهایی که تا چند ماه پیش پر از عطر خوش برنج بودند، حالا به انبارهایی پر از شلتوک تبدیل شدهاند. کشاورزانی که صبح تا شب با دستهای پینهبسته و چشمانی امیدوار به آسمان، دانههای برنج را به زمین سپردند، امروز با دلی پر و جیبی خالی نظارهگر محصولی هستند که خریدار ندارد.
دغدغههای کشاورزان از جنس انتظار است؛ انتظاری که هر ساله تکرار میشود. محصولی که با خون دل و هزینههای سرسامآور به بار نشسته، حالا در شالیکوبیها تلنبار شده است، اما کسی نیست که آن را بخرد. کاهش قدرت خرید مردم و البته تصمیمات متناقض مسئولان درباره واردات برنج، گرهای کور بر مشکلات قدیمی افزوده است.
در یک سوی این ماجرا، کشاورزانی ایستادهاند که تولید بیش از ۲.۷ میلیون تن برنج را به نام خود ثبت کردهاند، و در سوی دیگر، انبارهایی پر از برنج وارداتی که هر روز به حجمشان افزوده میشود. این میان، پرسشهای بیپاسخ بسیاری مطرح است:
آیا واقعاً نیاز کشور به واردات یک میلیون تن برنج است؟
چرا قیمت برنج داخلی به حدی رسیده که برای بسیاری از مردم، تنها یک رؤیای دستنیافتنی است؟
و مهمتر از همه، آیا این کلاف سردرگم، نتیجه ضعف در مدیریت است یا سیاستهای نادرست؟
برنج در انبارها مانده، خریدار نیست
در مازندران روایت دیگری جریان دارد. روایتی که کمتر به گوش میرسد، اما صدای نارضایتیاش در دل سکوت آرام روستاها طنینانداز است. در کنار شالیکوبیهای قدیمی که بوی خاطرات و تلاش نسلها را میدهند، صاحبان این کسبوکارها با چالشهای بیشماری مواجهاند. از کاهش خریداران برنج ایرانی گرفته تا واردات بیرویه و عدم مدیریت بازار. یکی از این شالیکوبیداران، با دلی پر از درد و نگاهی سرشار از نگرانی، از روزگار تلخی میگوید که برایش به کابوس تبدیل شده است.
حسین محمودی، یکی از شالیکوبیداران باسابقه در شهرستان بابل، درباره وضعیت فعلی برنج و دغدغههای کشاورزان میگوید:"همین حالا که با شما صحبت میکنم، انبار شالیکوبی پر از شلتوکهایی است که هنوز نتوانستهایم آنها را به برنج تبدیل کنیم. چرا؟ چون کشاورزان نگرانند که اگر برنج را سفید کنند، دیگر کسی نخرد و دستشان خالی بماند. "
محمودی با اشاره به اینکه کشاورزان امسال زحمت زیادی کشیدهاند، میافزاید:"امسال تولید برنج خوب بود؛ کیفیت بالا و میزان تولید قابل توجه. اما مشکل اصلی بازار است. کشاورز هزینه کاشت، داشت و برداشت را پرداخت کرده، اما حالا که نوبت به فروش رسیده، بازار در رکود است. قیمتها بالا رفته و قدرت خرید مردم کم شده است. این یعنی کشاورز باید صبر کند، بلکه قیمتها بهتر شود. اما این صبر برای خیلیها سنگین تمام میشود. "
او درباره واردات برنج و تأثیر آن بر کشاورزان میگوید:"مسئله اصلی این است که هنوز انبارها پر از برنج داخلی است، اما صحبت از واردات میشود. این تصمیمها به ضرر کشاورزان است. وقتی واردات برنج خارجی افزایش پیدا کند، خریداران به سمت برنج ارزانتر میروند. نتیجه این میشود که برنج داخلی روی دست کشاورز میماند. حالا شما بگویید: چه کسی مسئول ضرر کشاورز است؟ "
محمودی از سختیهای کار در شالیکوبی و هزینههای سنگین آن نیز صحبت میکند:"کار کردن در شالیکوبی دیگر مثل گذشته نیست. هزینه نگهداری دستگاهها، قطعی برق، و مشکلات تأمین سوخت ما را به دردسر انداخته است. قبلاً کشاورز و شالیکوبیدار هر دو سرشان گرم بود، اما حالا بیشتر وقتها اینجا ساکت است. انبار پر است، اما بازار خالی. "
او در پایان به مسئولان توصیه میکند که نگاه جامعتری به بازار برنج داشته باشند:"از مسئولان میخواهیم که قبل از واردات، به وضعیت کشاورزان داخلی توجه کنند. اگر همینطور پیش برود، کشاورز خسته میشود و زمینهای کشاورزی خالی میماند. حمایت از تولید داخلی فقط شعار نیست؛ باید در عمل انجام شود. هم قیمتها را طوری تنظیم کنند که مردم توان خرید داشته باشند و هم به کشاورز دلگرمی بدهند که محصولش خریدار دارد.
ضرورت تأمین نیاز کشور با نگاه به واقعیتهای بازار
مجیدرضا منصورخاکی، سخنگو و معاون انجمن واردکنندگان برنج ایران، در گفتوگویی درباره وضعیت بازار برنج و چالشهای مرتبط با واردات این محصول، توضیحاتی ارائه کرد. وی معتقد است که واردات برنج خارجی، علاوه بر تأمین نیاز مصرفکنندگان، عاملی برای تنظیم بازار و جلوگیری از افزایش قیمتهاست.
منصورخاکی ابتدا به قانون ممنوعیت واردات در فصل برداشت اشاره کرد و گفت:"قانونگذاران برای حمایت از کشاورزان داخلی، ورود برنج خارجی را در دورهای که برداشت برنج ایرانی انجام میشود، ممنوع کردهاند. این تصمیم از نظر منطقی قابل درک است، اما باید توجه داشت که برنج خارجی و ایرانی، از نظر کیفیت، قیمت و جامعه مصرفکننده تفاوتهای اساسی دارند. برنج خارجی با قیمت مناسبتری در اختیار دهکهای پایین قرار میگیرد و اعمال محدودیت واردات، فشار زیادی به این گروهها وارد میکند. در این شرایط، بازار نه تنها به تعادل نمیرسد، بلکه با کمبود و گرانی مواجه میشود. "
او به کمبود واردات در سال جاری اشاره کرد و افزود:"براساس برآوردها، کشور سالانه به حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تن برنج خارجی نیاز دارد تا بتواند نیاز مصرفکنندگان را تأمین کند. با این حال، در چهارماهه اول امسال، کمتر از ۵۰۰ هزار تن برنج ترخیص شد. این در حالی است که پس از پایان ماههای پرمصرف محرم و صفر، انبارهای برنج خارجی تقریباً خالی بودند. در چنین شرایطی، ممنوعیت واردات در فصل برداشت، تعادل بازار را به هم ریخت و قیمتها بهشدت افزایش یافت. حتی وزارت صمت نیز نسبت به این وضعیت هشدار داد و اعلام کرد که در صورت ادامه این روند، احتمال بروز بحران وجود دارد. "
منصورخاکی در ادامه به موضوع تأخیر در ترخیص برنجهای وارداتی پرداخت و گفت:"طبق مصوبات تنظیم بازار، برنجهایی که تا پایان تیرماه وارد کشور شده بودند، باید ترخیص میشدند، اما این فرآیند به دلایل مختلف به تعویق افتاد. نتیجه این تأخیر، رسوب گسترده محمولههای برنج در گمرکات بود که علاوه بر ایجاد تلاطم در بازار، هزینههای سنگینی را به بازرگانان تحمیل کرد. هزینههایی که نهایتاً مصرفکننده باید آنها را پرداخت کند. با این حال، امیدواریم با آغاز توزیع این محمولهها از آذرماه، آرامش به بازار بازگردد و قیمتها تعدیل شود. "
او با تأکید بر اینکه بازار برنج ایرانی و خارجی دو مسیر متفاوت را طی میکنند، توضیح داد:"برنج ایرانی یک محصول لوکس با قیمت بالاست و عمدتاً در سبد خرید دهکهای بالاتر جامعه قرار دارد. در مقابل، برنج خارجی یک کالای اقتصادی است که بخش عمدهای از نیاز دهکهای متوسط و کمبرخوردار را تأمین میکند. این دو محصول نه تنها بازار مشترکی ندارند، بلکه نوع مصرفکننده و ذائقه آنها نیز کاملاً متفاوت است. به همین دلیل، واردات برنج خارجی هرگز تقاضای برنج ایرانی را کاهش نداده و از سوی دیگر، مصرفکنندگان برنج ایرانی نیز به دلیل افزایش قیمتها، بهندرت به سمت برنج خارجی میروند. "
سخنگوی انجمن واردکنندگان در پایان بر ضرورت بازنگری در قوانین مربوط به واردات تأکید کرد و گفت:"لازم است سیاستگذاران واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی کشور را در نظر بگیرند. ممنوعیتهای غیرمنطقی و محدودیتهای وارداتی نه تنها به کشاورزان داخلی کمک نمیکند، بلکه با کاهش عرضه، قیمتها را افزایش داده و فشار زیادی به دهکهای پایین وارد میکند. واردات برنج خارجی یک ضرورت برای تأمین نیاز کشور است و نباید با تصمیمات غیرکارشناسی این مسیر را دشوار کرد. "
واردات فراتر از نیاز: خطری برای تولیدکنندگان داخلی
در بررسی موضوع بازار برنج ایران، بهوضوح میتوان دو دیدگاه متفاوت را مشاهده کرد: از یک سو، انجمن واردکنندگان برنج بر لزوم واردات گسترده برنج تأکید دارد و از سوی دیگر، انجمن برنج ایران این رویکرد را تهدیدی برای تولید داخلی میداند. هرچند واردات بهعنوان یک ابزار برای تأمین کسری بازار مطرح است، اما شواهد و اظهارات مسئولان نشان میدهد که این فرآیند بیش از حد لازم و بدون توجه به تولید داخل انجام شده است.
جمیل علیزاده شایق دبیر انجمن برنج در اظهارات خود به آمار واردات بیش از ۱.۲ میلیون تن برنج خارجی در سال جاری اشاره کرد و آن را یک آسیب جدی برای کشاورزان دانست. طبق برآوردها، نیاز سالانه کشور حدود ۳ میلیون تن است و با در نظر گرفتن تولید داخلی ۲.۲۵ میلیون تن، تنها به واردات حدود ۷۰۰ هزار تن برنج نیاز داشتیم. با این حال، واردات فراتر از نیاز واقعی بوده و بخش عمدهای از بازار را در اختیار گرفته است.
او افزود:چنین وارداتی نه تنها بازار محصولات داخلی را محدود کرده، بلکه انگیزه کشاورزان برای ادامه فعالیت را نیز کاهش داده است. محصولاتی که با زحمت و هزینه فراوان تولید میشوند، به دلیل قیمت پایینتر برنج خارجی و نبود مدیریت در توزیع، در انبارها باقی میمانند. این وضعیت بهطور مستقیم به معیشت کشاورزان آسیب زده و آنان را از تولید دلسرد کرده است.
یکی از مواردی که در سالهای اخیر بر کاهش تولید داخلی تأثیر داشته، مسئله خشکسالیهای مداوم است. دبیر انجمن برنج اشاره کرده که در یک دهه اخیر تنها سال ۱۳۹۲ شرایط زراعی مناسبی برای کشاورزان فراهم بوده است. پس از آن، چالشهای آب و هوا و کاهش منابع آبی باعث شده برداشت محصول بهشدت کاهش یابد.
اما آیا خشکسالی میتواند توجیهی برای واردات گسترده باشد؟ یا بهتر است در چنین شرایطی سیاستهای حمایتی برای تولیدکنندگان داخلی تقویت شود؟ دولت بهجای آنکه به کشاورزان کمک کند تا بهرهوری خود را افزایش دهند یا با اصلاح الگوی کشت شرایط را بهبود بخشند، با باز کردن درهای واردات و تأمین ارز برای واردکنندگان، مشکلات تولیدکنندگان را دوچندان کرده است.
یکی از نکات تأملبرانگیز در صحبتهای دبیر انجمن برنج، موضوع تخصیص ارز به واردکنندگان است. با وجود بحرانهای ارزی که کشور با آن دستوپنجه نرم میکند، دولت بهطور گسترده ارز مورد نیاز واردکنندگان را تأمین کرده و هیچ درخواستی برای واردات با پاسخ منفی مواجه نشده است.
این سیاست در نیمه دوم سال گذشته اجرا شد، زمانی که بحران ارز به یکی از چالشهای اساسی کشور تبدیل شده بود. واردات گسترده نه تنها فشار بیشتری بر منابع ارزی وارد کرد، بلکه به گفته دبیر انجمن برنج، به دلیل نبود نظارت کافی، منجر به فساد و سوءاستفاده نیز شده است.
برنج ایرانی: کالای لوکس یا حق طبیعی؟
علیزاده شایق با بیان اینکه در اظهارات عضو انجمن واردکنندگان برنج، برنج ایرانی بهعنوان یک کالای لوکس معرفی شد که عمدتاً در سبد خرید دهکهای بالاتر جامعه قرار دارد گفت: این ادعا تا چه حد با واقعیت منطبق است؟ برنج ایرانی به دلیل کیفیت و طعم منحصر بهفردش، همواره بخشی از فرهنگ غذایی ایرانیان بوده و محدود به دهکهای بالا نیست. آنچه باعث شده این محصول در نظر برخی لوکس جلوه کند، افزایش بیرویه قیمتهاست که خود ناشی از سیاستهای غلط در واردات و تنظیم بازار است. به بیان سادهتر، اگر تولیدکنندگان داخلی حمایت شوند و بازار به درستی مدیریت شود، برنج ایرانی به یک کالای اساسی و در دسترس برای همه دهکها تبدیل خواهد شد.
بازار برنج ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به یک مدیریت هوشمندانه و متعادل نیاز دارد. واردات در شرایطی که تولید داخلی توان تأمین بخش بزرگی از نیاز کشور را دارد، نه تنها به کشاورزان آسیب میزند، بلکه در بلندمدت، امنیت غذایی را نیز تهدید میکند. از سوی دیگر، انباشت محصول در انبارها و تخصیص بیرویه ارز به واردکنندگان، نشاندهنده نبود سیاستهای روشن و هدفمند در این حوزه است.
زمان آن رسیده که به جای ارائه آمارهای متفاوت و گاه متناقض، واقعیتهای موجود بررسی شود و با اتخاذ سیاستهای صحیح، کشاورزان، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بهطور همزمان مورد حمایت قرار گیرند.
ضرورت بازنگری در سیاستهای بازار برنج
بازار برنج در ایران، به مثابه یک کلاف سردرگم، نیازمند بازنگریهای عمیق و سیاستگذاریهای هوشمندانه است. از یک سو، واردات گسترده برنج خارجی با توجیه تأمین نیاز بازار، به تولیدکنندگان داخلی آسیبهای جبرانناپذیری وارد کرده است. از سوی دیگر، مصرفکنندگان به دلیل افزایش قیمت برنج ایرانی، چارهای جز روی آوردن به برنجهای وارداتی ندارند. این دوگانگی، نتیجه سیاستهای نامتوازن و عدم توجه کافی به زنجیره ارزش این محصول استراتژیک است.
یکی از مهمترین چالشها، نبود شفافیت در آمارها و پیشبینیهاست. بهرغم گذشت سالها از طرح این مسئله، هنوز مشخص نیست که آیا نیاز واقعی کشور به برنج ۳ میلیون تن است یا این عدد صرفاً برآوردی کلیشهای است که مبنای واردات قرار گرفته است. در واقع، تغییرات جمعیتی، الگوهای مصرف، و توان خرید مردم در سالهای اخیر، نشان میدهد که احتمالاً نیاز واقعی کشور کمتر از این مقدار است. این در حالی است که هر ساله حجم زیادی از برنج خارجی وارد کشور میشود، بیآنکه اثرات آن بر تولیدکنندگان داخلی بهطور دقیق بررسی شده باشد.
از سوی دیگر، واردات برنج در شرایطی صورت میگیرد که بسیاری از محصولات داخلی در انبارهای کشاورزان و شالیکوبیها مانده و خریدار مناسبی ندارد. این مسئله نه تنها درآمد کشاورزان را کاهش میدهد، بلکه باعث از بین رفتن انگیزه آنان برای ادامه تولید میشود. در شرایطی که کشاورزان با مشکلاتی همچون خشکسالی، هزینههای بالای تولید، و کاهش حمایتهای دولتی مواجه هستند، واردات بیرویه به منزله ضربهای مضاعف بر پیکر تولید ملی است.
علاوه بر این، فساد و سوءمدیریت در صدور مجوزهای واردات نیز یکی از مشکلات جدی این حوزه است. نبود نظارت کافی بر روند واردات و تخصیص ارز، نه تنها به زیان تولیدکنندگان داخلی تمام میشود، بلکه موجب هدررفت منابع ارزی کشور نیز میگردد. این در حالی است که انتظار میرود واردات، صرفاً در راستای جبران ناترازی بازار و به شکلی کنترلشده انجام شود.
در نهایت، برنج ایرانی که به دلیل کیفیت بالا و اهمیت فرهنگیاش، همواره جایگاهی ویژه در سبد غذایی خانوارهای ایرانی داشته، امروز به یک کالای «لوکس» تبدیل شده است. این تغییر نه به دلیل کاهش ارزش ذاتی برنج ایرانی، بلکه به دلیل سیاستهای ناکارآمد در تنظیم بازار و کنترل قیمتها رخ داده است. افزایش بیرویه قیمت برنج ایرانی در حالی است که بسیاری از خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی، توان خرید این محصول را از دست دادهاند و به ناچار به برنجهای وارداتی روی آوردهاند.
برنج ایرانی بااین قیمت که کسی نمیتونه بخره تنها چیزی که باقی میمونه همون برنج خارجی ارزونه که اونم ازسفره مردم خارج کنید
واقیت انجاست که کشاورز در این فصل هیچ برنجی در انبار خود ندارد، نهایتاً یک الی دوماه بعداز برداشت، برنج خود رو به قیمت ۷۵ الی۸۵ به همیت کارخانه داران که شریک دزد و رفیق قافله هستن فروخته.
بنده خدا کشاورز که سه الی چهارساله بااینکه قیمت سم و کود و ادوات کشاورزی روز به روز افزایش پیدا کرده قیمت برنجش هیچ تغییری نکرده.
حتی خیلی از کشاورزان بخاطر هزینه کاشت و داشت زیاد امسال کشت دوم هم نکردن.
اگر واردات کم شود، برنج ایرانی رو کیلویی 500 هزار می فروشند.
کار دیگه اینه که وزارت کشاورزی به مزارع پاکستان برنج با بذر بومی ایران سفارش دهد تا ضائقه مردم برنج ایرانی رو فراموش نکنند.
دلال بازیرو جمع کنید قیمت واقعی برنج ایران دربیاد