نگاهی به روند افزایش قیمت بلیت سینما در ایران نشان می‌دهد که سینماگران بیشتر از مخاطبان از گران شدن بلیت ضرر می‌کنند.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مصطفی قاسمیان* - هنوز یک سال از آخرین افزایش قیمت بلیت سینما نگذشته که بار دیگر زمینه‌سازی برای این کار شروع شده. این بار عده‌ای می‌خواهند قیمت بلیت را حداقل به ۱۰۰ هزار تومان و چه بسا بیش از آن برسانند؛ در حالی که پیش از اینها و در زمانی که سقف بلیت سینما ۴۵ هزار تومان هم بود، آرزوی رقم ۱۰۰ هزار تومانی را از برخی تهیه‌کنندگان متمول سینما شنیده بودیم.

سیدعباس صالحی وزیر جدید فرهنگ نیز در اظهارنظر اخیر خود، موافقت تلویحی‌اش را با این افزایش قیمت نشان داد تا مشخص شود این رخداد قطعیت نسبی پیدا کرده و بعید است جشنواره فیلم فجر با بلیت ۸۰ هزار تومانی کنونی برگزار شود.

استدلال حامیان ایده افزایش قیمت بلیت سینما که در فضای رسانه‌ای هم زیاد مطرح می‌شود، آن است که از پروژکتور و تجهیزات فنی سینما گرفته تا صندلی و شارژ مجتمع‌های تجاری، هزینه همه‌چیز بالا رفته و به همین دلیل، چاره‌ای جز افزایش قیمت بلیت سینما نیست؛ چون سالن‌داران باید بتوانند از گیشه، هزینه‌های جاری سینما را دربیاورند و آن را اداره کنند. اینها درست، اما نباید به نظر و واکنش مخاطبان سینما به این تغییر قیمت توجه کرد؟ می‌دانم به هر حال آدمیزاد با هر افزایش قیمتی مخالف است و می‌پسندد که بهای هر پدیده، ارزان‌تر باشد، اما آیا تبعات این گرانی بررسی شده؟ احتمالا نه.

علمای اقتصاد وقتی درباره قیمت‌گذاری کالا‌ها سخن می‌گویند، از متغیری ساده به عنوان «کشش قیمت» استفاده می‌کنند که به معنای تغییر مصرف خریداران کالا، بعد از افزایش یا کاهش قیمت است؛ به زبان ساده‌تر، وقتی کالایی گران (یا ارزان) می‌شود، چقدر خرید آن کاهش (یا افزایش) می‌یابد. بر خلاف کالایی مثل بنزین، نان یا روغن که حتی اگر گران هم بشوند، باز هم مصرف‌کنندگان چاره‌ای جز خرید آن ندارند، بلیت سینما این‌طور نیست. بلیت سینما -خصوصا در ایران- پس از افزایش قیمت، به راحتی از سبد مصرف بسیاری از خانوار‌ها حذف می‌شود و تمام. بینگو! آنها دیگر مخاطب سینما نیستند و صبر می‌کنند فیلم‌ها به پلتفرم‌ها برسند تا با اشتراک ماهانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومانی، فیلم‌ها را تماشا کنند. به قول «حبیب» در سریال «لیسانسه‌ها»، حالا چه کسی ضرر می‌کند؟!

کشش بالا البته منحصر به بلیت سینما نیست و در کشور ما، محصولات فرهنگی غالبا کالا‌هایی پرکشش‌اند و به همین دلیل است که طی یک سال اخیر، مدیران پلتفرم‌ها به جای افزایش بهای اشتراک، به پخش انواع و اقسام آگهی‌ها رو آوردند. آنها می‌دانستند افزایش هزینه اشتراک پلتفرم به کاهش جدی مخاطب می‌انجامد و ترجیح دادند نارضایتی مخاطب را بابت وجود آگهی تحمل کنند، نه قطع هزینه اشتراک را.

به علاوه، نگاهی به روند افزایش قیمت بلیت سینما نشان می‌دهد که تماشاگر عام سینما، حق دارد اگر با افزایش بهای بلیت، سینما را کنار بگذارد، چون قیمت بلیت بیش از وسع او بالا رفته.

مطابق اعداد ثبت‌شده در سالنامه آماری سال ۶۴ سینمای ایران، در این سال میانگین قیمت بلیت، ۷۳ ریال بود و حالا به استناد داده‌های سمفا، در یک ماه اخیر به ۵۳۲ هزار و ۱۸۵ ریال رسیده؛ یعنی افزایش ۷ هزار و ۲۹۰ برابری در ۳۹ سال. در مقابل، جیب کارگر ایرانی یا همان حداقل دستمزد در همان سال ۶۴، دو هزار و ۱۶۰ تومان بوده که امسال به ۷ میلیون و ۱۶۶ هزار تومان رسیده؛ یعنی ۳ هزار و ۳۱۸ برابر شده. پس اگر بلیت سینما همپای حداقل دستمزد (۳۳۱۸ برابر) رشد می‌کرد، الان میانگین قیمت بلیت ۲۴ هزار تومان بود که معادل قیمت بلیت حدودا ۳۵ هزار تومانی در سینما‌های مدرن است.

اگر این اتفاق می‌افتاد، با رقم ۳۵ هزار تومانی، همه می‌توانستند به سینما بروند، اما سینماگران ما چه می‌کنند؟ قیمت بلیت را از همین ۸۰ هزار تومان (که با احتساب روز‌های نیم‌بها و سینما‌های ضعیف‌تر، میانگین آن می‌شود ۵۳ هزار تومان) بالاتر می‌برند تا اختلاف جیب کارگر ایرانی و بلیت فیلم ایرانی بیش از اینها باشد. حال چطور می‌شود انتظار داشته باشیم مخاطب سینما محدودتر از همین طیف کنونی نشود و سینما از سبد مصرف فرهنگی عده بیشتری از ایرانیان حذف نشود؟ حالا چه کسی ضرر می‌کند؟ منِ مخاطب یا شمای سینماگر؟

*تحلیلگر و منتقد سینما

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار