سفیر ایران در سوریه گفت: بحث ما این است که کنسولگری ما برگردد تا بلافاصله فعالیت خود را آغاز کنیم.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - حسین اکبری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه با حضور در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری گفت: هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد که در یک مقطع زمانی کوتاه این حجم از تحولات رقم بخورد. نه‌تنها دولتمردان سوریه پیش‌بینی نمی‌کردند، بلکه آنهایی که صحنه‌گردان بودند نیز پیش‌بینی نمی‌کردند. حتی خود کسانی که عملیات را شروع کردند، شعار عملیات‌شان این نبود که حتی بیایند شهر حلب را بگیرند. آنها این حرکت را از نقطه شمالی حلب شروع کردند تا بتوانند به ارتش سوریه ضربه بزنند و اعلام کنند که ما این عملیات را با موفقیت انجام دادیم.

حلب طی یکی دو روز سقوط کرد

اکبری در ادامه افزود: منتهی زمانی که این حرکت را شروع کردند، به دلیل اینکه ارتش سوریه دفاع و مقاومت نکرد، آنها تشجیع شدند که عملیات را از محور‌های مختلف توسعه دهند و نهایتا شهر حلب که بیش از چهار سال مقاومت کرده بود، در یک فرصت کوتاه یک یا دو روزه سقوط کرد و همه معادلات را تحت تأثیر قرار داد.

سفیر ایران در سوریه درباره این سوال که چرا ارتش سوریه مقاومت نکرد، تصریح کرد: این ارتش حدود سیزده سال در جنگ بود. رژیم صهیونیستی هم بعد از طوفان‌الاقصی تقریبا ۱۸۰ بار مراکز مختلف سوریه را بمباران کرد. بنابر شرایط خاصی هم که سوریه داشت، نمی‌توانست پاسخ دهد و از کنار موضوع عبور می‌کرد. این موارد در روحیه ارتش هم بی‌تأثیر نبود؛ و در شرایطی قرار گرفت که خود فرماندهان ارتش هم باور نداشتند که به‌زودی مناطق سوریه را از دست بدهند. وضع اقتصادی هم مهم بود ولی به‌نظر بنده، مهم‌تر از آن، بحث روحی و روانی بود و مهم‌تر از آن ابزار رسانه بود که طرف مقابل به‌کار گرفت و با استفاده از آن توانست قبل‌از اینکه به‌صورت نظامی درگیر شود، به کمک رسانه سوریه را فتح کند.

اکبری در ادامه درخصوص کنسولگری ایران در سوریه گفت: بحث ما این است که کنسولگری ما برگردد تا بلافاصله فعالیت خود را آغاز کنیم.

وی افزود: اعضای سفارت چند روزی به بیروت رفتند و به‌زودی هم آن‌جا سفارت فعالیت خودش را آغاز خواهد کرد.

رژیم صهیونیستی بعد از گذشت بیش‌از یک‌سال و دو ماه تلاش به هیچ هدفی نرسیده است

او اظهار داشت: رژیم صهیونیستی بعد از طوفان‌الاقصی حجمه سنگینی را علیه غزه شروع کرد و بیش‌از یک‌سال و دو ماه تلاش کرد تا از همه ابزارها استفاده کند و همه قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی را نادیده بگیرد و نهایتاً به هیچ هدفی نرسید. نتانیاهو نیاز به یک پیروزی در غزه داشت و در لبنان دست به جنایت زد و ظاهراً برای خود یک پیروزی درست کرد و توانست محیط داخلی رژیم، هم‌پیمانان و فضای بین‌الملل را تا حدودی با خود همسو کند.

اکبری همچنین اظهار داشت: در حقیقت حزب‌الله ضربه سنگینی خورد و خسارات زیادی متحمل شد ولی در نهایت قرار بود این ضربه سنگین منجر به این شود که نتانیاهو پیروزی‌هایی را به‌دست بیاورد. او رویایی در ذهنش داشت که بعد از این حجم از فشاری که به حزب‌الله آورد، جنوب لیتانی را بگیرد، قسمتی از سرزمین لبنان را اشغال کند و حتی می‌آید و برای یهودی‌ها شهرک‌سازی و حزب‌الله را برای همیشه خلع سلاح و از منطقه بیرون می‌کند و اساساً محیط لبنان را آن‌طور که دلش می‌خواست، رقم می‌زند، اما این اتفاق نیفتاد و زمانی که رژیم صهیونیستی به دنبال تثبیت پیروزی بود، حزب‌الله با دو ماه جنگ زمینی علی‌رغم اینکه ضربات سنگین بسیاری خورد پیروز میدان شد.

اکبری گفت: این حرکت یک پیام داشت آن هم این بود که حزب‌الله با اینکه توانش را از دست داد، باز از یک توانمندی برخوردار بود که در مقابل تمام توانمندی‌های رژیم صهیونیستی ایستادگی کرد و ضربات سنگینی را هم بر آنها تحمیل کرد.

سفیر ایران در سوریه افزود: رژیم صهیونیستی یک‌بار در غزه متوقف شد، باید پاسخ می‌داد و مجبور بود یک کاری انجام دهد. بعد آمد و در لبنان متوقف شد و مجبور شد که شرایط سیاسی ۲۰۰۶ را در قالب توافقات ۱۷۰۱ بپذیرد و چیزی هم به آن اضافه نکند.

دو اتفاق مهم در لبنان که برای منطقه و رژیم صهیونیستی درس بزرگی بود

او افزود: به‌نظر بنده دو اتفاق مهم در لبنان افتاد که برای منطقه و رژیم صهیونیستی درس بزرگی بود؛ یک اینکه شما ببینید در یک کشور کوچکی مثل لبنان، ۱ میلیون و پانصدهزار نفر آواره شوند. حدود ۱ میلیون و سیصدهزار نفر در لبنان ماندند و ۱۰۰ هزار نفر به سوریه و برخی دیگر به‌جا‌های دیگر رفتند. حرف اینها این بود که حزب‌الله را مجبور به مهاجرت کنند؛ کمااینکه طرح‌شان این بود که مردم غزه را نیز مجبور به مهاجرت کنند که موفق نشدند. مردم لبنان ۱ میلیون و دویست‌هزار لبنانی حزب‌الله را در خانه خود جای دادند. با اینکه همه می‌دانستند اینها طیف‌های مختلفی بودند و اختلاف نظر داشتند و رژیم صهونیستی نیز از این حرکت عصبانی شد و حتی خانه‌های مسیحی‌ها و سنی‌ها را مورد حمله قرار داد و قصد داشت تا حزب‌الله را مجبور به مهاجرت کند. مردم لبنان حس وطن‌پرستی‌شان گل کرد و به این نتیجه رسیدند که اگر حز‌ب‌الله نباشد، لبنانی وجود ندارد.

اکبری ادامه داد: پیام دوم این بود که اینها مجبور شدند که آتش‌بس را بپذیرند و مردم لبنان نیز به خانه‌های بدون امکانات خود برگشتند که این در دنیا بی‌سابقه است.

بسیاری به ظاهر ادعا کردند که دارند با داعش می‌جنگند ولی حمایتشان می‌کردند

سفیر ایران در سوریه در پاسخ به این پرسش که چرا جمهوری اسلامی ایران در زمان شکل‌گیری داعش ورود کرد و به کمک عراق و سوریه رفت، اما در تحولات اخیر این کار را نکرد؟ گفت: دوره قبل وقتی داعش آمد جریانی بود که یک تکلیف بین‌المللی برای همه کشور‌ها ایجاد می‌کرد که جلوی این تهدید را که متوجه بقیه کشور‌های دنیا هم خواهد شد بگیرند و بر اساس همین قوانین بین‌المللی دولت سوریه که از ما درخواست کمک کرده بود طبیعی بود که ما کمکش کنیم و در حقیقت با جریان تند افراطی مثل داعش، جنگیدن یک تکلیف جهانی بود. اگرچه خیلی‌ها هم به ظاهر ادعا کردند که ما داریم با داعش می‌جنگیم ولی داشتند حمایتشان می‌کردند. آن مقطع شرایط خیلی سخت و به نحوی بود که حتی ۸۰-۹۰ درصد سوریه اشغال شده بود و بعد کم کم مناطق آزاد شد و سوریه توانست استقلال خودش را تقریباً در ۸۰ تا ۹۵ درصد جغرافیای سوریه حفظ کند.

او افزود: به‌نظر من هر کشوری سه رکن مهم دارد که می‌تواند اقتدار و بقای کشور را حفظ کند؛ یکی رهبری آن کشور است، دومی توان بازدارندگی و سوم مردم است. توان بازدارندگی مهم‌ترین مولفه است به خصوص وقتی که رهبر مصمم است مقاومت کند که اصل قصه است. مولفه بعدی که موثر است بحث توان بازدارندگی است؛ توان بازدارندگی در مقابل تهدید‌های داخلی و بیرونی باید توان داشته باشد و بتواند مقاومت کند و بایستد و معادله را عوض کند؛ اگر توان بازدارندگی باشد مردم و دولتمردان هم به اعتبار این توان تصمیم می‌گیرند و شرکای دیگر هم به اعتبار این کمک می‌کنند و نتیجه را تغییر می‌دهند.

وی ادامه داد: حالا شما فرض کنید بازدارندگی نباشد یا ضعیف شود؛ آن‌وقت دیگر مردم نمی‌توانند مقاومت کنند. وقتی ارتش عقب‌نشینی می‌کند مردم می‌خواهند چه کار کنند و دولت دیگر نمی‌تواند آن تصمیم جدی و اساسی را بگیرد و هم پیمانان هم دیگر نمی‌توانند به طور طبیعی آن‌طور که باید کمک کنند. وقتی توان بازدارندگی فرو می‌پاشد دیگران نمی‌توانند ارتش آنجا بشوند.

توان بازدارندگی دولت سوریه به لحاظ روحی و روانی فروپاشیده بود

اکبری همچنین ابراز داشت: این یک امر بدیهی است که به نظر من دیگر نمی‌شود کاری کرد و متاسفانه به دلایلی که عرض کردم توان بازدارندگی دولت سوریه به لحاظ روحی و روانی فروپاشیده بود نه به لحاظ تجهیزاتی، قدرت، توان، تخصص، تجربه، تکنیک‌ها و استراتژی‌های نظامی و این نبود توان بازدارندگی متاسفانه توانست معادله را عوض کند و اقدامات روانی هم به لحاظ رسانه‌ای انجام دادند؛ از این جهت که تصور بر این بود که آنها قرار است بیایند منطقه را بگیرند مثل شهر حلب و بعد جنگ تمام شود؛ بسیاری تصورشان بر این بود، حتی کسانی که این جنگ را از پشت صحنه مدیریت می‌کردند نیز تصور نمی‌کردند و حتی همین‌هایی که سوریه را اشغال کردند و به قول خودشان توانستند به نتیجه برسند اصلاً تصور نمی‌کردند در این مدت کوتاه بتوانند این کار را انجام بدهند ولی آن بُعد رسانه‌ای و تضعیف روحیه معنوی توانست بقیه را متاثر کند و عملاً نتیجه این چنینی را به دست بیاورد.

سفیر ایران در سوریه تصریح کرد: اینهایی که الان آمده‌اند تفاوتی با گذشته خودشان دارند و تفاوتی هم با بقیه گروه‌های دیگر دارند. اینها از گروه‌های متعدد از اتباع مختلف کشور‌های مختلف دنیا تشکیل شده‌اند و یک سری از اینها دنبال حکومت هستند.

اکبری گفت: طبیعتاً کسی که می‌خواهد حکومت کند باید قوانین بازی را تنظیم کند. حکومت کردن، یعنی با مردم روابطش را تنظیم کند، با کشور‌های پیرامون روابطش را تنظیم کند و با ساختار‌ها و سازمان‌های بین‌المللی بتواند به نوعی روابطش را تنظیم کند که اهداف حکومتی‌اش محقق شود. اکثریت اینها به این نتیجه رسیدند حالا که ما می‌توانیم جلو برویم، فاز را عوض کنیم و برای حکومت کردن وارد بشویم.

در درون افرادی که بر سوریه مسلط شده‌اند، جریانات مختلفی وجود دارد

او افزود: در درون اینها جریانات مختلف و متعددی وجود دارد که تند و افراطی هم در آنها هست که اساساً ممکن است بسیاری از آنها انگیزه حکومت نداشته باشند. شما می‌دانید قبل از اینکه اینها بیایند وارد منطقه شوند و جنگ را شروع کنند در درون خودشان اختلاف، درگیری، بازداشت و بگیر و ببند داشتند، چون طیف‌ها و جریانات مختلف و متعددی در درون اینها هستند. اینها به طور طبیعی مشکلات خاص خودشان را دارند و آنهایی که آمده‌اند حکومت کنند تا الان شعارشان این بوده و به طور جدی هم روی آن ایستادند که با اقلیت‌ها خوب برخورد کنند، مزاحمتی برای حرم‌ها ایجاد نکنند، با کشور‌های دنیا درگیر نشوند و به قول خودشان فرصتی داشته باشند، قانون اساسی بنویسند و دولت تشکیل بدهند؛ با این نگاه که خیلی از شاخصه‌ها، ضرورت‌ها و الزامات حکومت را هم عملاً در میدان نشان دهند.

اکبری در پایان تصریح کرد: من در مصاحبه قبلی هم عرض کردم اگر اینها از حمص عبور کرده و به سمت پایتخت بیایند دیگر تقریباً دولت تمام شده است. شاید همان شبی که فردایش سقوط بود مصاحبه کردم و همین را توضیح دادم که اینها از حمص عبور کردند و دارند می‌آیند و عملاً کاری نمی‌شود کرد، دولت سوریه هم به همین نتیجه رسیده بود که دیگر کاری نمی‌شود کرد و تصمیم گرفتند ما بیاییم به صورت مسالمت‌آمیز دولت و کشور را به اینها تحویل بدهیم و دیگر نگذاریم در پایتخت جنگ شود.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار