جمعه شب هم آمد و جشنواره دوم نان کشور در کرمان به کارخود پایان داد.
دومین جشنواره ملی نان درحالی امشب به پایان رسید که مردم باز هم برنده یکی دیگر ازگردهماییهای نشاط بخش شهر شدند.
اینجا بوستان مادر است بوستانی که با همه بزرگی اش برای برگزاری جشنواره ملی نان باز هم فضا کم آورد.
هجوم جمعیت حتی در ساعات اولیه جشنواره یعنی ساعت ۱۵ نیز دیده میشود، مردمی که برنامه و گردهمایی ازجنس نشاط و شادابی را به بهانه مسائل امنیتی مدتها به خود ندیده اند، حالا، اما اینجا میان بوی عطرچوب سوخته و نان و صدای سرنا و دهل و دف زنی گروههای محلی، نشان دادند که اهل جشنواره رفتن هستند ونیاز شدیدی به چنین برنامههایی در شهر احساس میشود.
به سراغ برگزیدگان این همایش عظیم میروم، مادر و دختر جوانی شتابان درحال نگاه به نوشته بالای غرفهها هستند.
میپرسم چه نانهایی را تست کردید، دخترجوان پاسخ میدهد: نان روغنی و نان بربری (نان خشکه) تست کردیم وخریدیم.
میگویم فکرمیکنی علت این حجم جمعیت چیست میگوید تعداد روزهای جشنواره کم است واغلب روزتعطیل را برای بازدید انتخاب میکنند.
مادر درحال خوردن تکه نان روغنی میگوید: حیف ما دیر متوجه شدیم امروز هم اول وقت آمدیم، اما به حدی جمعیت زیاد است که نمیتوان نانها را دید وتست کرد.
خودش نان پز است ومی گوید: نان هیزمی تنوری میپزم، اما الان آردخوب ندارم، عجله دارند بقیه غرفهها را ببینند.
مسیرپیش رویم مملو از مردمی است که بوی عطر نان نوستالژی کودکی همه شان است و چه جایی بهتر ازدومین جشنواره نان برای تجدید خاطره، یک خانواده ۳ نفره کتارهم در حال تست نان کپو کرمانی هستند میپرسم نون کرمانیها تو روغنه؟ آقای خانه ترجیح میدهد صحبت نکند واشاره به دهانش میکند خانم میگوید بله چه جورم ما الان ۳ روز هست که برای دیدن جشنواره میاییم واغلب نانها را تست کرده وخریدیم.
بیا نون بخور
از پدرخانواده سوال میکنم علت این حجم ازجمعیت در جشنواره نان چیست و وی که حالا دهانش ازنان خوشمزه زرندی خالی شده است، میگوید: نان در نزد مردم کرمان تقدس خاصی دارد و به گونهای با فرهنگ ما عجین شده است که قدیم ترها وقتی می خواستند به کسی بگویند برای شام وناهار بیایید میگفتند بیا نون (غذای شام) بخور یا میپرسیدند نون (شام یا ناهار) خوردی؟
دخترخانم هم جزکسانی است که بجای خوراکیهای مضر نان خشکه که کرمانیها بربری مینامندش به همراه میبرد.
خانواده شادی هستند که مادر شاد و سرزنده عامل این شادی و انبساط خاطر است.
ازجمع شان جدا میشوم تا برای تست نان دو استان دیگر به غرفه هابرسند.
خانم جوانی به شتاب درحال رفتن است، بسته بزرگ نان خشکی به همراه دارد، سوال میکنم جشنواره چطور بود میگوید تنوع بسیار خوبی را شاهد بودیم از استانهای مختلف حضور داشتند وفرصتی برای آشنایی با فرهنگ و نان دیگر استانها فراهم بود.
نان سبوس دار بیشتر برای خانه میخرد و میگوید: به حدی قسمت تنوریها شلوغ بود که خرید نان امکان پذیر نیست از سویی ما که بچه داریم مجبوریم سریع نگاه گذرا انداخته و به خانه برگردیم.
از جداسازی سبوس ازنان و افزودن موادغنی ساز به نان نانواییها گلهمند است.
جمعیت مردانی که به همراه خانوادهها به جشنواره آمده اند نیز چشمگیراست و تنها جایی است که انواع تیپهای مردم را درکنار هم با این حجم ازحضور میبینم.
مالیدن سبوس به نانها کار درستی نیست
خانم و آقای جوانی که نان روغنی ونوعی نان شمالی در دست دارند مخاطب بعدی من هستند، خانم سالاری میگوید: کاش این مدل جشنوارهها بیشتر بود، همسرش خجالتی است ولی در پاسخ به این سوال که کدام تان بیشتر در صف نانوایی حضور پیدا میکنید میگوید من وبعد جمله اش را اصلاح میکند ومی گوید البته هر دونانوایی میرویم.
نان مورد علاقه شان سنگک است و از مالیدن سبوس روی نان به بهانه سبوس داربودن نان به شدت انتقاد دارند و آنرا کار درستی نمی دانند.
خانم خانه اطلاعات خوبی درباره استفاده از نان سبوس دار داردکه مرا خوشحال میکند.
در حال حرکت اغلب افراد دهان شان در حال تکان خوردن است وانواع نان با عطر و بو و مزه متفاوت را به معده مبارک میفرستند و با هم نظر میدهند که خوب بود یا نه، تا بحال این حجم از همشهریانم را درهیچ نمایشگاه یاجشنوارهای ندیده بودم، بین مردم از مدیران و کارکنان بازنشسته دستگاهها نیز دیده میشود که نشان از اهمیت نان درسفره کرمانیها دارد.
جای خالی کارگروههای مرتبط با نان درجشنواره
به یکی غرفههای نان خشک میروم خانم صالحی با رویی باز از من استقبال میکند، سال دومی است که به جشنواره ٱمده است و بیشتربه سبب حضور در کارگروههای سلامت محور نان به کرمان آمده است و ازنبود اساتید ونیز نشستهای مرتبط با نان گله منداست، میگوید:عمده هدف ما آشنایی با ایدهها و طرحهایی برای سالم سازی نان است ولی متاسفانه هیچ کارگروه ونشستی مرتبط با این موضوع مهم برگزار نشد و اگر انجام شده ما خبردار نشدیم.
روز اول جشنواره را نیز به سبب بی نظمی روز افتتاحیه و جابجایی غرفه شان از دست داده است.
به تمام کودکانی که درجشنواره حاضرندبادکنکهای رنگی داده اند و همسرش درحال بحث با چند آقا که ظاهرا کارشناس حوزه نان هستند، میباشد.
نانهای تنوری مورد علاقه عجیب کرمانیها هستند، صف مشتاقان نان نیز این مساله را نشان میدهد.
حضور تشکلهای مردم محور کمرنگ است و تولیدکنندههای مردمی نان عمدتا تک توکی به شکل انفرادی درجشنواره حاضر هستند.
نانهای اصیلی، چون پفتلنگو (راور کرمان) کپو روغنی آتشی (کرمان) کلانه (کردستان) بریزه (فسا فارس) بالاتوُِه (لارستان) شل شلی (یاسوج و لرستان) تیری (کرمان، لرستان، چهارمحال، فارس) در جشنواره حضور دارند و جای خالی استان هایی، چون گلستان، بوشهر، کرمانشاه که سال قبل حضور داشتند درجشنواره دیده می شود؛ و درعوض حضور پررنگ شهرستانهای کرمان که هرکدام نان را با عطرو طعمی متفاوت ارائه میکنند را شاهدیم.
حضور جالب هنرستان شیرینی پزی و مرکز فنی وحرفهای و چند نهاد آموزشی نان نیز ستودنی است.
صدای موسیقی دلنواز به گوش میخورد بردسیری ها باز هم هنرمندانه درحال آواز محلی هستند و آن سوی مخالف پارک نیز وروه موسیقی و رقص سنتی سیستانی ها مشتاقان خود را دارد.
نان گرده همدان نیز با کمک دو برادر نانوا بالاخره در دو روز پایانی جشنواره پخته میشود، این دومین حضورشان درجشنواره نان کرمان است، نان شور و نان شیرین در دو روز پخته و رایگان به مردم عرضه میشود که آقای دینی علت این مساله را خاطره خوب مردم و معرفی نان همدان ذکرمی کند.
اما جشنواره امسال به سبب برگزاری توسط شهرداری کرمان چندعیب داشت.
بزرگترین عیب آن جای خالی کارگاههای مرتبط با سلامت و کامل بودن آرد ونان بود که ازاین فرصت استفاده نشد.
مساله مهم دیگر یکسان نبودن آرد مورد استفاده غرفه دارانی که نان ارائه کرده بودند و تبلیغ و فروش آرد سفید و استفاده از آن عملا متضاد باخط مشی جشنواره بود.
نباید زحمات و تلاش های بیدریغ حمیدرضا رستمی دبیر قرارگاه نان کامل را برای زنده کردن نان کامل نادیده گرفت و از آن مهم تر مسئولینی که باید حمایت کنند و نکردند و وی به سبب فشار کاری جشنواره روانه بیمارستان شد.
نکته دیگر اسکان میهمانان استانهای دیگر درمرکز اقامتی جدید التاسیس بدون تجهیزات بود، همچنین برخی استانها نانهایی با کیفیت بسیار پایین ارائه کردند که در سطح جشنواره نبود نمونه آن پخت نان بلوط کهکیلویه وبویراحمد بود که غیرحرفهای انجام شد.
نان هایی با آرد سفید درجشنواره نان کامل!
توجه به سود (فروش بالاتر) در خیلی از غرفهها جای توجه به سالم سازی محصول نهایی را گرفته بود، ازسوی دیگر نبود مدیران استانی در بازدیدهای شبانه از جشنواره که خیلی غرفه داران دیگر استانها منتظر این فرصت بودند ازنقاط ضعف جشنواره امسال بود، و از همه مهمتر ضعف روابط عمومی شهرداری کرمان در خبرسازی از این رویداد بزرگ و حتی ناتوانی در ایجادچالشهایی با حضور رسانهها در این جشنواره عظیم از دیگر نقاط ضعف جشنواره بود که امید میرود در سالهای آینده این نقایص رفع شود تا کرمان همچنان استان برتر حوزه نان باقی بماند.
درپایان نکته عجیب مطالبه آرد کامل توسط اغلب نان پزیهای مردمی و عدم پاسخگویی مسئولین برای آن ونبود ماده قانونی برای توزیع آرد کامل در چرخه تولید نان خانگی است که بهتر لست برای سالم کردن زندگی مردم فکری برای این قضیه شود.
چرا که یکی ازمصوبات جشنواره اول افزایش تعداد نانوایی های آرد کامل بودکه تا جشنواره دوم محقق نشد و دو روز قبل از شروع جشنواره در اقدامی نمایشی اعلام شد به ده نانوایی کرمان مجوز پخت با آرد کامل داده شده است.
نان سالم وکامل حق تمام مردم ایران و کرمان است و چه خوب است چرخه معیوب سبوس گیری درکارخانجات آرد حذف شده و همچنین علوم پزشکی نیزبا سلامت مردم به بهانه غنی سازی آرد بازی نکند چرا که این مسائل تماما مظاهر حق الناسی است که هر مسلمانی به آن پایبند است چه برسد به مدیران معتقد کرمانی که خدمت به مردم سرلوحه کارشان است.
حشنواره دوم درحالی به پایان خود رسید که امیدهای زیادی به سلامت نان در دل مردم ایجاد شد، باشد که مدیران مان بر عهدی که با مردم بستند یعنی ارتقای شاخص های سلامت که یکی از مفاد سند امنیت غذایی است پایبند باشند.
مرضیه السادات حسینی راد